چرا ندای «هَلْ مِنْ ناصِر یَنْصُرُنی» امام حسین(ع) بیپاسخ ماند
مبلغ/ پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه جامعه اسلامی در دوران حکومت معاویه دچار نوعی دگردیسی عجیب شد و بین قول و فعل زمامداران تفاوت اساسی به وجود آمد، گفت: حکام اسلامی در حرف و سخن چیزی میگفتند اما در عمل طبق حرف و سخنان خود رفتار نمیکردند؛ این مسئله باعث شد تا جامعه اندک اندک منفعل شود و کار به جایی رسید که مسلمانان به ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» امام حسین(ع) لبیک نگفتند.
به گزارش «مبلغ»، یکی از موضوعات بسیار مهمی که در رابطه با قیام امام حسین(ع) و حادثه عاشورا مطرح میشود این است که در گستره تحولات اجتماعی چه زمینههایی باعث شد که فقط ۵۰ سال پس از ارتحال پیامبر(ص)، حادثهای با این ابعاد به وقوع بپیوندد؟
همچنین، چه عواملی باعث شد که جامعه آن روز در مقابل این حادثه بزرگ واکنشی سرد، بیروح و کماثری را از خود بروز دهد؟ واقعهای که شاید بتوان ادعا کرد نظیری در تاریخ بشریت ندارد و حادثهای است که وجدان هر انسانی را متأثر میکند. از این رو باید این حادثه بااهمیت از ابعاد مختلف بررسی شود و یکی از آنها بررسی تحولات ساختاری جامعه پس از بعثت پیامبر اکرم(ص) است.
حجتالله جودکی، پژوهشگر تاریخ اسلام، در گفتوگو با ایکنا، به تشریح زمینههای اجتماعی وقوع حادثه عاشورا پرداخت و اظهار کرد: پس از پیامبر(ص) افرادی حکومت اسلامی را به دست گرفتند که از آنها به عنوان خلفا و جانشینان رسولالله(ص) یاد میشود. خلافت مسلمین تا پایان حکومت امام علی(ع) در دست خلفایی بود که از ایشان با عنوان خلفای راشدین یاد میشود.
وی افزود: پس از شهادت امام علی(ع)، مردم عراق عرب با امام حسین(ع) به عنوان خلیفه مسلمین بیعت کردند اما اتفاقاتی رخ داد که امام(ع) مجبور شد حکومت جامعه اسلامی را تحت شرایطی به معاویه واگذار کند. معاویه در حالی که با ترفندهای فراوان توانسته بود تا یاران امام حسن(ع) را از ایشان دور کند، میتوانست با جنگ و خونریزی حکومت را به دست آورد اما خیلی دوست داشت تا با ایجاد صلح با امام حسن(ع) حکومت و قدرت را به دست آورد که از او نیز به عنوان خلیفه و جانشین رسولالله(ص) یاد شود.
جودکی ادامه داد: معاویه پس از موفقیت در انعقاد صلح با امام حسن(ع) و به دست آوردن قدرت، تمامی شورشها و جنبشهای ایجاد شده در قلمروی اسلامی را سرکوب کرد. یکی از حوادث مهمی که در دوران معاویه رخ داد، شهادت حجر بنعدی و یاران او بود. معاویه خفقان شدیدی در میان جامعه اسلامی ایجاد کرد به طوری که هیچکس در این دوران یارای مقابله و حرکت علیه حکومت او را نداشت.
این پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: یکی از اقدامات دیگری که معاویه پس از استحکام پایههای حکومت خود انجام داد، این بود که اقدام به اخذ بیعت از قبایل مختلف و جامعه مسلمانان برای فرزند خود یزید کرد تا خلافت را به سلطنت تبدیل کند تا حکومت پس از او دیگر به شورای مسلمین و احیانا اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) بازنگردد. زمانی که یزید به خلافت رسید، بلافاصله به حکام خود در حجاز نامه نوشت تا خیلی فوری از برخی از چهرههای تأثیرگذار عالم اسلامی همچون امام حسین(ع) بیعت بگیرند. یزید میدانست که چون پدرش در مسئله تعیین جانشین برای خود به عهدی که با امام حسن(ع) در صلح خود با ایشان بسته بود، وفادار نمانده بود و این مسئله باعث خواهد شد تا چهرههایی همچون امام حسین(ع) با حکومت او مخالفت کنند.
دگردیسی عجیب بین قول و فعل زمامداران
جودکی تصریح کرد: جامعه اسلامی در دوران حکومت معاویه دچار نوعی دگردیسی عجیب بین قول و فعل زمامداران شد یعنی حکام اسلامی در حرف و سخن چیزی میگفتند اما در عمل طبق حرف و سخنان خود رفتار نمیکردند. این مسئله باعث شد تا جامعه اندک اندک منفعل شود و کار به جایی رسید که مسلمانان به ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی» امام حسین(ع) لبیک نگفتند. گرچه بعدها برخی اعتراضات پراکنده علیه دستگاه اموی صورت گرفت و تمامی آنها نیز سرکوب شدند اما انفعال جامعه و دگردیسی سیاسی رهبران جامعه باعث شد تا کار به جایی رسد که غالب جامعه اسلامی از امام حسین(ع) و حرکت ایشان پشتیبانی نکند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام اظهار کرد: زمانی جامعه اسلامی دچار دگردیسی شد، خلافت اسلامی نیز به سلطنت موروثی تبدیل شد؛ چراکه معاویه به عهد خود وفادار نبود و فرزند خود را به عنوان خلیفه معرفی و انتخاب کرد. طبیعی است که این مسئله نوعی خلاف مبنایی و سلطنت نیز به نوعی بازگشت به ارتجاع بود؛ چراکه قرار بر این بود که جامعه اسلامی با نص پیامبر(ص) و یا حداقل از طریق انتخاب شورای مسلمین اداره شود. بنابراین، به هیچکدام از این دو شیوه عمل نشد و معاویه سلطنت را به جای خلافت نشاند.
ارتجاع و بازگشت به جاهلیت عربی
وی با بیان اینکه این مسئله همان ارتجاع و بازگشت به جاهلیت عربی بود، گفت: قومیت عرب و شیخوخیت جاهلی در دوران پس از پیامبر(ص) و با تلاش امویان و همدستانشان دوباره احیا شد و دستگاه اموی نیز با تطمیع رؤسای قبایل به این مسئله دامن زد. این مسئله باعث شد تا اندک اندک مسلمانان از اسلام ناب محمدی فاصله گرفته و افکار جاهلی دوباره در میان جامعه اعراب رخنه کند.
جودکی اظهار کرد: جامعه اسلامی زمانی که مشاهده کرد فرزند پیامبر(ص) را به راحتی به شهادت میرسانند و هیچ اعتراضی از سوی بزرگان و رؤسای قبایل نشد، بیشتر در خود فرو رفت. این مسئله باعث شد تا سه تا چهار سال پس از شهادت امام حسین(ع) هیچ واکنشی از سوی جامعه اسلامی ایجاد نشود و اولین قیامی که در این راستا آغاز شد، واقعه حره در مدینه بود که این قیام و یا قیام توابین که پس از آن شکل گرفت، به خونینترین وجه سرکوب شد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در پایان سخنان خود تصریح کرد: زمانی که چنین قیامهایی رخ داد و به شدت سرکوب شد، جامعه اسلامی نیز با مشاهده چنین وضعیتی که حکومت به هیچ کدام از افراد قبایل به ویژه ریشسفیدان و بزرگان آنها وقعی نمینهند، اندک اندک دچار انفعال شد و واکنش چندانی نسبت به وقایعی که در عالم اسلام رخ داد، نشان نداند.