چگونه فرزندانمان را در عصر سایبری تربیت کنیم؟
مبلغ/ در نشست «فرهنگ، جامعه و حکمرانی سایبری؛ خانواده، کودک، جامعه»، با اشاره به بایستههای فرزندپروری در فضای مجازی و سایبری، از ضرورت مدیریت مصرف رسانه در عصر حکمرانی سایبری نیز سخن به میان آمد.
به گزارش «مبلغ»، جهان به شکل مداوم در حال تحول است و خاصیت ماده به همین تغییر و تحول است. بنابراین، دنیایی که مدام در حال تغییر است ما را به فضایی ورای فضای مادی به اسم فضای سایبری نزدیک کرده است که جذابیت بالا و تسهیلگری فوقالعادهای دارد و همین ویژگیهای فضای سایبری تمام زوایای زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده است.
فضای سایبر فضای تعامل، تفریح، سرگرمی و کسبوکار است و از سیاستورزی تا احوالات شخصی دغدغه مردم شده و موجب تصمیمگیریهای ایجابی و سلبی منفعلانه شده است. انطباق منافع ملی حال و آینده با فضای سایبر و سرویسهای مهیج آن با کسبوکارهای داخلی و خارجی، که نسبت به گذشته تلاش کمتر و سود بیشتر را به همراه دارد، بدون جامعنگری صورت میپذیرد. این فناوری به عنوان یک پدیده نو بر همه دنیا اثر میگذارد و روشهای حکمرانی را تغییر میدهد و طبیعتاً کشورها نمیتوانند در برابر این تحول بزرگ بیتفاوت باشند و در برابر این موضوع انعطاف نداشته باشند.
در همین راستا ششمین پیشنشست از نخستین کنفرانس بینالمللی «رسانه، ارتباطات و حکمرانی سایبری» با عنوان «فرهنگ، جامعه و حکمرانی سایبری؛ خانواده، کودک، جامعه» با حضور معصومه حاتمی، فوق دکترای روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه و حجت عرفانیانپور، کارشناس ارشد ارتباطات اجتماعی و روانشناس، در ایکنا برگزار شد.
یادآور میشود، نخستین کنفرانس بینالمللی «رسانه، ارتباطات و حکمرانی سایبری» از سوی باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ـ ایران و فدراسیون باشگاههای یونسکو ایران و نیز با مجوز کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران و مشارکت دانشگاهها، پژوهشگاهها، وزارتخانهها و سازمانهای مختلف طی چهارم مردادماه برگزار خواهد شد.
در پیشنشست نخستین کنفرانس بینالمللی «رسانه، ارتباطات و حکمرانی سایبری» به موضوع حکمرانی سایبری و تغییرات سبک زندگی پرداخته شد و در ادامه این موضوع را با محوریت بایستههای فرزندپروری در فضای مجازی و سایبری و ضرورت مدیریت مصرف رسانه در عصر حکمرانی سایبری میخوانید.
چرا خانوادهها به سواد رسانهای توجه نمیکنند؟
حاتمی: برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید تعریفی از سواد ارائه دهیم. در گذشته تعریف سواد این بود که هر فردی که خواندن و نوشتن زبان مادری را فرامیگرفت به او باسواد میگفتند. در ابتدای انقلاب اسلامی حجتالاسلام قرائتی نهضت سوادآموزی را در ایران به راه انداخت و گفته شد که هر شهروندی خواندن و نوشتن زبان مادری را فراگرفته باشد باسواد است. بعدها تعریف دیگری از باسواد بودن ارائه شد. باسواد کسی است که علاوه بر خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی خواندن و نوشتن یک زبان خارجی را داشته باشد. در این برهه زمانی آموزشگاههای زبان خارجی راهاندازی شد و افراد جامعه به سراغ فراگیری زبان انگلیسی رفتند. سازمان یونسکو بعداً تعریف دیگری را از باسواد بودن ارائه کرد. در این تعریف آمده بود که باسواد کسی است که در ابتدا خواندن و نوشتن زبان مادری را فراگرفته باشد. دوم، توانایی خواندن و نوشتن یک زبان خارجی را داشته باشد. سوم، به زبان رایانه آگاهی داشته باشد. در این برهه زمانی که این تعریف ارائه شد، شرکتها و مؤسسات خصوصی شروع به آموزش استفاده از یارانه و زبانهای برنامهنویسی کردند.
در حال حاضر سازمان یونسکو اعلام کرده که سواد داشتن ۱۲ مدل است؛ از جمله سواد خواندن و نوشتن، تسلط به زبان انگلیسی، تسلط بر زبان رایانه، داشتن سواد مالی، داشتن سواد جغرافیا، داشتن سواد رسانهای و داشتن سواد رابطه است و بیان میشود که اگر فردی میخواهد باسواد باشد، باید بر اساس علوم روز حرکت کند؛ برای مثال زمانی که ما کودک بودیم، درباره سواد مالی میگفتند که کودکان قلک داشته باشند و پسانداز کنند، اما امروز میگویند پسانداز اشتباه است و سواد مالی به کودکان سرمایهگذاری کردن را میآموزد، چراکه پولی که داخل قلک انداخته میشود، هر روز از ارزش مالی آن کاسته میشود. پس اگر میخواهیم به فرزند خود سواد مالی را آموزش دهیم، باید به جای پسانداز، سرمایهگذاری کردن را بیاموزیم.
زمانی در مبحث سواد رابطه گفته میشد که دختر باید نجیب و کمحرف و سر به زیر باشد، اما برخلاف آن چیزی که در ایران مطرح شده بود، امروز در دنیا میگویند تعریف سواد رابطه اصلاً به جنسیت ربطی ندارد و شما باید برونگرا و اجتماعی باشید و قاطعیت نه گفتن داشته باشید و به موقع حرف بزنید. پس همانطور که تعاریف در سواد مالی و سواد رابطه تغییر کرده، درباره سواد رسانه نیز تعاریف تغییر کرده است. امروزه سواد رسانه جزء لاینفک زندگی ماست. همه ما درگیر رسانه اعم از سنتی مانند رادیو و تلویزیون و نوین هستیم، اما این رسانه احتیاج به سواد مصرف دارد؛ بدان معنی که به نحوه و ساعت مصرف و فضایی که میخواهیم وارد آن شویم آگاهی داشته باشیم و مهمتر از همه بدانیم که نحوه مصرف والدین با فرزندان متفاوت است.
آیا برای مصرف رسانه باید خط قرمزی را مشخص کنیم یا خیر؟ آیا خانواده با تربیت رسانهای خانوادهای است که هیچ محدودیتی در مصرف رسانه ندارد و فرزندشان بدون هرگونه محدودیتی در هر ساعت از شبانهروز میتواند وارد این فضا شود؟ نکته مهم این است که همیشه والدین در گذشته زمانی که فرزندشان خارج از خانه بود، نگران بودند که اتفاقی برای او رخ دهد، اما امروز والدین خاطرشان جمع است که فرزندشان در داخل منزل است. آیا مطمئن هستند که ذهن فرزندشان نیز داخل خانه قرار دارد و در فضای مجازی سیر نمیکند؟ با کدام اپلیکیشن خود را سرگرم میکند؟ چه محتوایی وارد ذهنش میشود؟ اتفاقاً والدین باید خیلی هوشمندتر از گذشته باشند و مراقب محتوایی باشند که وارد ذهن فرزندشان میشود.
برای اینکه در فضای سایبری موفق باشیم، باید سواد رسانهای داشته باشیم. باید بدانیم چه زمانی فرزندان ما میتوانند به فضای سایبری وارد شوند. متأسفانه خیلی از خانوادهها که احساس بهروز بودن میکنند، در لوازم سیسمونی فرزندان خود تبلت و تلفن همراه قرار میدهند و خیلی هم احساس خاص بودن به آنها دست میدهد، فارغ از اینکه نمیدانند فرزندان باید از خردسالی فضای واقعی را تجربه کنند نه اینکه با فضای مجازی و بازیهای تلفن همراه و رایانهای مشغول شوند. امروزه تلفن همراه و تبلتی که والدین در اختیار فرزندان قرا میدهند مانند همان پستانک گذشته است و برخی والدین فقط برای اینکه فرزند خود را آرام کنند تلفن همراه و تبلت را در اختیار او قرار میدهند که این موضوع از عوارض خانواده هستهای شدن و کار بیش از اندازه والدین برای گذران زندگی و وقت نداشتن برای فرزندان است. به هر ترتیب نباید فراموش کرد که امروزه کودکان بومیان اصلی فضای مجازی هستند و والدین به عنوان مهاجران این فضا باید بدانند که چگونه با بومیان آن برخورد کنند.
بایستههای فرزندپروری در فضای مجازی و سایبری چیست؟
عرفانیانپور: در هر موقعیت اجتماعی اگر سواد رسانهای نداشته باشیم، نمیتوانیم تربیت درستی داشته باشیم. پس نخستین مؤلفه برای فرزندپروری در فضای سایبری آموختن اصولی و درست سواد رسانهای است. مؤلفه دوم این است که من در مقام والدین و مربی و … باید توانایی مدیریت صحیح مصرف رسانه را فرابگیرم و در کنار این توانایی، به مسئولیت رسانهای خود در قبال این آموزشها عمل کنم. چرا؟ چون الگویی برای اطرافیان خود هستم و تا زمانی که شیوه درست مصرف رسانهای نداشته باشم، نمیتوانم از دیگران انتظار درست مصرف کردن داشته باشم. مؤلفه سوم تدوین آموزههای سواد رسانهای است. تا زمانی که از ناپرهیزی مصرف رسانهای فرزند خود چشمپوشی کنیم، فرزند بر والدین مسلط میشود و این تسلط بیقواره و بدون چارچوبی است که در خانواده شکل خواهد گرفت.
سواد رسانهای آمیزهای از فنهای بهرهوری مؤثر از رسانهها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانهها از یکدیگر است. امروز در دنیایی زندگی میکنیم که خواهناخواه در شرایط اشباع رسانهای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است. سواد رسانهای قابلیت انتقال سینه به سینه ندارد و باید آموزش مدرن مطابق با شرایط امروزی را تعریف، مدون و اجرا کنیم.
آموزش سواد رسانهای ابتدا باید از خانه و خانواده شروع شود و سپس به افزایش این آموزش در سطوح مختلف جامعه بپردازیم. اگر دانش و سواد رسانهای در یک جامعه تزریق نشود، به دلیل بالا بودن سرعت انتقال اطلاعات در جهان، ذهنیت افراد از دست متفکران جامعه خارج خواهد شد و به دست افراد سودجو خواهد افتاد.
حاتمی: سبکهای فرزندپروری نوع رابطه والد و کودک را مدنظر قرار میدهند. یک وجه جالب درباره والدگری این است که والدین با سبکهای فرزندپروری مخصوص به خود میتوانند تغییرات زیادی را در فرزندان خود ایجاد کنند. محققان برای یافتن ویژگیهای مشترک تربیت والدین، چهار سبک فرزندپروری را شناسایی کردهاند؛ اما لازم است بدانید که هر والدی با فرزند خود رابطهای منحصربهفرد دارد.
پژوهشگران «سبک مستبدانه»، «سبک سهلگیرانه»، «سبک طردکننده» و «سبک مقتدرانه» را برای فرزندپروری طبقهبندی کردند. والدین دارای سبک مستبد برای انضباط ارزش بسیاری قائل هستند. قوانین در خانه به شکلی سختگیرانه وضع میشوند و آنها سعی میکنند کنترل بسیاری بر کودک داشته باشند. در عوض این والدین اهمیت کمتری به احساسات و هیجانات کودک میدهند و صمیمیت عاطفی کمتری را با کودک ایجاد میکنند. والدین مستبد باور دارند که کودکان باید از همه قوانین بدون استثنا و بیچونوچرا اطاعت کنند. این گروه از والدین عموماً در مورد تربیت خود به کودک توضیح منطقی نمیدهند.
والدین دارای سبک سهلگیرانه بیشتر اجازه میدهند که کودک هر کاری را که دوست دارد انجام دهد و هدایت و جهتدهی کمتری را نشان میدهند. آنها با کودک خود بیشتر شبیه دوست هستند تا والد. این والدین معمولاً خیلی ملایم و بامدارا هستند وعموماً دخالت کمتری میکنند و تنها وقتی وارد میشوند که مشکل جدی پیش آمده باشد و معمولاً خیلی بخشندهاند و از هر چیزی زود میگذرند.
والدین طردکننده درگیری کمی با کودک خود دارند. به عبارتی کاری به کار کودک خود ندارند. آنها زمان خیلی کمی را با کودک خود میگذرانند. این والدین اطلاع کمی از وضعیت کودکشان دارند. آنها قوانین تربیتی زیادی را وضع نمیکنند. کودکان آنها نه تنها هدایت زیادی را دریافت نمیکنند، بلکه رغبت و توجه زیادی را هم نمیگیرند. به عبارتی والدین طردکننده انتظار دارند که کودکان خودشان بزرگ شوند. آنها وقت و انرژی زیادی را برای رسیدگی به نیازهای کودک صرف نمیکنند و ممکن است در مورد کودکشان غفلت کنند، اما بیشتر مواقع این موضوع ناخواسته است.
والدین دارای سبک مقتدر برای ایجاد و حفظ یک رابطه مثبت با کودکشان بسیار تلاش میکنند. آنها در تربیت کودک قانون وضع میکنند و پیامد عدم رعایت قوانین را اجرا میکنند؛ اما احساسات کودک را در هر موقعیت در نظر میگیرند. در سبک مقتدرانه به احساسات کودک توجه و ارزش داده میشود، اما این موضوع روشن میشود که در نهایت والدین مسئول تربیت هستند. والدین دارای سبک مقتدرانه وقت و انرژی زیادی را صرف جلوگیری از مشکل رفتاری میکنند. همچنین از استراتژیهای مثبت برای تربیت استفاده میکنند. فضای سایبری شیوه فرزندپروری مقتدرانه را میپسندد. اگر میخواهیم فرزندان در فضای سایبری و مجازی سالم رشد کنند، باید کنترل و محبت توأمان اعمال شود و در عین حالی که والدین با فرزندان صمیمی هستند، نظام باورها و ارزشها و نیز هویت ملی و مذهبی به آنها منتقل شود.
برای مدیریت مصرف رسانه در خانواده چه راهکاری وجود دارد؟
حاتمی: فرزندان آن چیزی نمیشوند که والدین میخواهند، بلکه آن چیزی میشوند که مشاهده میکنند. به عبارت دیگر فرزندان همانی میشوند که ما هستیم، نه همانی که ما میخواهیم. بنابراین سالهای اولیه زندگی یک کودک مهمترین دوره زندگی او هستند. هر چیزی که او در این سالها میآموزد، زمینهساز رفتار او در آینده خواهد شد. بیتردید در این دوره والدین مهمترین آموزگاران کودک هستند و باید همواره به خاطر داشته باشند که در دنیا صدای عمل افراد بلندتر از صدای گفتار آنان است. زمانی که والدین از فرزند خود میخواهند که صداقت داشته باشد در ابتدا فرزند مشاهده میکند که آیا والدین راستگو هستند یا خیر؟ در فضای سایبری نیز اوضاع به همین منوال است؛ یعنی والدین نمیتوانند قوانینی وضع کنند که خودشان آن را اجرا نمیکنند.
برای مثال رئیس اداره همیشه با تأخیر وارد محل کار میشود و بعد از کارمندان خود میخواهد که نظم ورود و خروج داشته باشند یا مدیر یک مجموعه فردی پرخاشگر است و از کارمندان خود میخواهد که آنان ادب و احترام را رعایت کنند. زمانی حرف افراد برای مخاطب اثر بنیادی خواهد داشت که فرد دقیقاً صدای عمل خود باشد. اگر من نوعی نظم را دوست دارم، باید خودم منظم باشم یا اگر من اخلاق را دوست دارم، باید خودم اخلاق مدار باشم. پدر خانواده نمیتواند از فرزند خود بخواهد که با مادر خانواده درست صحبت کند، درحالیکه خود با همسرش درست صحبت نمیکند. پدر خانواده نمیتواند از فرزندانش بخواهد که زمان غذا خوردن صحبت نکنند، درحالیکه همیشه سر میز غذا با تلفن همراه خود صحبت میکند. خانوادهها این موضوع را به خاطر داشته باشند که صدای عمل آنها بسیار رساتر از صدای گفتار آنان است.
خانوادهها باید یاد بگیرند که قوانینی را برای ارتباط خود طراحی کنند. در علم روانشناسی فنی با عنوان فن بالشتک وجود دارد؛ بدان معنی که هر شخصی که بالشتک در اختیار اوست، فقط میتواند صحبت کند و بقیه افراد حق صحبت کردن ندارند. خانوادهها میتوانند به راحتی از این فن برای ارتباط بیشتر خود با یکدیگر استفاده و نیز فهرستی از انتظارات از تمام اعضای خانواده را تهیه کنند. معمولاً لیست انتظارات در ۶ بُعد تهیه میشود. برای مثال فردی به عنوان پدر یا مادر خانواده در ابعاد جسمانی، عاطفی، اجتماعی، عقلانی، معنوی و جنسی چه انتظاراتی از فرزند خود دارد. خانواده موفق در همین ۶ بُعد رشد میکند و نیاز هر فرد برای رشد در آنها خلاصه میشود.
اگر از فضای سایبری درست استفاده نشود، حتماً نظام جسمانی، عاطفی، اجتماعی، عقلانی، معنوی و جنسی افراد را تحتالشعاع خود قرار میدهد. زمانی که فرد تا نیمهشب مشغول وبگردی است، قطعاً نماز صبح او قضا میشود. به هر ترتیب خانواده موفق خانوادهای است که در ابتدا ۶ بُعد مذکور را تعریف و بعد در این ابعاد انتظارات فرزندان از والدین را بازتعریف کند. سپس در زمینه مصرف رسانه و استفاده از فضای سایبری قانونگذاری کند. برای مثال استفاده از تلفن همراه در هنگام غذا خوردن ممنوع است و ابتدا پدر و مادر این قانون را رعایت کنند یا استفاده از تلفن همراه در اتاقخواب ممنوع است و اولین نفر پدر و مادر به این موضوع توجه کنند.
چگونه والدین به عنوان مهاجران فضای مجازی میتوانند بر بومیان این فضا، که فرزندان هستند، حکمرانی کنند؟
عرفانیانپور: یکی از ویژگیهایی که باعث پیشرفت انسان میشود این است که خود را با شرایط موجود تطبیق دهد. لازمه پیشرفت و ترقی این است که با شرایط روز هماهنگی داشته باشیم، اما باید آن را بومیسازی کنیم. آموزش صحیح کاربردی بسیار مهم است. متأسفانه بدون نقشه راه و شناخت کافی وارد دنیای مجازی شدهایم که نیاز بود قبل از استفاده با فرهنگ استفاده کردن از آن آشنا شویم. البته حکمرانی در فضای مجازی و سایبری کار سادهای نیست، اما اگر اصل را بر حکمرانی خانواده بگذاریم و آنها را قانع کنیم که این به نفع فرزندان آنهاست، میتوان بخشی از مشکلات را مرتفع کرد. فضای مجازی در گذشته به صورت کامل از دنیای واقعی مجزا بود، اما در دنیای امروز این دو فضا به شدت به یکدیگر وابسته و در هم تنیده شدهاند.
از طرف دیگر اینکه افراد یا برنامهریزان کشور تا چه اندازه عالم با عمل هستند میتواند به عملیاتی کردن قانونگذاری رسانه کمک کند. برای مثال اپراتور تلفن همراه زمانی که بستههای اینترنتی ارزانتر خود را از ساعت ۱۲ شب تا ۴ صبح ارائه میدهد، مستقیم بر رژیم و نحوه خواب افراد تأثیر میگذارد و این یک الگوسازی غلط از طرف مسئولان است. همچنین، اگر در رژیم مصرف رسانهای متوجه شدیم که اشتباه کردهایم، باید آن را اصلاح کنیم.
علاوه بر این، باید اعمال قواعد و قوانین مصرف رسانه در خانواده باید به صورت تدریجی و پلکانی انجام شود و نیز وقتی این قواعد و قوانین وضع میشود، همه اعضای خانواده باید به آن وفادار باشند و اینطور نباشد که پدر و مادر آنها را اجرا نکنند و هر زمان که خواستند گوشی به دست بگیرند و هر مقدار که خواستند برنامههای تلویزیونی مشاهده کنند، اما از فرزندان خود تقاضا کنند که شما مراعات کنید. اگر قرار است ضمانت اجرایی لازم برای قواعد و قوانین در داخل خانواده اجرا شود، پدران و مادران بهترین الگو برای فرزندان هستند.
یکسری از قواعد هنجاریاند که از سوی الگوهای رفتاری قابل اجرا هستند و برخی از قوانین هم برنامهای هستند و باید برای آن برنامهریزی دقیقی انجام شود. باید به این آگاهی و دانایی دست پیدا کنیم که فضای سایبری و مجازی چندوجهی است و بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر روی تکتک ابعاد زندگی افراد و نیز بر ادراک و اندیشه و رفتار ما تأثیر میگذارد و شهروندانی هوشمند هستند که به این وجوه متفاوت آگاهی داشته باشد و نحوه استفاده و اصولی از این فضا را بیاموزند.
چگونه از سایبر بهترین استفاده را داشته باشیم؟
حاتمی: فضای سایبری جزء لاینفک همه زندگیهاست و هر چه جلوتر میرویم این فضا گستردهتر میشود و اگر بخواهیم از آن غافل باشیم، کشور عقبماندهای خواهیم بود. اگر بخواهیم وارد فضای سایبری شویم، احتیاج داریم که یک کولهپشتی داشته باشیم و یکسری ابزار را داخل آن قرار دهیم. ما برای مسیرهای کوتاه هم باید آیندهنگری کنیم. فضای سایبری یک سفر است و تمام نمیشود. لذا در کولهپشتی خود باید سواد رسانهای داشته باشیم و نیز در داخل آن برای رشد و توسعه فردی در این فضا ابزاری قرار دهیم و باید سواد روابط زوجین و سواد روابط والدین و فرزندان را هم در آن قرار دهیم.