کارکردهای مهم مجالس عزاداری امام حسین چیست؟
مبلغ/ سنت «عزاداری» و برگزاری «مجالس حسینی» از زمانهای دور یکی از اختصاصات و شعایر اصلی دینی برای شیعیان بوده است. اما سوال اصلی این است که کاربرد و فایده عملی این مجالس برای عموم مردم و شیعیان چیست؟
به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، سنت «عزاداری» و برگزاری «مجالس حسینی» از زمانهای دور یکی از اختصاصات و شعایر اصلی دینی برای شیعیان بوده است. محمد اسفندیاری در بخشی از کتاب «حقیقت عاشورا» به برخی از مهمترین کارکردهای عزاداری پرداخته که در ادامه میخوانیم.
چراغ دین با روغن عزاداری روشن میشد
بسیاری از مردم در نخستین جایی که از دین و پیشوایان و آن سخن میشنوند در همین مجالس عزاداری است. در گذشته برای عامه مردم که اغلبشان بیسواد بودند هیچ راهی برای آشنایی با دین جز از طریق تربیت خانوادگی و مجالس دینی به ویژه عزاداری ممکن نبود. خانواداههایی که دیندار بودند در همین مجالس روضه و تعزیه دیندار شده بودند. چراغ دین با روغن عزاداری روشن میشد.
میوه دین امام حسین است
مبدا ارتباط گروهی با دین امام حسین است. عدهای از خدا به پیامبر و از پیامبر به امیرالمومنین از امیرالمومنین به سیدالشهدا نرسیدهاند، بلکه از طریق امام حسین به همه آنها راه یافتند این روش درست باشد یا نه بحث دیگری است، ولی واقعیتی انکار ناپذیر و گویای این است که گروهی درخت اسلام را از میوه اش میشناسند. نیز از احساسات عدهای منشاء عقایدشان میشود، زیرا گروهی با دانستن مظلومیت امام حسین احساساتشان برانگیخته میشود و از این رهگذر عقایدشان شکل میگیرد.
مستحبی که در خود واجبات فراوان دارد
بیایید به یک، دو قرن گذشته برگردیم یعنی زمانی که آموزش عمومی وجود نداشت و معلومات دینی تودههای مردم از طریق شنیدن بود نه خواندن. در آن روزگار آنچه مردم از دین میدانستند و به آن عمل میکردند همان بود که در مسجدها و حسینیهها و تکیهها میشنیدند. کتاب و مکتبخانه اندکشمار بود، مدرسه و دانشگاه وجود نداشت، مردم بودند و واعظان و روضه خوانها. از همین رو بود شیخ عبدالکریم حائری میگفت روضهخوانی مستحب است اما چه بسیار واجب در آن است.
عبدالله مستوفی که در خاطرات خود به نقد عزاداری در دوره قاجاریه پرداخته، به فواید مجالس عزاداری نیز اشاره کرده و از جمله گفته است: «این مردم بیسواد این خوش رفتاری و نکته سنجی و آزاد فکری را از کجا آموخته اند؟» و بیدرنگ افزوده است: «مسلماً پای همین منبرها و در همین اجتماعات زیرا روضه بهانه و اصل مقصود انتشار تربیت و معلومات اسلامی در توده مردم بود. گذشته از منبر واعظها همان روضهخوانها و ذاکرین هم مطلبی برای مردم میگفتند که مایه پرورش افکار و اخلاق آنها بوده.» وی اندکی بعد میافزاید به واسطه همین مجالس بود که معارف اسلامی در عارف و عامی مردمان این کشور عمومیت داشت و بیش و کم سعی میکردند خود را متخلّق به اخلاق اسلامی کرده در فرهنگ و اخلاق و مذهب، عامی بحث بسیط نباشند.
فرصتی برای انسان شدن
گذشته از مستوفی جعفر شهری هم که در کتاب تهران قدیم به نقد عزاداری در عصر قاجار و پهلوی پرداخته از فایدههای آن نیز چنین گفته است: «در ایام محرم و صفر کارهای زشت از میان غالب مردم رخت برمی بندد آنها میکوشند به اصلاح اعمال ناپسند خویش بپردازند و قبح گناه برایشان مضاعف جلوه میکند. از جمله کارهایی که مردم در این دوماه بدان اهتمام میورزند کمک به همنوعان، سرکشی به زندانیان و بیماران بیبضاعت و تهیه لباس و پوشاندن برهنگان است.»
همچنان باب آشنایی بسیاری با دین همین ماه محرم است
اکنون بعضی از وظایفی که در گذشته بر عهده مجالس عزاداری بود اشخاص و نهادهای دیگر به عهده دارند اما همچنان باب آشنایی بسیاری با دین همین ماه محرم است. امروزه نیز امام حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است و بسیاری از طریق آن حضرت هدایت شده و نجات یافته اند. عاشورا برای شیعه جزئی از تاریخ نیست که بتواند آن را نادیده بگیرد بلکه نقطه عطفی در تاریخ است و حتی به جزئی از مذهب تبدیل شده است. عشورا برای پیروان اهل بیت هویتبخش بوده است تا آنها در مذهب خلفا حل و ذوب نشوند.
یکی از فرصتهای اختصاصی که شیعه داراست فرصت عاشوراست. شاید در هیچ دینی چنین فرصتی وجود نداشته باشد که مردم گرد هم آیند و آماده شنیدن از دین باشند. از این فرصت باید استفاده کرد نه فرصتسوزی کرد از فرصت عاشورا برای عزاداری استفاده کردن کمترین استفاده از آن است. اما برخی روحانیان معمولاً از مصیبت امام حسین میگویند نه از مصیبتی که به دین وارد شده بود و امام برای آن جان داد. بیش از اینکه بخواهند مردم بدانند میخواهند مردم بگریند.