رضایت مردم برای پیامبر(ص) بسیار مهم بود

مبلغ/ خانم دکتر کیخا، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، «محبت و مهربانی» «صبر، گذشت» و «یکرنگی» را از جمله شاخص های اخلاق محمدی عنوان و تأکید کرد که همین ویژگی ها سبب موفقیت پیامبر(ص) در عرصه های مختلف شد.

به گزارش «مبلغ»، خانم دکتر کیخا، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، در گفتگویی اظهار داشت: اگر بخواهیم اخلاق محمدی در جامعه رشد پیدا کند و علاقه مند پیدا کند و تقویت شود، باید محبت و دلسوزی پیامبر را در کنار حکمت و عقلانیت ایشان داشته باشیم. با این شیوه مردم به این اخلاق راغب می شوند ولی وقتی فقر باشد و مشکل اقتصادی حل نشده بسیار مهمی در جامعه وجود داشته باشد، مردم به این اخلاق چندان گرایش پیدا نمی کنند یا به عبارتی هر اخلاقی هم که عرضه کنید، از شما نمی پذیرند.

در ادامه متن گفت وگوی شفقنا با دکتر کیخا را می خوانید:

* «اخلاق» از جمله ویژگی های سیره پیامبر اکرم(ص) بود، اخلاق محمدی چه شاخص های مهم و بارزی داشت؟

در مورد اخلاق پیامبر(ص) اسناد و مباحث بسیاری به دست ما رسیده و کتب بسیار خوبی در این زمینه نوشته شده است که از جمله مهم ترین این کتب که بر اخلاق و شیوه زندگی پیامبر(ص) متمرکز شده، کتاب «سنن النبی» تألیف علامه طباطبایی است که ایشان در این کتاب احادیث مربوط به اخلاق و شیوه زندگی پیامبر(ص) را جمع آوری کردند.

ویژگی شاخص پیامبر(ص) «محبت و مهربانی» بود

ویژگی شاخص پیامبر(ص) به گواه آیات قرآن «محبت و مهربانی» بود و ایشان را با این صفات و شاخص ها می شناختند چنانکه در آیه قرآن آمده است: «وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ اگر تو(پیامبر) بداخلاق و غلیظ قلب بودی، همه از اطراف تو پراکنده می شدند.»  یا در مورد پیامبر(ص)  گفته می شود که نسبت به امت خود بسیار مهربان و با گذشت و دلسوز بوده است.

«صبر، گذشت و استقامت» پیامبر(ص) باعث پیروزی ایشان در مراحل ابتدایی دعوت شد

حکایتی نقل می شود با این مضمون که علی رغم اینکه پیامبر را اذیت و آزار می کردند و به سمت ایشان زباله پرتاب می کردند، اما ایشان این اقدام زشت را با خشونت تلافی نمی کردند بلکه گذشت می کردند و شاید این صبر، گذشت و استقامت پیامبر(ص) بود که باعث پیروزی ایشان در مراحل ابتدایی دعوت شد لذا اگر بخواهم یکی از شاخص های پیامبر(ص) را یادآور شوم، در کنار همه ویژگی هایی که گفته شده از ساده زیستی و نحوه معاشرت و دوری از تملق و چاپلوسی که بگذریم،  مهم ترین ویژگی که پیامبر(ص) داشتند «گذشت، محبت، صبر و حلم» بود.

* پیامبر(ص) در عرصه های سیاسی و اجتماعی و همچنین در برخورد با مردم، بر به کارگیری چه اخلاق و رفتاری تأکید داشتند؟

در حوزه سیاسی و اجتماعی وقتی بحث اخلاق را وارد می کنیم، مفهومی تحت عنوان «اخلاق سیاسی» شکل می گیرد. در اخلاق سیاسی یکی از نکات مهمی که بسیاری از فلاسفه سیاسی روی آن تأکید می کنند، این است که بهترین نوع اخلاق سیاسی که یک حکومت و یک حکمران می تواند داشته باشد این است که فاصله بین «اخلاق فردی» با «اخلاق موجود» در اجتماع را کاهش دهد؛ هر قدر این دو گانگی کم باشد، اخلاق سیاسی موفق تر است.

به عبارت دیگر شما در حوزه فردی، شخصی و خصوصی به افراد یکسری توصیه ها می کنید و تأکید دارید که بهتر است این کارها انجام شود، یکسری اعمال عبادی و معنوی هم داریم که حول و حوش فرد شکل گرفته است؛ از سوی دیگر ما در حوزه اجتماع و سیاست هم یکسری هنجارهای اجتماعی داریم که مثلاً یک حکومت و حکمران خوب چه ویژگی ها و شخصیتی دارد، گفته می شود اخلاق سیاسی مطلوب در یک جامعه، اخلاقی است که مردم وقتی به اخلاق فردی عمل می کنند در واقع به اخلاق اجتماعی هم عمل می کنند و اینطور نیست که دو مساله مجزا باشد.

یکی از ویژگی های اخلاق دینی به ویژه در دین اسلام همین است که حوزه فردی و اجتماعی را پوشش می دهد. وقتی فرد به اعمال اجتماعی عمل می کند چون از سر تکلیف و وظیفه است بر آن قدرت معنوی و نیروی شخصی که می خواهد اعمال عبادی را انجام دهد هم اضافه می شود. وقتی اعمال فردی و عبادات و اخلاق فردی را انجام می دهد در واقع با کار خود ابعاد اجتماعی جامعه را هم می سازد. این یکی از ویژگی های بسیار مهم اخلاق سیاسی است. حال ما همین ویژگی را در مورد پیامبر داریم یعنی پیامبر ما همانگونه که دین و قرآن و حکم اخلاقی دستور می دهد عمل می کنند و به سمت ریا و نفاق نمی روند. مردم شاهد بودند که پیامبر وارد یک مجلسی که می شود با اینکه پیامبر است اما بالای مجلس نمی رود و خیلی متواضعانه رفتار می کند و در برخورد با دیگران محبت و گذشت دارد به گونه ای که هر کسی فکر می کند نزدیک ترین دوست پیامبر است.

پیامبر (ص) در عرصه سیاسی «یکرنگ» بودند

یکی از دلایلی که پیامبر در دعوتشان موفق بودند، این بود که ایشان در عرصه حکمرانی خود در سطح جامعه، به گونه ای عمل می کردند که با آنچه که قرآن سفارش کرده و حضرت به مردم دستور می دهند، هیچ تناقضی ندارد. به عنوان مثال پیامبر وقتی به مردم می گفتند این اقدامات را در حوزه فردی و اجتماعی انجام دهید، خودشان به همان اقدامات در سطحی فراتر عمل می کردند و این یکی دیگر از ویژگی های مکاتب دینی است که بین این دو، گسستگی وجود ندارد. بنابراین ویژگی مهمی که پیامبر در حوزه اخلاق سیاسی پیامبر بدان عمل می کردند، «یکرنگی» است. پیامبر اکرم(ص) حتی در زمانی که در رأس حکومت بودند در نهایت ساده زیستی زندگی می کردند، در برخورد با مردم همواره یکرنگ و یکرو بودند.

* از جمله اخلاق اجتماعی پیامبر(ص) که می توان بدان اشاره کرد، نوع برخورد پیامبر(ص) با مخالفان بود. ایشان در برخورد و رفتار با مخالفان و پذیرش نقد آنها، چه سیره و تأکیداتی داشتند؟

پیامبر(ص) چند نوع مخالف داشتند، یکسری از مخالفین پیامبر مشرکین بودند، کسانی که اسلام نیاورده بودند و بت پرست بودند یا به چیزهای دیگر اعتقاد داشتند، این گروه با پیامبر بسیار بد برخورد می کردند و پیامبر بیشترین اذیت و آزار را از این گروه دیدند. مشرکین، پیامبر را جن زده، دروغگو و مجنون خطاب و توده ها را علیه پیامبر تحریک می کردند، نزد عموی پیامبر از حضرت گلایه می کردند، انواع رفتارهای بد و خشن را با ایشان نشان دادند، اما پیامبر روشی که در مقابل آنها داشت «صداقت و نجابت» بود. پیامبر هیچ گاه از جاده اخلاق و حکم دین خارج نشد و نمی گفت که اینان چون مشرک هستند، من هر حرفی می توانم به آنها بگویم یا از هر ابزاری در مخالفت با اینان استفاده کنم.

گروه دیگری از مخالفین پیامبر(ص) یهودیان بودند. یهودیان بسیار اختلاف افکنی و جنگ می کردند، انصار را تحریک می کردند، توطئه های مختلفی می چیدند و کارشکنی می کردند، اما نحوه برخورد پیامبر با اینان چگونه بود؟ پیامبر وقتی به مدینه می آیند و تشکیل حکومت می دهد، همه کسانی که در مدینه زندگی می کنند را به عنوان شهروند به رسمیت می شناسند و در پیمان نامه ای که میان پیامبر و اهالی مدینه منعقد می شود، پیامبر در آن پیمان نامه قید می کنند و می فرمایند همه کسانی که اکنون در مدینه زندگی می کنند، جزو امت(شهروند) ما هستند.

عنوان شهروند؛ یهودیان، مشرکین و مسیحیان مدینه را شامل می شد و پیامبر تأکید کردند که استقلال آنها را به رسمیت می شناسند، فقط حضرت یکسری تعهد از آنان می گیرد که مثلاً وقتی جنگ می شود، آنها هم کمک کنند و حق ندارند با دشمنان پیامبر(ص) پیمان ببندند. در حقیقت پیامبر(ص) با آنها چنین شرط و شروطی می کند و در غیر آن، هر اتفاقی که در شهر می افتد و هر موهبتی که هست، همه اهالی سهیم می شوند یعنی پیامبر نه تنها با آنان با شیوه خودشان برخورد نکرده بلکه همه را به عنوان شهروند به رسمیت شناخته است. ضمن اینکه در فتح مکه هم ما یک جلوه دیگری از این گذشت پیامبر(ص) را می بینیم از جمله اینکه پیامبر(ص) همه کسانی که اسماً یا قلباً اسلام آورده بودند را بخشید در حالی که با توجه به سابقه تاریخی از کشورگشایی هایی که در زمان پیامبر(ص) انجام می شد، وقتی کسی وارد شهر دیگری می شد و فتح می کرد همه را از تیغ می گذراند، شهر را به آتش می کشاند و اسیر می کرد، ولی پیامبر(ص) اصلاً این چنین نبودند و با همان رحم و عطوفت و گذشتی که داشتند با اهالی مکه برخورد می کنند.

* احیا و بازگشت به اخلاق محمدی تا چه میزان نیاز امروز جامعه ماست و در چه عرصه هایی این بازگشت و احیا ضرورت بیشتری دارد؟

بازگشت به اخلاق محمدی در شیوه های مختلفی در پژوهش های اخیری که در حوزه علوم سیاسی و اجتماعی انجام شده، مورد توجه بوده است. دلیل آن این است که یک اتفاقی در 11 سپتامبر افتاد که همه مسلمانان محکوم به خشونت و تروریست بودن شدند و همین امر اندیشمندان مسلمان را وا داشت که واکنش نشان دهند و اثبات کنند که مسلمانان اهل خشونت و ترور نیستند لذا از همان ایام کتب و مقالات زیادی نوشته شد که در آن به جنبه رحمانیت دین اسلام اشاره کرده بودند و تبیین کردند که «پیامبر اسلام، پیامبر مهر و محبت و رحمت و عطوفت بوده است و اهل شمشیر بودن ایشان، در همان فتح مکه زیر سوال می رود چرا شما اقدامات ناشیانه و مغرضانه یکسری از افراد را به نام اخلاق پیامبر معرفی می کنید.» لذا ما یکسری منابع متعددی داریم که در این زمینه نوشته شده و یکی از منابع بسیار جالبی که من اخیراً دیدم که حتی در آمریکا هم منتشر شده، این بود که مثلاً ما با دو مشکل مواجه هستیم از یک طرف کشورهای اسلامی تلاش کردند که در سده اخیر به سمت خلافت اسلامی و حکومت اسلامی بروند و دولت اسلامی تشکیل دادند و از طرف دیگر در کشورهای غربی برای اینکه در حکمرانی خود پیشرفتی حاصل شود به سراغ مدل های جدید دموکراسی رفتند که چگونه می شود از نظر همه مردم استفاده کرد و رضایت آنها را داشت.

این محققین در تحقیقات خود نشان می دهند که هر دو مدل که پی گرفته شد با مشکلاتی مواجه بود، یعنی دموکراسی های غربی مشکلات بسیار زیادی داشت و اینها به هیچ وجه نتوانستند از تمام مردم نمایندگی کنند، همیشه یک اقلیت هایی باقی می مانند که جزو اکثریت های جامعه نبودند و صدای آنان شنیده نمی شد. از سوی دیگر سرمایه داران که پشت قضایا هستند هم مساله دیگری است که هیچ وقت اجازه نمی داد بی طرفی کامل یا برابری در جامعه رعایت شود، اما از آن طرف کشورهای اسلامی در مرحله اجرای قوانین خود با مشکلات زیادی مواجه شدند چون اینان نتوانستند با مقتضیات زمانه بسیار خوب کنار بیایند و دچار یکسری تحجر و خشونت آشکار و پنهان با شهروندان خود شدند به گونه ای که شهروندانشان از آنان رضایت ندارند یا نتوانستند شیوه های جدید حکمرانی را اجرا کنند یا نتوانستند قوانین اسلام را مطابق مقتضیات روز، به روز کنند و از عنصر اجتهاد استفاده نمایند لذا توصیه می کنند که باید به سراغ اخلاقی برویم که پیامبر اسلام(ص) داشتند چرا که پیامبر(ص) با قرارداد و پیمان نامه ای که با مردم مدینه بست، عنصر رضایت را خیلی خوب تأمین کرد و همه راضی بودند از اینکه دیده می شوند و استقلال شان به رسمیت شناخته شده و از آنان محافظت شده و مساله ای به آنان تحمیل نمی شود.

پیامبر(ص) هیچ یک از افراد را حذف نکرد و همه را شهروند می دانست

عنصر دیگری که در کنار عنصر رضایت مورد توجه بود، این بود که پیامبر(ص) همه را دید، هیچ کسی را حذف نکرد، هیچ کسی را از دایره شهروندان مدینه خارج نکرد مگر اینکه خودِ فرد به شرطی که پیامبر (ص) گذاشته بود مبنی بر اینکه با دشمنان ایشان هم قسم نشوند، عمل نکرده باشد.

گذشت و بردباری پیامبر(ص) الگوی خوبی برای همه حکمرانان است. از سوی دیگر ما در یک جامعه ای زندگی می کنیم که روز به روز مرزهای سیاسی بین کشورها کمرنگ و کمرنگ تر می شود و به سمتی در حال حرکت هستیم که یکدیگر را بپذیریم و با مدارا همدیگر را تحمل کنیم به همین دلیل پژوهشی که در این زمینه ها ارایه می شود، اشتراکی و محصول چند کشور است، شیوه های حکمرانی هم به همین سمت می روند، وقتی شما بخواهید یکسری را از جمع شهروندان جامعه خود خارج کنید یا سبک زندگی آنها را نپذیرید، در واقع مخالف رویه ای است که بر کل دنیا حاکم است و همه با شما مخالفت می کنند، این در حالی است که کشورهای مهاجر پذیر در حال افزایش هستند و همه را به رسمیت می شناسند و به آنها منصب می دهند، وقتی این کشورها پیشرفت کنند، برخی کشورها مورد انتقاد قرار می گیرند که چرا مهاجران را نمی پذیرند یا یکسری از عقاید را تحمیل می کنند لذا کشورهای اسلامی سعی دارند، الگوی پیامبر(ص) را مطرح می کنند و می گویند الگوی پیامبر(ص) ما الگویی بوده که این ویژگی را داشته که همه را بپذیرد و با همه کنار بیاید و همه را به عنوان شهروند در مدینه و در شهر خود به رسمیت بشناسد و این یکی از درس هایی است که می توان از آن برای امروز سیاست و حکمرانی استفاده کرد.

* برای احیای اخلاق محمدی در جامعه امروز چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟

برای احیای اخلاق محمدی در جامعه امروز باید از راهکار پیامبر(ص) استفاده کنیم چون پیامبر(ص) هم خیلی از مراحلی که در اداره جامعه خود طی می کند، از قرآن آموخته است در واقع همان روشی که قرآن یاد می دهد و می فرماید: «تو هیچ وقت نمی توانی موضوعی را به مردم خود تحمیل کنی، با موعظه و جدال احسن و حکمت با آنان برخورد کن» لذا الگوی پیامبر(ص)، الگویی است که حکمت و عقلانیت در کنار اخلاق محمدی و محبت و دلسوزی قرار گرفته است. پیامبر(ص) امور مختلف را چه در زمینه مالی و چه در زمینه رفع فقر و بیکاری و کمبود مسکن با شیوه های مردمی مدیریت می کنند.

پیامبر(ص) در امور سیاسی و برای زمامداری جامعه، انتخاب والی و توصیه هایی که به والیان می کنند، حکمت و درایت را اصل قرار می دهند. از حداقل امکانات بیشترین استفاده را می کنند و از فرصت هایی که در شهر مدینه فراهم است استفاده می کنند که مثلاً رفع فقر را به کمک خود مردم انجام دهند. مانند بحث اَصْحاب صُفّه که در آن زمان بودند و انصار به مهاجرین کمک می کنند و خود مردم این قضایا را حل می کنند.

پیامبر(ص) بر قانون برابری تأکید داشتند همانطور که قرآن هم در این زمینه آیاتی دارد و به پیامبر(ص) این چنین توصیه می کند که یک برادر در حد توان مشکلات برادر دیگر خود را در همه زمینه ها از جمله اقتصادی، اجتماعی و… حل می کند.

حلم و حکمت پیامبر(ص) در بسیاری از زمینه ها به شکل زیبایی مشهود است مثلاً در نامه ای که پیامبر(ص) به یکی از والیان می نویسد، می فرماید: «تو قبل از هر کاری که می خواهی انجام دهی به مردم توضیح بده تا با تو مخالفت نکنند و نگویند که چرا این کار را انجام دادی.» یعنی رضایت مردم برای پیامبر(ص) بسیار مهم است.

در باب درایت پیامبر(ص)، شهید بهشتی در کتاب «محیط پیدایش اسلام» به نکته جالبی اشاره می کند و می گوید یکی از دلایلی که پیامبر(ص) در شهر مدینه بسیار موفق شد و توانست امور را اداره کند و برای همه مسلمانان یک نمونه و اسوه موفقی بود، پیامبر(ص) به مسایل روز جواب قطعی و مناسب می داد و هیچ وقت عقب تر از مسایل روز نبود و به همین دلیل مردم ایشان را به عنوان حاکم انتخاب کردند و پیامبر بسیاری از مشکلات آنان را برطرف کرد به عنوان مثال جمعی از مردم یثرب از قبیله اوس و خزرج قبل از حضور پیامبر(ص) بر سر اینکه چه کسی باید حکمران باشد، جنگ و دعوا داشتند، یهودیان هم آن میان همیشه کارشکنی هایی می کردند، اینها خودشان از این قضیه به تنگنا آمده بودند، پیامبر(ص) با علم و درایت مشکلاتشان را حل می کند و سپس با اقداماتی که در تعیین رقبا و قرار دادن مسجد به عنوان مقر حکومت و بحث اخوت و برادری، یک به یک گام ها را بر می دارد.

پیامبر هیچ مشکلی را بی جواب نمی گذارد برای همه آنها راه حل ارایه می دهد و این یک شیوه مهم در حکمرانی است که اگر می خواهید موفق باشید و مردم را با خود داشته باشید و اخلاق محمدی هم در جامعه خواستار و طرفدار داشته باشد، در درجه اول مشکلات مردم را حل کنید. اخلاق و محبت و دلسوزی شما وقتی بدون حل مسایل و مشکلات باشد نمی تواند موثر باشد؛ شهید بهشتی این اصل را به عنوان یکی از مهم ترین علل موفقیت پیامبر(ص) ذکر می کند و می گوید که پیامبر توانست به مسایل روز جواب قطعی بدهد و ملاحظه شرایط سیاسی خاص جامعه را کند. جامعه را به خوبی می شناخت و با توجه به روحیات و شرایطی که در آن قرار گرفتند، صحبت می کرد و صحبت پیامبر(ص) صحبت اکثریت افراد جامعه بود نه اقلیتی که دور پیامبر(ص) را گرفته باشند و پیامبر فقط بخواهد آنها را راضی نگاه دارد بلکه پیامبر سعی می کرد که همه جامعه را راضی نگاه دارد لذا اگر بخواهیم اخلاق محمدی در جامعه رشد پیدا کند و علاقه مند پیدا کند و تقویت شود، باید محبت و دلسوزی پیامبر را در کنار حکمت و عقلانیت ایشان داشته باشیم و ضروری است هر دو را در کنار هم پیش ببریم. به نظرم با این شیوه مردم به این اخلاق راغب می شوند ولی وقتی فقر باشد و مشکل اقتصادی حل نشده بسیار مهمی در جامعه وجود داشته باشد، مردم به این اخلاق چندان گرایش پیدا نمی کنند یا به عبارتی هر اخلاقی هم که عرضه کنید، از شما نمی پذیرند لذا این زمینه ها باید بسیار حساب شده، فراهم شود.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.