زندگی ابراهیم رئیسی در دوران پهلوی چگونه گذشت؟
از تبلیغات انقلابی در مدرسه آیت الله بروجردی تا تحصن در دانشگاه تهران
دوران طلبگی حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی چگونه گذشته است؟ در دوران پهلوی چه فعالیت هایی می کرده و با چه کسانی در ارتباط بوده است؟
به گزارش «مبلغ» زندگی و خاطرات حجتالاسلام والمسلمین رئیسی که در گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده است که بخشی از آن را در این گزارش مرور کرده ایم.
* از نوغان تا قم
سید ابراهیم رئیسالساداتی معروف به رئیسی در سال ۱۳۳۹ در محله نوغان مشهد به دنیا آمد. او در حوزه علمیة قم، اصول فقه را نزد آیتالله مروی، لمعتین را نزد آیتالله فاضل هرندی، رسائل را نزد آیتالله موسوی تهرانی، مکاسب محرمه را نزد آیتالله دوزدوزانی، کتاب البیع مکاسب را نزد آیتالله خزعلی، خیارات مکاسب را نزد آیتالله ستوده و آیتالله طاهری خرمآبادی و کفایه را نزد آیتالله سید علی محقق داماد، تفسیر قرآن کریم را نزد آیتالله مشکینی و آیتالله خزعلی، شرح منظومه و فلسفه را نزد آیتالله احمد بهشتی و یک دوره شناخت را نزد آیتالله مطهری و نهجالبلاغه را نزد آیتالله نوری همدانی آموخت.
حجتالاسلام رئیسی، خارج اصول را نزد آیتالله سید محمدحسن مرعشی شوشتری و آیتالله هاشمی شاهرودی و خارج فقه را نزد آیتالله آقا مجتبی تهرانی و آیتالله سید علی خامنهای رهبر معظم انقلاب تلمذ نمود. و با اتمام دوره سطح حوزه توانست به دوره کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی راه یافته و پس از دفاع از پایاننامه خویش با عنوان «ارث بلا وارث» در سال ۱۳۸۰ با قبولی در کنکور دکترای مدرسه عالی شهید مطهری در رشته فقه و حقوق خصوصی ادامه تحصیل دهد. سید ابراهیم رئیسی با تکمیل تحقیقات خود در رشته فقه و حقوق، موفق به اخذ مدرک عالیترین سطح حوزه (سطح چهار) شد و در نهایت رساله دکترای خود را با عنوان «تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» دفاع کرد و با اخذ نمره ممتاز به درجه دکترای فقه و حقوق نائل آمد.
*جلسات انقلابی طلاب در مدرسه آیتالله بروجردی
در اجتماعات طلبگی در مدرسه آیتالله بروجردی هستهای از بچههای انقلابی بود که مثلا جدیدترین اعلامیهها را در مدرسه نصب میکردیم و جدیدترین نوارهای انقلابی مربوط به مقام معظم رهبری را که در مشهد بودند و به قم میآمد در اختیار دوستان قرار میدادیم. هستهای بود که بیشتر جمعی از جوانهای هم سن و سال خود ما در مدرسه آیتالله بروجردی بودند.
در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، طلاب جوان با تشکیل هستههای مبارزاتی، فعالیت خود را ساماندهی میکردند. یکی از این هستهها در مدرسه آیتالله بروجردی شکل گرفته بود. حجتالاسلام رئیسی که خود در آن هسته فعالیت جدی داشت، در این باره میگوید: «در اجتماعات طلبگی در مدرسه آیتالله بروجردی هستهای از بچههای انقلابی بود که مثلا جدیدترین اعلامیهها را در مدرسه نصب میکردیم و جدیدترین نوارهای انقلابی مربوط به مقام معظم رهبری را که در مشهد بودند و به قم میآمد در اختیار دوستان قرار میدادیم. هستهای بود که بیشتر جمعی از جوانهای هم سن و سال خود ما در مدرسه آیتالله بروجردی بودند. بعد از بسته شدن فیضیه و دارالشفاء، مدرسه خان که مدرسه آیتالله بروجردی بود و مرکزیت داشت هر وقت هر کس از منزل بیرون میآمد و به حرم میرفت سری هم به مدرسه خان میزد. مدرسه خان مرکزیت و پایگاه خبرگیری و خبررسانی درباره مسائل انقلاب شده بود.»
*تلاش های تبلیغی و مبارزاتی از حوزه تا منزل مراجع
با اوجگیری مبارزه علیه رژیم شاه در سال ۱۳۵۶ که در پی شهادت آقا مصطفی خمینی و متعاقب آن، قیام ۱۹ دیماه رخ داد، حجتالاسلام رئیسی که در آن موقع حدودا ۱۷ ساله بود، به همراه دیگر طلاب مبارز در تظاهرات حضور مییافت.
وی در این باره میگوید: «در ایام انقلاب که تظاهرات در قم به طور رسمی از ۱۹ دی آغاز شد، در همه این تظاهرات شرکت میکردم. جوان بودم و روحیه جوانی داشتم و در همه اجتماعاتی که در خانه مراجع و علما برگزار میشد شرکت میکردم.
بعد از جریان اهانت به حضرت امام که طی انتشار مقالهای توسط فردی به نام رشیدیمطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود، مبدأ این اجتماعات بیشتر مدرسه آیتالله بروجردی بود. در بیشتر این اجتماعات از منزل مرحوم آیتالله گلپایگانی گرفته تا منزل همه علما شرکت میکردم؛ تا اینکه روز ۱۹ دی فرا رسید و در منزل آیتالله حسین نوری تیراندازی شد و عدهای به شهادت رسیدند.
بعد از جریان اهانت به حضرت امام که طی انتشار مقالهای توسط فردی به نام رشیدیمطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شده بود، مبدأ این اجتماعات بیشتر مدرسه آیتالله بروجردی بود. در بیشتر این اجتماعات از منزل مرحوم آیتالله گلپایگانی گرفته تا منزل همه علما شرکت میکردم؛ تا اینکه روز ۱۹ دی فرا رسید و در منزل آیتالله حسین نوری تیراندازی شد و عدهای به شهادت رسیدند. در همه این اجتماعات توفیق داشتم که در منازل علما باشم.
کار ما همیشه تا ۱۹ دی این بود که صبح به منزل یکی از مراجع میرفتیم و شب به منزل یکی دیگر. بعد از ۱۹ دی هم ضمن اینکه سعی میکردیم به درسها توجه داشته باشیم، اما در کنار آن حتما نسبت به خبرهای انقلاب و توجه به اطلاعیهها و پیامهای امام که از نجف میدادند حساسیت داشتیم و جزء برنامههای ما قرار گرفت. یعنی با توجه به آن شرایط علاوه بر مسئله درس، نسبت به مسائل سیاسی کشور حساسیت داشتیم. در تهران اجتماعاتی بود، گاهی به آنجا می رفتیم و گاهی هم در حرم بودیم.
*دستگیری توسط ساواک
حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی در کارنامه مبارزاتی خود سابقه بازداشت توسط ساواک را نیز دارد. ایشان در شرح ماجرا میگوید: «قبل از انقلاب یک بار در قم دستگیر شدم و آن هم موقعی بود که با دو نفر از طلبهها داشتیم به یزد میرفتیم که در راهآهن دستگیر شدیم. تصور میشد همراه ما اعلامیههای امام هست، البته همراه بعضی از دوستان بود، ولی به یک شکلی جاسازی کرده بودند که کسی متوجه نشود که آنها هم متوجه نشدند.»
*تحصن در دانشگاه تهران
در بهمن ۵۷ هنگامی که علما در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها و ممانعت از ورد امام، در دانشگاه تهران متحصن شدند، حجتالاسلام رئیسی نیز در دانشگاه تهران فعالیت داشت. خودش درباره آن روزها میگوید:
«آن زمان [که] امام هنوز نیامده بودند، جزء جوانانی که در دانشگاه تهران فعالیت میکردند بودم؛ البته نه به عنوان متحصنین، چون علما متحصن بودند. در تمام آن یک هفته تحصن آنجا حضور داشتم، البته میگویم در عداد همان جوانانی که آنجا بودند فعالیت میکردم و دوست داشتم آنجا باشم. یعنی تمام آن یک هفتهای که آقایان تا آمدن امام، متحصن بودند، در جمع همین جوانان پرشور حضور داشتم.
چگونه گذشت ؟؟؟
کلا ۱۷ سالش بوده
۱۸ سالش بود
به کجا چنین شتابان