ریا، آفت ایده‌های والای اجتماعی

مبلغ/ اسلام، ریا را چه در عبادات و چه در سایر شئون محکوم و ریاکاران را مشمول عذاب اخروی قلمداد کرده است.

به گزارش «مبلغ»، روزنامه ایران نوشت: «ابوجعفرمحمد بن قاسم علوی، از ذراری رسول خدا(ص) که نسبش با سه واسطه به امام سجاد(ع) می‌رسید، مردی عالم، فقیه، باایمان، آزاده و شجاع بود که در کوفه زندگی می‌کرد. دوران بلوغش با دوران خلافت معتصم (۱۷۹-۲۱۸ ه.ق) هشتمین خلیفه عباسی همزمان بود. معتصم بعد از درگذشت برادرش مأمون در سال ۲۱۸ هجری قمری بر سر کار آمد. با روی کار آمدن وی ظلم و فساد در دستگاه عباسیان اوج گرفت. معتصم با استخدام ترکان غز قدرت نظامی خود را وسعت داده و سپاهی معظم به‌ وجود آورد. سپاهیانش که از موقعیت ویژه‌ای برخوردار بودند، با دست‌درازی‌های مکرر به اموال و نوامیس مردم، زمینه نارضایتی‌های عمومی را فراهم کرده و جامعه را در آستانه قیام و انقلاب قرار دادند تا آنجا که معتصم برای مصون‌ماندن خلافتش از قیام‌های مردمی، پایتخت عباسیان را از بغداد به شهر تازه تأسیس «سامرا» انتقال داد.

ابوجعفرمحمد بن قاسم در پی مراجعات مکرر اهالی کوفه در تدارک قیام علیه معتصم برآمد اما قبل از هر اقدامی قیامش سرکوب و خود وی نیز ناچار به مهاجرت به مرو شد. در مرو مردمی که از ظلم و ستم دستگاه خلافت به ستوه آمده بودند گرد او را گرفتند و از وی خواستند تا رهبری آنان را در قیامی علیه خلیفه وقت و عواملش بر عهده گیرد. ابوجعفر با خواسته مردم همراهی کرده و خیلی زود سپاهی قریب چهل هزار جنگجو پیرامونش را پر و آمادگی خود را برای قیام اعلام کردند. ابوجعفر در تدارک و ساماندهی قیام روزی نمایندگان و برجستگان آنان را جمع کرد تا برنامه‌های خود را اعلام کند. در حین این گردهمایی متوجه شد یکی از کسانی که برای قیام اعلام آمادگی کرده، مالی را به زور از فردی گرفته و نسبت به او ظلم روا داشته است. ابوجعفر در مراجعه به آن فرد دریافت که هدف وی و افراد دیگری از آن جمع در قیام علیه ظلم عباسیان، جایگزینی عدالت به جای ظلم و ناروا نیست، بلکه به دست گرفتن موقعیت‌های مالی و اجتماعی برای خود و کسان خود است. این بود که با مشاهده این وضعیت به تأمل پرداخته و به این نتیجه رسید که با این قیام موفق به برقراری عدالت نخواهد شد. لذا از هدایت قیام انصراف داده و کنار کشید.

این رفتار ابوجعفر درس بزرگی برای حرکت‌های عدالت‌طلب در طول تاریخ بوده و هشداری نسبت به نفوذ افراد با اهداف ناپاک در صف عدالت‌طلبان است. این دسته افراد در ابتدای راه از عدالت دم می‌زنند و سخنانی بر زبان می‌رانند که حکایت از عمل صالح دارد اما در عمل به عدالت رفتاری تن نمی‌دهند. امام باقر(ع) در شناساندن ویژگی این افراد می‌فرماید: «شخصی سخن پاکی می‌گوید و عملش آن را تأیید می‌کند، آن شخص با نیروی ایمان و عمل صالح رفعت معنوی می‌یابد و به سوی حضرت باری‌ تعالی می‌رود. اما اگر کسی سخنی بگوید و عملش مغایر با آن باشد گفته او با عملش محک می‌خورد و به راه سقوط و عذاب می‌گراید.» (تفسیر صافی ص ۴۴۵)

عدالت‌طلب راستین کارهای خود را به ریا آلوده نمی‌کند و در گفتار و کردار یکسان است. معاذ بن جمل به نقل از رسول گرامی اسلام (ص) می‌گوید، رسول خدا (ص) فرمود: «ای معاذ بر حذر باش از اینکه در ظاهر علائم نیکوکاران در تو مشهود باشد و در باطن فاقد آن باشی و بر اثر ناموزونی ظاهر و باطن در قیامت با گروه ریاکاران محشور شوی.»

بر اساس آموزه‌های دینی، ریا منحصر در عبادات نیست و ممکن است در سایر شئون اجتماعی نیز بروز داشته باشد. ریاکاران مردمی دورو هستند که خود را آنچه نیستند، می‌نمایانند و با اعمال ریاکارانه خود مفاسد گوناگونی به‌ بار می‌آورند که یکی از آنها آسیب زدن به ایده‌های والای اجتماعی است. اسلام، ریا را چه در عبادات و چه در سایر شئون محکوم کرده و ریاکاران را مشمول عذاب اخروی قلمداد کرده است.»

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.