این کودکان بی‌گناه به چه دلیل کشته می‌شوند؟

مهم‌ترین دلایل سقط جنین غیرقانونی

مبلغ/ بر اساس مطالعاتی که روی جمعی از مادران، با تجربه سقط عمدی انجام شده است، «تعداد کافی فرزندان» مهمترین دلیل سقط‌های غیرقانونی و عمدی است.

به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، سقط جنین به چند دلیل عمده اتفاق می‌افتد. برخی سقط‌ها خودبه‌خودی هستند و مادر یا پزشک در بروز آنها نقشی ندارد. این دسته از سقط‌ها در زیرگروه سقط‌های درمانی قرار دارند و با مجوز پزشکی اقدام به از بین رفتن جنین فوت شده، می‌شود. دسته‌ای دیگر از سقط جنین‌ها نیز به دلیل نقص جدی نوزاد و یا به خطر افتادن سلامتی مادر انجام می‌شود که این دسته نیز ذیل «سقط‌های درمانی» قرار دارند. گرفتن مجوز برای این سقط‌ها از نظر شرعی مهم است و همچنین از نظر پزشکی نیز نیازمند طی مسیری است که در آن مجوز چند پزشک، انجام آزمایشات متعدد و… برای بستری و تجویز دارو لازم است.

اما دسته دیگری از سقط‌ها هستند که بدون هیچ دلیل پزشکی و با وجود سالم بودن جنین انجام می‌شوند. والدین و مباشران سقط این کودکان خود را ملزم به گرفتن آزمایشات مبنی بر نقص یا به خطر افتادن سلامت مادر و جنین نمی‌دانند و صرفا می‌خواهند جنین را از بین ببرند. این سقط‌ها که بدون مجوز پزشک و بیمارستان و توسط افراد غیرپزشک و یا پزشکان متخلف انجام می‌شود، به سقط‌های «زیرزمینی» معروف هستند.

درباره آمار سقط‌های زیرزمینی اعداد متفاوتی ذکر می‌شود اما آنچه مهم است این است که حتی کشتن به ناحق یک بچه نیز همیشه و در همه حال، زیاد است. در این بین برخی تصور می‌کنند اگر آمار سقط زیرزمینی بالاست و افرادی تمایل دارند فرزند سالم خود را سقط کنند، این موضوع صرفا به خاطر مشکلات اقتصادی است. درحالی که تحقیقات و پژوهش‌ها نشان می‌دهد، متهم ردیف اول سقط‌های غیرقانونی، خودخواهی والدین آنهاست. کسانی که کودک خود را می‌کشند تا صرفا برنامه ذهنی که برای زندگی خود بنا کرده‌اند، به هم نخورد.

دیگر بچه نمی‌خواهم!

طبق آنچه در سایت مجله پزشکی قانونی ایران و بر اساس مطالعاتی که روی جمعی از مادران، با تجربه سقط عمدی انجام شده است، «تعداد کافی فرزندان» مهمترین دلیل سقط‌های غیرقانونی و عمدی است.

در این مطالعه ۴۰/۶۵ درصد افراد مورد پرسش گفته‌اند که چون دیگر فرزندی نمی‌خواستند، وقتی از بارداری مجدد خود مطلع شده‌اند، آن را سقط کرده‌اند.

انگیزه بعدی سقط عمدی در این دسته از مادران مطالعه شده، «فاصله کم با فرزند قبلی» است. ۲۶/۳۷ درصد مادرانی که فرزند کوچک دارد و هنوز آمادگی ورود فرزند دیگری به زندگیشان را ندارند، جنین خود را از بین می‌برند تا نظم زندگی‌ و آنچه درباره آن تصویرسازی کرده‌اند به هم نخورد. و در این بین گویا کمترین اهمیت را جنینی دارد که حق زندگی و رشد در این دنیا را داشته است.

تازه در اینجا و فقط با ۹/۸۹ صدم درصد است که پای عوامل اقتصادی به ماجرای سقط جنین‌های عمدی و غیرقانونی اضافه می‌شود. یعنی از جمعیت مادران موردمطالعه که مرتکب سقط عمدی شده‌اند فقط چیزی حدود ۱۰درصد آنها این کار را برای ترس از ابتلا به مشکلات اقتصادی و یا قرار داشتن در وضعیت اقتصادی نامطلوب انجام داده‌اند.

۸/۷۹درصد از این مادران فرزند خود را به خاطر «ترس از عدم سلامت وی»، ۷/۶۹ درصد به خاطر «فشار از طرف همسر» و اینکه او تمایلی به داشتن آبچه نداشته است، ۵/۴۹درصد به علت« در معرض طلاق و فروپاشی زنذگی مشترک» بودن و ۱/۰۹ درصد نیز سقط عمدی را به خطر «بارداری قبل از ازدواج رسمی» انجام داده‌اند.

سرنوشت مبهم مادرانی که اقدام به سقط عمدی می‌کنند

مادری که بدون مجوز پزشک و بیمارستان، اغلب در شرایطی غیربهداشتی و غیراستاندارد و با حضور کسی که مشخص نیست تا چه میزان دانش پزشکی دارد و آیا هنوز مجوز طبابت دارد یا نه، اقدام به سقط عمدی می‌کند، هزاران مشکل بالقوه جسمی را برای خود می‌خرند.

شاید در باب مشکلات روحی ناشی از بعد از سقط جنین زیاد شنیده باشید؛ اما کمتر می‌دانیم و می‌شنویم که سقط عمدی در ۵درصد مادران منجر به مرگ می‌شود. ۲۰درصد از مادرانی که اقدام به این امر می‌کنند، دچار معلولیت‌هایی از جمله برداشته شدن کامل رحم می‌شوند. بخشی از مادران نیز برای همیشه توانایی باروری خود را از دست می‌دهند و دیگر قادر به داشتن فرزند نخواهند بود.

از طرف دیگر اقدام خود مادر برای سقط در سنین پایینتر جنین نیز، ممکن است همین عوارض را به دنبال داشته باشد. متاسفانه بازار قاچاق و فروش غیرقانونی داروهای سقط در کشور ما وجود دارد. برخی تصور می‌کنند سقط جنین در هفته‌های اولیه تشکیل آن، ضرر چندانی ندارد. درحالی که اصلا چنین نیست و مادرانی که با این داروهای غیرقانونی خودشان به اقدام به سقط جنین در هفته‌های اولیه تشکیل آن می‌کنند عوارض زیادی از جمله خطر از دست رفتن رحم و ناباروری کامل را متوجه خود می‌کنند.

***

علاوه بر مشکلات اقتصادی که رفع و رجوع آن در موضوع فرزندآوری مهم است، به نظر می‌رسد جامعه درباره فرزندآوری نیاز به یک انقلاب فرهنگی دارد. عوارض برنامه کنترل جمعیت و شعار «دوبچه کافیست»، هنوز در جامعه پابرجاست و مثال آن نیز دلیل « تعداد کافی فرزندان» است که از طرف اکثر مادرانی که اقدام به سقط عمدی می‌کنند گفته شده است. درحالی که طبق آمار هم‌اکنون نرخ فرزندآوری به ازای هر زن در سن باروردی در ایران ۱.۷فرزند است.

آسان شدن شرایط نگهداری از فرزندان با فاصله سنی کم، به وسیله اصلاح فرهنگ خرید سیسمونی‌های تجملاتی و یا این تفکر که فرزندان باید از در رفاه کامل از هر جهت بزرگ بشوند به والدین کمک می‌کند تا بپذیرند فاصله سنی کم فرزندان تهدیدی علیه زندگی آنها نیست. خرده فرهنگ‌های رایج و غلط جامعه مثل گناه دانستن فرزندآوری در زمان عقد رسمی و قبل از مراسم ازدواج نیز از جمله کارهایی است که باید در جهت اصلاح وضعیت و آمار نامناسب گرایش والدین به سقط‌های عمدی و غیرقانونی در جامعه لحاظ کرد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.