چگونگی تعامل با قدرتهای جهانی و منطقهای در ادراک سیاستمداران و مردم عراق
به گزارش «مبلغ» به نقل از شعوبا – چند روز اخیر و در سالگرد پیروزی عراق بر داعش، اخباری از اظهارات رجالی چون حیدر العبادی در خصوص عراقی بودن پیروزیها بر داعش منتشر شد که در آن تاکید شده بود برنامهریزی و اجرای عملیاتها «فقط» توسط عراقی ها صورت گرفته و هیچ «اجنبی» در این فرایندِ تقابلی دخیل نبوده است. نظری که به مذاق بسیاری خوش نیامد و شنیده میشد که با گله گفته میشود: «این آقا -حیدر العبادی- پیش از این هم زاویه داشته، شهید بزرگوار ابومهدی المهندس از او راضی نبود و… .» نمونهی آن اظهارنظر و این واکنش از ۲۰۱۸ تا امروز، با شتاب و سرعت روزافزون در حال تکرار است و نمونه های بارز آن، محکومشدن شدید حملات موشکی ایران به شمال عراق توسط غالب رجال عراقی اهل سنت، کرد و حتی شیعه بوده است. با این واکنش که: عراق برای خود، سیادت دارد و قرار نیست تمامیت ارضی آن توسط هیچ قدرت خارجی نقض شود. (هرچند که در واقعیت، شدت محکومیت اجتماعی حملات ترکیه به اراضی شمالی عراق، بسیار پایین تر از شدت محکومیت حملات مشابه ایران در عراق است.)
شاذ ترین وجه این تحفظ سیاسی عراق از قدرت های منطقه ای با تاکید بر ایران نیز، مربوط به اظهار نظر قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق و از فرماندهان سابق سپاه بدر و حشدالشعبی است که در دیدار ماه گذشته خود با سفیر ایران در عراق، بر عدم دخول عراق به سیاست محوربندی تاکید کرد! فهم از این موضوع آنجا دقیق تر میشود که بدانیم «عدم الدخول فی سیاسه المحاور» ادراک سیاسی عمیقی است که بخشی از محور نوزدهم برنامه دولت محمد شیاع السودانی را هم شکل میدهد و به اظهارنظر چند رجل سیاسی صرف و احیاناً با انگیزه های شخصی محدود نیست. بنابراین تقلیل دادن این تحول عمیق سیاسی اجتماعی به انگیزه ها و رویکرد های شخصی، اساساً نگاهی سادهانگارانه است. چرا که در برنامه وزرای دولت جدید نیز، جهتگیری اقتصاد عراق، جنوب به شمال تعریف شده است که از طریق ترکیه و اردن، به سمت اروپا حرکت دارد و واضح است که بین المللی شدن رویکرد اقتصادی در کشوری با جایگاه ژئوپلیتیکی عراق، بمعنای تقابل با رویکرد کلان اقتصادی شرق به غرب محور مقاومت است که ایران را به مدیترانه متصل میکند. در جزئیات اجرایی نیز حتی این تمایل به غرب و بین المللی شدن روشن است و قرارداد اخیر وزارت مسکن و شهرداری عراق که به اکراد سپرده شده است نیز، با یکی از شرکت های آلمانی وابسته به دولت آلمان منعقد شده است. قراردادی برای برای شیرین سازی آب در استان مثنی. پروژه ای کوچک و جزئی که قطعاً از عهده شرکت های ایرانی نیز برمیآمد.
برای فهم عمیق تر این تحولات کمسابقه در عراق، باید به اتمسفر شناختی-ادراکی عراق پسا داعش بپردازیم که حاصل پیشرفت روندهای اجتماعی داخلی و همچنین دستکاری های محور غربی به راهبری امریکا است.
روندهای داخلی مانند ۱) خستگی از درگیری و جنگ های مداوم هویتی از جمله تنازعات سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میان عراقی های شیعه و اهل سنت با یکدیگر و با نیروهای امریکایی و ۲) عدم توسعه یافتگی و وجود فساد در عراق علیرغم حکمرانی اسلامگرایان، و دستکاری های اجتماعی و رسانه ای محور غرب به راهبری امریکا همچون ۱) تاسیس شبکه های متعدد تلویزیونی و فضای مجازی در عراق که مستقیم و غیر مستقیم در خدمت منافع و ارزش های غربی است، و همچنین ۲) شکلدهی به الگوهای خدمات اجتماعی و ان جی او های مختلف که هر کدام به نحوی، جوان عراقی را به سمت نظام فکری و سبک زندگی غربی سوق میدهد.
چندی پیش در شبکه الحره عراق که به طور مستقیم زیرمجموعه وزارت خارجه امریکا اداره میشود برنامه ای گفتوگو محور پخش شد تحت این عنوان:«الشاب العراقی و علمانیه الدوله»[۱] جوان عراقی و سکولاریسم حاکمیت! مجری برنامه که هیچ، تمامقد از این مفهوم دفاع میکرد، غالب الشابندر هم که بعنوان مهمان برنامه معتقد بود سکولاریسم در جامعه دینی عراق هنوز عنوانی توخالی است زیرا تحدید مفهوم نشده است، مهمان دیگر هم که مسئول یک پروژه مطالعاتی در خصوص موضوع برنامه بود و ساکن امریکا، معتقد بود نتایج افکارسنجی جوانان عراقی نشان میدهد که ۸۸ درصد از آنها با سکولار شدن حکومت و دولت موافقند و ۴۱ درصد مخالف مشارکت احزاب دینی در حکومت!
این، مشتی است از خروار تولیدات رسانه ای محور غرب. توجه هم شود که مقام این نوشته، صحتسنجی اعتبار این نظرسنجی نیست و اساساً صحتسنجی، جایگاهی ندارد زیرا نتایج یک نظرسنجی ولو دستکاری شده، مصدر ادراکسازی برای جامعه و در درازمدت، مصدر سیاستگذاری های لایه حاکمیت قرار خواهد گرفت.
همه این تحولات، میرود تا امنیت هستیشناختی جدیدی برای عراق شکل دهد. امنیت هستیشناختی، نوع تلقی و ادراک حاکمیت از ماهیت و ارکان هویت خود است که حتی به قیمت ایجاد هزینه فیزیکی برای کشور، پایبندی به آن ارکان هویتی را واجب میداند و عدول از آنها را استحاله هویت خود؛ در عراق پسا داعش، متاثر از جو کلی چند سال اخیر جهان عرب که به قول آن نویسنده عرب، به سمت پوچی حرکت دارد، و البته متاثر از رسانه ی جامعه ساز داخلی خود، مفاهیم و ارزش هایی همچون سیادت عراق و حفظ توازن با قوای منطقه ای و جهانی از جمله ایران، برای لایه حاکمیت عراق در حال تبدیل شدن به مفاهیمی حیاتی است که رجال سیاسی عراق برای حفظ آنها حداقل در علن و بر اثر فشار رسانه و افکار عمومی داخلی، از متحدان خارجی سنتی خود تا حدی فاصله میگیرند و حتی به اتکاء لزوم حفظ سیادت عراق، موضعگیری هایی در جهت تضعیف منافع یا تخریب چهره متحد سنتی خود-ایران- خواهند داشت. این در حالی است که همزمان در حال تعامل با متحدان خارجی جدید خود از جمله فرانسه و عربستان هستند. تعاملی که مواردی از آن را اینگونه میتوان نام برد: برگزاری نشست بغداد ۲ که همین چند روز گذشته (۲۱ دسامبر) در سطح منطقه ای و با حمایت فرانسه برگزار شد، و همچنین آغاز نفوذ اقتصادی عربستان در استان مثنی، بعلاوه ی تلاشی که عربستان برای جذب هنزمندان و سلبریتی های عراقی در جشنواره Joy Awards دارد.
نقطه نگرانکننده اما اینجاست که رسانه زدگی جامعه عراق و جولان شبکه های اجتماعی بلاقید در این کشور، باعث ناموزون شکل گرفتن این امنیت هستیشناختی جدید شده است، به نحوی که یک عمل مشابه اما با فاعلیت های مختلف که سطح نفوذ و تاثیرگذاری نابرابری در عملیات های روایتسازی رسانه ای و اجتماعی در عراق دارند، با واکنش های مختلف و بعضاً متناقضی روبرو میشود. شاخص ترین نمونه آن هم یکپارچه شدن نسبی فضای رسانه عراق(جریان اصلی و نه خرده شبکه های مقاومتی) در واکنش منفی نسبت به حملات موشکی ایران به اقلیم کردستان و با فاصله چند روز، واکنش های محدود و پراکنده رسانه ای به حمله موشکی ترکیه به اقلیم کردستان است. و یا واکنشهای سلبی که از ۲۰۱۹ تا کنون، در خیابانهای عراق نسبت به حضور ایران در این کشور صورتبندی شده و تبدیل به یک جنبش سیاسی اجتماعی شده است اما در همان حال، عدم وجود واکنش منفی نسبت به حضور امریکا در این کشور بجز اعتراض گروه های مقاومت عراق.
این موارد، نمونه های شاخص شکلگیری ناموزون امنیت هستیشناختی جدید عراق پسا داعش در ساحت سیاست و اجتماع است که به مرور، اثرات بیشتری از خود بر لایه حاکمیت عراق برجای خواهد گذاشت. اثراتی که به کژکارکرد این امنیت هستیشناختی جدید منجر خواهد شد و متعاقب آن، سخت بشود که عراق روی سیادت حقیقی به خود ببیند، بلکه صرفاً بازیگران صحنه عراق و الگوهای تعاملی میان آنها مهندسی شده و تغییر خواهد کرد.