دستگاه نظری برای فلسفه اسلامی جنسیت تولید شود
مبلغ/ عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: ما قصد داریم مبتنی بر پرسشهای گفتمان رقیب یک دستگاه نظری و معرفتی در بحث زنان تولید کنیم ولی باید مراقب باشیم که ابداع این دستگاه نظری مبتنی بر طراحی بومی خودمان باشد.
به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، فهیمه زارع، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، در نشست علمی «چیستی فلسفه جنسیت» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، گفت: فلسفه جنسیت با یک رویکرد بومی کاملا بحث جدیدی است و در ذیل فلسفههای مضاف هم قرار نمیگیرد زیرا فلسفه مضاف علمی پسینی است. در جلسه قبل در مورد دیگریهای مهمی که ما باید در فلسفه جنسیت از آن سخن بگوییم بحث شد و تا حدودی به صورت تفصیلی از فلسفه فمنیستی سخن گفته شد و اینکه نگاه آنها در قدم اول کاملا انتقادی بود و در گام بعد فلاسفه فمنیست به مباحث اثباتی و دیدگاههای زنانهنگر پراختند.
وی افزود: همچنین اشاره شد که فلاسفه فمنیسم به صورت مستقل یک سری کارها انجام دادند شبیه کاری که خانم آلن ویت انجام داد که تاریخ فیلسوفان زن را بررسی کرده است و فلاسفه زن تاریخ را معرفی کردند. البته ایشان نگاه همدلانه با فلسفه فمنیستی ندارد و صرفا از فعالیت فلاسفه فمنیست گزارش داده است.
تفکیک فلسفه جنسیت و امر جنسی
زارع با بیان اینکه فلسفه جنسیت و فلسفه امر جنسی با همدیگر تفاوت دارند در صورتی که مترجمان ما عمدتا آن را خلط کردهاند، اظهار کرد: اگر ما بخواهیم فلسفه جنسیت کنونی خود را ارائه دهیم جامعهشناسان نظریات علمی مطرح میکنند که نقطه آغاز تولید یک نظریه علمی با پرسشهای حول آن موضوع شکل خواهد گرفت بنابراین ابتدا باید ببینیم ما اگر بخواهیم دستگاه نظری حول دال جنسیت طراحی کنیم اولین پرسشها چه خواهند بود؟ ما تا تکلیف خودمان را با این پرسشها روشن نکنیم دستگاه نظری هم شکل نخواهد گرفت.
وی افزود: فلسفه فمنیستی که گفتمان مقابل و دیگری مهم ما است وقتی بنیادهای نظری و معرفتی آن را رصد کنیم به شدت متاثر از ساختار و منطق معرفتی و بنیادهای فلسفی زیستبوم خود یعنی جهان غرب است یعنی فلسفه فمنیسم در غرب کاملا برگرفته از اندیشه فلاسفه و مکاتب بزرگ فلسفی غربی است بنابراین اگر ما بخواهیم در گفتمان بومی خودمان از فلسفه جنسیت سخن بگوییم ابتدا باید ببینیم رابطه این حوزه با مکاتب مهم فلسفی خودمان و نظرات فلاسفه چیست. فلسفه جنسیت بومی ما در گام اول باید مشخص کند تعریفی که از علم و فلسفه میدهد چیست؟
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، اضافه کرد: وقتی فلسفه فمنیستی مطالعه میشود میبینیم کاملا براساس تعریف آنها از علم شکل گرفته که در تقابل با فلسفه پوزیتیویستی است بنابراین ما هم باید در نظریه خودمان تعریف علم و فلسفه را مشخص کنیم و اینکه آیا ما تفکیک بین سکس و جنسیت و امر جنسی را که در غرب به وجود آمده میپذیریم یا خیر و یا اینکه به امر سومی قائل هستیم یا با تفکیک بین این دو موافقیم ولی با خوانش خودمان.
زارع گفت: سؤال بعدی این است که اگر ما تفکیک را بپذیریم نسبت جنسیت با عقلی که در فلسفه اسلامی تعریف شده چیست؟ یعنی هم نسبت به عقل نظری که کارش ادراک حقایق است و هم نسبت جنسیت با عقل عملی و حوزه کنش و رفتار. رابطه نفس و جنسیت و اینکه آیا واقعا براساس مشربهای فلسفی ما نفس، فرای از جنس و جنسیت است یا میتوانیم نفس را طوری تعریف کنیم که جنسیت در آن تاثیر دارد؛ الان ما نظریهای در این باره نداریم.
چرایی تفاوت ادراک زن و مرد
وی با بیان این پرسش که آیا تفاوت زن و مرد در ادراک به ذات یا موانع خارجی باز میگردد، گفت: برخی از اندیشمندان فیلسوف ما معتقدند که تفاوت زن و مرد در ادراک فقط به اراده شخصی افراد بستگی دارد و ربطی به جنسیت ندارد و برخی تفاوت ادراک را به موانع خارجی برمیگردانند و منظور از موانع خارج هم اتفاقاتی است که در طول تاریخ و به خاطر دوری زنان از حوزه اندیشه و فعالیت اجتماعی آنان رخ داده است و اگر این موانع نباشد از نظر انسانی تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. یا ممکن است جنسیت تأثیراتی عمیقتر از این باقی بگذارد.
زارع افزود: سؤال دیگر اینکه آیا تأثیرپذیری جنسیت فقط در محدوده عقل ابزاری و کارکردی وابسته به حس و خیال است یا فراتر از آن؟ موضوع دیگر تأثیر محدوده فرهنگی و اجتماعی بر ادراک افراد براساس مبانی نظری خودمان است؛ اینکه ما مانند جامعهشناسان علم و معرفت، تا چه حد معتقدیم تاثیرات فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر نحوه ادراک حقایق باشند و اینکه آیا جنسیت و زنانگی و مردانگی براساس فلسفه اسلامی اموری واقعی و جهانشمول هستند یا تصویر دیگری یعنی اعتباری و جعلی است؟ در نهایت اینکه ما اگر بخواهیم دستگاه نظری ارائه دهیم ناچاریم دستگاه معرفتی و هستیشناسانه مبتنی بر جنسیت ارائه دهیم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، اضافه کرد: فلاسفه فمنیسم معرفتشناسی خاص خود را ابداع کرده و نظریات تجربهگرایی و پست مدرن و … را مطرح کردهاند ولی ما چه طرح جایگزینی داریم؛ آنها جنسیت را کاملا امری برساخت تعریف میکنند آیا ما هم آن را برساخت میدانیم یا بنیادهای طبیعی برای آن قائل هستیم؟
وی با بیان اینکه ما با فلسفه مسلمین در بحث جنسیت مواجهیم، اظهار کرد: تبار حکمت صدرا و مشاء به فلسفه یونان و افلاطون و … میرسد. قطعا فارابی و بقیه فلاسفه ایدهها را از فلاسفه یونان گرفتهاند ولی آن را در دستگاه بومی خودشان تحلیل کردند.
تجربه زیستی فلاسفه مسلمان و نظر آنان درباره زن
این پژوهشگر بیان کرد: اینکه بگوییم تکگزارههای ابن سینا، فارابی و … در مورد جنس زنان نظر شخصی آنان است یا نظر اسلام، به نظر بنده عمدتا برگرفته از نظرات شخصی آنها و متاثر از تجربه زیسته فکری و فرهنگی و اجتماعی آنان است و حتی مبتنی بر دستگاه نظری و بنیاد معرفتی خود آنان هم نیست بنابراین نظریات آنان را نمیتوان به حاق فلسفه اسلامی نسبت داد.
زارع ادامه داد: گاهی ما با روش اجتهادی و رجوع به کتاب و سنت، هنجارهای ناظر به جنسیت را استخراج میکنیم و این با زمانی که بخواهیم با روش عقلی و برهانی بنیادهای معرفتی مبتنی بر نگاهی زنانه را استخراج کنیم تفاوت دارد یعنی ما با دو دستگاه نظری مواجهیم.
رقابت با گفتمانهای رقیب از منظر عقلی و برهانی
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، با بیان اینکه ما میتوانیم در فلسفه اسلامی از آیات و روایات سخن بگوییم ولی نباید تبدیل به کلام و الهیات بشود، اظهار کرد: در اینجا ما از آیات و روایات به عنوان استناد و منبع بهره میبریم ولی در نهایت، روش کار ما برهانی و عقلی است و هماوردی ما با گفتمان مقابل هم از منظر این روش است یعنی اگر با روش عقل و برهان جلو برویم میتوانیم با گفتمانهای رقیب گفتوگو داشته باشیم ولی اگر وارد مباحث کلامی و عقیدتی بشویم باب گفتوگو مسدود خواهد شد.
زارع تصریح کرد: در عالم واقع و فارغ از مباحث نظری، چگونه نظریات علمی شکل میگیرد؛ ما وقتی با جهان خارج مواجه میشویم قطعا با یک سری پرسشها روبرو هستیم و این پرسشها عمدتا در مواجهه با گفتمان رقیب ایجاد میشود. مثلا وقتی تبار تاریخی مباحث زنان و پرسشهای جدی ایجاد را استخراج کنیم به مشروطه خواهیم رسید یعنی زمانی که ایران با اندیشههای مدرن و مسائل زنان روبرو شد.
وی با بیان اینکه بنده در طرح این موضوع دنبال ارزشگذاری نیستم، افزود: مثلا فلسفه اسلامی متاخر از فلسفه یونان با ترجمه آثار آنها شکل گرفت ولی ما ایدهها را بومیسازی کرده و در بنیادهای معرفتی خودمان هضم کردیم و چه اشکالی دارد در بحث زنان و جنسیت هم این کار را انجام دهیم. بنابراین ما قصد داریم مبتنی بر پرسشهای گفتمان رقیب یک دستگاه نظری و معرفتی در بحث زنان تولید کنیم ولی باید مراقب باشیم که ابداع این دستگاه نظری باید مبتنی بر طراحی بومی خودمان باشد. یعنی ما باید دستگاه معرفتی و نظری خودمان را تولید کنیم و صرفا پاسخگوی سؤالات رقبا نباشیم.