استاد مطهری: اصلاح جامعه به وسیله عوام آغاز و به خواص سرایت می کند!
نگاه متفاوت شهید مطهری به نقش خواص در جامعه
مبلغ/این فکر غلطی است از یک عده طرفداران اصلاح که هر وقت در فکر یک کار اصلاحی می افتند، «زعماء» هر صنف را در نظر می گیرند و آن قله های مرتفع در نظرشان مجسم می شود و می خواهند از آن ارتفاعات منیع شروع کنند
به گزاش«مبلغ»- بدون شک تئوری اصلاح جامعه از طریق خواص، پایگاه نیرومندی در میان برخی محافل تأثیرگذار بر نهاد قدرت در ایران دارد و به باور بسیاری، در حال حاضر عمده ی روندهای اصلاح جامعه در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر محور همین باور شکل گرفته است به نحوی که خیلی از تحلیلگران، وجود پدیده هایی مانند آقازادگی، امضای طلایی و رانت های کلان اقتصادی یا فرهنگی را از نتایج همین اندیشه خواص-محوری می دانند.
به مناسبت ۱۲ اردیبهشت روز شهادت استاد مطهری نظریه پرداز انقلاب اسلامی، به سراغ بخشی از مقدمه ایشان بر کتاب داستان راستان که به گفته استاد به طور ویژه برای عوام نوشته شده است، رفته ایم. درنگی کوتاه بر این نوشتار به خوبی نشان می دهد که رویکرد استاد در مورد نقش خواص در اصلاح جامعه به کلی با آنچه که امروز در جریان است متفاوت میباشد. این متن در ادامه پیش روی شماست:
« این داستانها هم برای «خواص» قابل استفاده است و هم برای «عوام» ، ولی منظور از این نگارش تنها استفاده ی عوام است، زیرا تنها این طبقاتند که میلی به عدالت و انصاف و خضوعی در برابر حق و حقیقت در آنها موجود است و اگر با سخن حقی مواجه شوند حاضرند خود را با آن تطبیق دهند.
صلاح و فساد طبقات اجتماع در یکدیگر تأثیر دارد. ممکن نیست که دیواری بین طبقات کشیده شود و طبقه ای از سرایت فساد یا صلاح طبقه ی دیگر مصون یا بی بهره بماند، ولی معمولا فساد از «خواص» شروع می شود و به «عوام» سرایت می کند و صلاح برعکس از «عوام» و تنبه و بیداری آنها آغاز می شود و اجبارا «خواص» را به صلاح می آورد، یعنی عادتا فساد از بالا به پایین می ریزد و صلاح از پایین به بالا سرایت می کند.
روی همین اصل است که می بینیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعلیمات عالیه ی خود، بعد از آنکه مردم را به دو طبقه ی «عامه» و «خاصه» تقسیم می کند، نسبت به صلاح و به راه آمدن خاصه اظهار یأس و نومیدی می کند و تنها عامه ی مردم را مورد توجه قرار می دهد.
در دستور حکومتی که به نام مالک اشتر نخعی مرقوم داشته می نویسد:
«برای والی هیچ کس پرخرج تر در هنگام سستی، کم کمک تر در هنگام سختی، متنفرتر از عدالت و انصاف، پرتوقع تر، ناسپاس تر، عذرناپذیرتر، کم طاقت تر در شداید از «خاصه» نیست. همانا استوانه ی دین و نقطه ی مرکزی مسلمین و مایه ی پیروزی بر دشمن «عامه» می باشند، پس توجه تو همواره به این طبقه معطوف باشد. » .
این، فکر غلطی است از یک عده طرفداران اصلاح که هروقت در فکر یک کار اصلاحی می افتند، «زعماء» هر صنف را در نظر می گیرند و آن قله های مرتفع در نظرشان مجسم می شود و می خواهند از آن ارتفاعات منیع شروع کنند.
تجربه نشان داده که معمولا کارهایی که از ناحیه ی آن قله های رفیع آغاز شده و در نظرها مفید می نماید، بیش از آن مقدار که حقیقت و اثر اصلاحی داشته باشد، جنبه ی تظاهر و تبلیغات و جلب نظر عوام دارد.»