آماده کردن زمینه برای ظهور به چه معناست؟/ نقش امامزمان(عج) در رفع مشکلات امروز جامعه
مبلغ/ حجتالاسلام والمسلمین نصرتالله آیتی، استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه معتقد است؛ اگر امام تاکنون نیامده است مشکل نه از جانب خداست و نه امام زمان(عج) بلکه انگشت اتهام متوجه عملکرد خود مردم است، زیرا ما باید زمینه را فراهم کنیم و نکردهایم.
به گزارش «مبلغ»، ۹ ربیعالاول مصادف بود با سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) و روزی که شیعیان آن را گرامی میدارند. باور به موعود منجی باوری همگانی در بین پیروان ادیان است ولی شیعه دیدگاه منحصر به فردی در این زمینه دارد.
خبرنگار ایکنا در این زمینه با حجتالاسلام والمسلمین نصرتالله آیتی، کارشناس مهدویت و معاون مؤسسه آینده روشن گفتوگو کرده است.
برخی معتقدند بحث امام مهدی(عج) با بحث مهدویت متفاوت است و مهدویت و منجیگرایی موضوعی است که در همه ادیان مطرح است ولی بحث امام دوازدهم مختص ما شیعیان است و جای تامل و اثبات دارد؛ نظر شما چیست؟
آنچه با عنوان پایان خوش دنیا در بین مردم جهان مطرح است در قالب اندیشه نجات بحث میشود و نه مهدویت؛ اندیشه نجات است که چتر آن همه ادیان و مذاهب و مکاتب دینی و غیردینی را میگیرد ولی مهدویت همان اعتقاد به امام مهدی(عج) است که مختص شیعه هم نیست و اهل تسنن را هم در بر میگیرد؛ به هر حال امام مهدی در باور شیعیان و اهل تسنن وجود دارد ولی اگر در مورد شخص مهدی و اینکه فرزند امام عسکری(ع) هستند بخواهیم اظهار نظر کنیم بین شیعه و سنی تفاوت وجود دارد.
اینکه مهدی موعود فرزند امام عسکری(ع) هستند، صرفا باور شیعیان است ولی مسئله مهدویت از جمله موضوعاتی است که روایات آن در بین شیعه و اهل تسنن متواتر است و در اهل تسنن فقط افراد معدودی در قدیم و دوره معاصر با نگاه تردیدآمیز به اصل مهدویت نگاه کردهاند که از بین خود علمای اهل سنت بر رد دیدگاه آنان کتاب نوشته شده و بر اینکه مهدویت جزء باور یقینی اهل سنت است تاکید کردهاند.
در بین قدمای اهل تسنن چه کسی مهدویت را زیر سؤال برده است؟
در بین قدمای اهل سنت، فقط ابن خلدون است که در مسئله مهدویت تردید ایجاد کرده است، ابن خلدون اصل مهدویت را زیرسؤال برده، یعنی قرائت سنی از مهدویت را هم قبول ندارد چه رسد به باور شیعه که معتقد است امام مهدی(ع) فرزند امام عسکری و دوازدهمین امام حی و حاضر و غایب است و روزی ظهور خواهد کرد. البته قرائت شیعه از مهدویت را عمده عالمان اهل سنت قبول ندارند ولی اهل سنت قبول دارند که از نسل پیامبر اکرم(ص) و امیرمومنان(ع) و حضرت زهرا(س) شخصیت بزرگی ظهور خواهد کرد و جهان را از عدل و داد پر میکند و بعدا به دنیا خواهد آمد.
ابن خلدون که به رد مهدویت پرداخته معتقد است که ما روایت معتبری در این زمینه نداریم، او میگوید کلا ۱۹ حدیث در این زمینه هست که همه جز ۴ روایت ضعیف هستند؛ این سخن ابن خلدون با واکنش علمای اهل سنت روبرو شده و در جواب او گفتهاند که خود شما قبول داری که ۴ روایت معتبر است بنابراین نمیتوان آنها را کنار گذاشت ضمن اینکه ابن خلدون در حدیث، متخصص و صاحبنظر نیست و رای او نیز عالمانه نیست.
به باور ما مجموع احادیث شیعه و سنی از مهدویت نزدیک به دو هزار حدیث است و نه ۱۹ حدیث و به فرض ابن خلدون اگر ۱۹ روایت هم باشد بالاخره ۴ روایت صحیح است و همین برای اثبات مهدویت کفایت میکند. البته بخشی از انکارهای مهدویت هم حرفهای نادرست برخی روشنفکران معاصر است که مهدویت را عامل رکون و سکون جامعه و عقبماندگی میدانند یعنی میگویند معتقدان به مهدویت، تحول بشری را به ظهور گره میزنند لذا خودشان اقدامی نمیکنند و اینها باور دارند که مهدویت افیون جامعه است.
این باور هم مورد قبول نیست زیرا این روشنفکران بر انتظار منفی تمرکز کردهاند که مورد قبول علمای اسلامی نیست، زیرا علمای شیعه و سنی، اعتقاد به مهدویت را به منزله دست روی دست گذاشتن و بی تحرک ماندن نمیدانند، انتظار به معنای آماده باش است و ما وظیفه داریم زمینه را برای آن حرکت جهانی فراهم کنیم و در حد وسع با ظلم مبارزه کنیم ولی میدانیم اصلاح جهانی به تنهایی از دست ما بر نمیآید.
برخی سوء استفاده از مهدویت را عاملی برای رد آن دانستهاند، دیدگاه شما در این باره چیست؟
بله انگیزه دیگری که برای نفی مهدویت مطرح شده است سوء استفاده برخی مدعیان دروغین از مسئله مهدویت بوده که عامل درگیری و نزاع و جنگهایی شده است؛ ولی این هم دلیل متقنی نیست؛ اینکه از مسئلهای سوء استفاده شود و ما اصل آن را زیر سؤال ببریم کار درستی نیست چون از خدا و پیامبر(ص) هم سوء استفاده شده است؛ فرعون میگفت: انا ربکم الاعلی و یا مسیلمه کذاب، مدعی نبوت بود، پس خدا و نبوت را نفی کنیم چون از آن سوء استفاده میشود؟ روشن است که این دلیل قابل پذیرشی نیست، ما باید آنچه حقیقت دارد را بپذیریم اما معیارهایی تعریف کنیم که مردم فریب مدعیان دروغین را نخورند.
آیا در روایات به امام مهدی(عج) به عنوان یک فرد مشخص اشاره شده است؟ کدام روایات؟
اهل سنت در مواجهه با امام مهدی(عج)، دو گروه هستند، گروهی سنیهای محض که گرایش به تشیع ندارند؛ در منابع اینها روایاتی وجود ندارد که امام مهدی(ع) را نهمین فرزند امام حسین(ع) و فرزند امام حسن عسکری(ع) معرفی کند ولی گروه دیگر سنیها با گرایش شیعه هستند مانند قندوزی حنفی که در کتب این گروه چنین روایاتی هست؛ روایات ائمه اثنی عشر؛ اینکه پیامبر(ص) ۱۲ جانشین برای خود معرفی کرده است را مورد تصریح قرار داده و روایات آن در صحیح بخاری و مسلم و مسند احمدبن حنبل آمده است ولی روایاتی که ائمه(ع) را نام برده باشد در منابعی که اهل سنتی که گرایش شیعی ندارند آن را قبول داشته باشند، نیست.
البته چون اصل روایات ائمه اثنی عشر در منابع معتبرشان وجود دارد، تلاش زیادی کردهاند تا مصادیق آن را مشخص و تفسیر و توجیه کنند ولی به اعتراف خودشان نتوانستهاند و این روایات جز ۱۲ امام شیعه مصداق دیگری ندارد و از معجزات شیعه است که عالمان مذهب مخالفش، حامل روایاتی بودهاند که دلالت بر حقانیت نظر رقیبشان داشته است.
این روزها برخی میپرسند که فایده امام زمان در دوران غیبت مانند زمان کنونی و مثلا در مشکلاتی مانند فقر و کرونا و جنگ برای مسلمانان چیست؟
این سؤال ناظر به متنی است که در فضای مجازی دست به دست میشود، اینکه میگویند جنگ جهانی اول و دوم آمد و میلیونها نفر مردند و مهدی نیامد، چقدر جنایت در جهان شده و تجاوزات صورت گرفته ولی باز مهدی نیامده است؛ جواب به این شبهه که حدود ۷۰ سال پیش یکی از مستشرقین بیان کرده و چیز جدیدی هم نیست، این است که امام مهدی(عج) ذخیره الهی برای اصلاح کلی عالم بشریت و ایجاد عدالت مطلق در همه سطوح آن است و نه اصلاحات جزئی؛ اگر امام برای اصلاحات جزئی بدون آن که زمینه برای ظهورشان فراهم باشد تشریف بیاورند در این صورت هدف کلی خراب خواهد شد و این خلاف حکمت است. بنابراین تا زمینه برای ظهور فراهم نباشد آمدن امام برای برخی ظلمهای مقطعی و یا حل برخی مشکلات جامعه بشری تخریب هدف ظهور است.
به هر حال ظهور مستلزم دو عامل است؛ یکی اینکه بشریت باید به تشنگی و خستگی برسد و هاضمه او برای اصلاحات آماده شود و دیگر اینکه باید مصادیق آیه «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ…» تحقق پیدا کند و گروهی باشند که خالصانه در خدمت امام باشند. اگر امام هم تاکنون نیامده است مشکل نه از جانب خداست و نه امام زمان(عج)، بلکه انگشت اتهام متوجه عملکرد خود مردم است، زیرا ما باید زمنیه را فراهم کنیم و نکردهایم؛ غیبت امام از روی اضطرار است؛ امام صادق(ع) فرمودند؛ امام(ع) وقتی ظهور کنند این آیه را قرائت میفرمایند؛ فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ، من غایب شدم چون از دست شما فرار کردم و شما قصد جان مرا داشتید و اگر میماندم ذخیره خدا را نابود میکردید. بنابراین اگر امام برای رفع ظلم آشکار نمیشود قصوری از ناحیه حضرت نیست این مردم هستند که به تعبیر قرآن باید در خودشان تغییری ایجاد کنند و زمینههای آمدن امام را فراهم نمایند. إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ.
آماده کردن زمینه برای ظهور به چه معناست و دقیقا یعنی چه کاری باید انجام داد تا ظهور اتفاق بیفتد؟
زمینهسازی این است که انسان ظرفیت پذیرش حکومت معصوم(ع) را پیدا کند و خودش هم مهیای یاری کردن امام باشد؛ گاهی میپرسند الان که امام نیست تا او را یاری کنیم، ولی جواب ما این است که جبهه حق و باطل همیشگی است و الان هم در دنیا یک طرف سپاه حق و طرف دیگر سپاه باطل صف کشیدهاند و هر کسی باید ببیند کدام طرف ایستاده است. امام برای احیای ارزشهای اخلاقی و دینی میآید، در سپاه امام بودن یعنی رعایت اخلاق و ارزشهای الهی.
البته شیطان دائما وسوسه میکند که راه حق روشن نیست و غبارآلود است، ولی راه اخلاق و انسانیت و دین روشن است و غباری ندارد و ما بدون نیاز به خطیب و سخنران هم مسیر را میتوانیم تشخیص دهیم، اینکه ما چگونه با همسر و فرزند و بقال محله و همکار و دیگران چه رفتاری داشته باشیم و در خرید و فروش چه کنیم، همه کاملا مشخص است. یاری امام زمان(عج) به داشتن زندگی دیندارانه و مؤمنانه است و چنین فردی افق و آرمان هماهنگی با امام دارد و ایشان تشریف آوردند حامی امام خواهد بود.
همچنین ما باید برای اردوگاه امام(ع) نیرو تربیت کنیم، پدر و مادر در خانه، کارمند و کارگر و فعال فضای مجازی و … همه در حد وسع این کار را انجام بدهند؛ کسی میگفت رفتگری که اطراف مرقد شاهچراغ را جارو میزد میگفت من این کار را به عشق امام زمان(ع) انجام میدهم چه بسا آقا روزی برای زیارت تشریف بیاورند و من دوست دارم زیرپای آقا تمیز باشد بنابراین حتما نیاز نیست فرد موقعیت خاصی داشته باشد تا یاور امام(عج) باشد.
گاهی میشنویم که ایران کشور امام زمان(عج) است و زمینهساز ظهور، ولی این ادبیات با وجود وضع امروز کشور نتیجه عکس دارد، دیدگاه شما چیست؟
به کار بردن این تعابیر بدون توضیح درست نیست زیرا وضع امروز کشور و ناهنجاریهای اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و … قطعا مورد رضایت امام زمان(عج) نیست. نقل شده که میرزای نائینی وقتی کشور درگیر مخاصمات خارجی و هجوم آنها شد در عالم مکاشفه به محضر حضرت ولی عصر(ع) مشرف شدند و دیدند که دیواری شبیه نقشه ایران در حال ریختن بود ولی آقا با انگشت شریفشان دیوار را راست کردند و فرمودند این مملکت، شیعهخانه و خانه پیروان ماست، کج میشود، ترک برمیدارد ولی ما نمیگذاریم فرو بریزد.
وقتی می گوییم ایران مملکت امام(ع) است، مقصود همین است که در این کشور محبان و عاشقان حضرت زندگی میکنند و انقلابشان انشاالله مقدمات ظهور آن حضرت را فراهم میکند نه اینکه هر کار بد، نادرست و غیرمدبرانه که میشود به امام زمان(عج) نسبت دهیم.
ما شک نداریم ایران بعد از انقلاب زمینهساز ظهور است زیرا اصل مهدویت و تشیع را به دنیا معرفی کرد و نظام مبتنی بر مهدویت چند دهه است سر پا ایستاده است. نظامی که منشا پیشرفتهای چشمگیر علمی و نظامی و امثال آن بوده است؛ البته درست است مشکلات و نواقص زیاد است ولی ما دهها هزار جوان مخلص و آماده شهادت داریم که در برابر هجوم ددمنشانه فرهنگی و اقتصادی و حتی نظامی دشمن ایستادند و اردوهای جهادی راه میاندازند و در مساجد فعال هستند و این بخشی از همان فرایند ایجاد زمینههای ظهور است.
امروز قدرت دفاعی و نظامی ایران به شکل قابل توجهی ارتقا پیدا کرده و این قدرت یقینا در خدمت امام زمان(عج) خواهد بود و این هم بخش دیگری از فرایند زمینهسازی است ولی یادمان باشد در زمینهسازی زمان وجود ندارد، همچنان که پیامبر(ص) و امام صادق(ع) و سایر ائمه(ع) هم زمینهساز ظهور بودند، با وجود این که قرنها با ظهور فاصله داشتند پس ما انقلاب را زمینهساز میدانیم ولی این به معنای آن نیست که برای ظهور زمان تعیین کنیم.