لغزشهای ابنتیمیه در گزارش تراث مسیحیت
عدنان فلاحی
به گزارش «مبلغ» به نقل از دین آنلاین، اغراق نیست اگر بگوییم تقریباً تمام نوشتههای ابن تیمیه، حاصل جدل وی با مخالفانش است. این چیزی است که خود وی هم تلویحاً بر آن صحه میگذارد. صدالبته توانایی و اشراف ویژهی او در علوم نقلی و عقلی زمانهاش و نیز فراغت بال وی (ابن تیمیه هرگز همسری اختیار نکرد و گویا هزینهی زندگیاش را هم یکی از بستگانش تقبل کرده بود)، امکان قلمفرسایی در حوزههای گوناگون از فقه و کلام گرفته تا تاریخ و… را برای وی مهیا کرده بود.
یکی از مهمترین آثار جدلی ابن تیمیه، کتاب مفصل وی در رد مسیحیان است. ابن تیمیه باتوجه به آشناییای که با زبان عبری داشت، قادر بود با بخشی از تراث مسیحیت به شکل مستقیم ارتباط بگیرد. با این وجود این اثر وی گاه توأم با گزارشهای غلط و تعمیمهای نادرست است که ناشی از عدم اشراف تام و تمام وی به تاریخ اندیشههای مسیحی است. از جمله او در جایی از این اثر مینویسد: «در دستان مسیحیان، شمشیرهای دولبه نیست تا خداوند به واسطهی آنها از امتها انتقام بگیرد. بلکه اخبار مسیحیان نشان میدهد که آنها از امتهای مغلوب بودند و با شمشیر جهاد نمیکردند».
این گزارش ابن تیمیه، گزارشی مخدوش و ناشی از کماطلاعی وی از رخدادهای غرب مسیحی است. مسیحیت کاتولیک نه تنها علیه کفار اعلان جنگ مقدس (crusade) میکرد بلکه حتی حدود نیم قرن پیش از تولد ابن تیمیه، پاپ اینوکُنتیوس سوم (Innocentius III) فتوای «جهاد آلبیگایی» را علیه مسیحیان موسوم به «کاتارها» ـ به جرم بدعتگزاری ـ صادر کرد: «به مبتدعان حمله کنید… پیشروی کنید ای سربازان مسیح! به پیش روید ای سربازان دلاور سپاه مسیحی». مورخان اروپایی گزارش کردهاند که در یکی از همین جنگهای مقدس در سال۱۲۰۹ در شهر بزیه (Béziers) در فرانسهی امروز، ده تا بیست هزار نفر از مردم قتل عام شدند. پاپ اینوکنتیوس سوم در نامهای به یکی از فرماندهان جهاد آلبیگایی نوشته بود: «ستایش و سپاس خداوند را که به دست شما و دیگران، خطرناکترین دشمنانش را چنین بی رحمانه و شگفت آورانه قلع و قمع کرده است».
در واقع فارغ از تحولات معرفتی و تاریخیای که در مفهوم جنگ و جهاد مقدس در تاریخ اندیشههای مسلمانان و مسیحیان رخ داده است، برخلاف تصورات ابن تیمیه، مفهوم جنگ مقدس همیشه در میان علمای مسیحی حی و حاضر بود. کمتر از سیصد سال پس از درگذشت ابن تیمیه، پادشاهی کاتولیک اسپانیا با فتح سرزمینهای امریکای لاتین، مفهوم جنگهای صلیبی را وارد مرحلهی جدیدی کرد. در همان ایام، خوان گینس سِپُولوِدا (Juan Ginés de Sepúlveda) الاهیدان و از علمای سرشناس حوزهی علمیهی «دی سن گریگوریِ» (de San Gregorio) شهر وایادولید معتقد بود که: «به درستی میتوان فتوحات اسپانیا را نمونه ای از جنگ مشروع با کفار، و به بردگی درآوردن ساکنان محلی مغلوب را امدادی برای مسیحی کردن آنان انگاشت».
جستجو در تراث مسیحیت نشان میدهد که مفهوم شهادت در راه خدا نیز در آموزههای کلیسای کاتولیک وجود داشت. مورخان نقل میکنند که اسقفِ سویسون (از شهرهای فرانسه) در اوج جنگهای موسوم به صلیبی، آرزو داشت که به جای برگشتن به زادگاهش، «در تاختن به دشمنان کافر» کشته شود.
درواقع جهاد مسیحی گاه حتی حاوی عناصر بسیار سختگیرانهتری نسبت به مفهوم غالب و ارتدکسی جهاد نزد مسلمانان میشد. مثلا پاتریشیا کرون در مقام مقایسهی جهاد شارلمانی ـ امپراتور مشهور امپراتوری روم مقدس ـ با مفهوم جهاد نزد مسلمانان مینویسد: «جهاد را نباید با نحوهی رفتار شارلمانی در قبال ساکسونها قیاس کنیم و تصور کنیم که یکایک مردم را به زور به دین جدید در میآوردند».
در واقع مصادیق بسیار بیشتری میتوان آورد و نشان داد که این تلقی ابن تیمیه که مسیحیان عموماً فاقد مفهوم جنگ مقدس یا جهاد دینی هستند، لغزشی آشکار در خوانش تراث مسیحی است.