ترکمن‌های عراق؛ در گیرودار هویت و جامعه‌پذیری

به گزارش «مبلغ» به نقل از شعوبا، در طول سال‌های پس از ۲۰۰۳ و همین‌طور دهه‌های پیشین، ترکمن‌های عراق با تکیه بر زبان متفاوت، فرهنگ عامه و حضور و بروز فرهنگی خود در جامعه، همواره برای حفظ هویت قومی خود که سومین قومیت بزرگ کشور به شمار می‌آید، تلاش بسیاری ورزیده‌اند. این قبیل مساعی گاهاً با علاقه شدید ترکمن‌ها به آمیختگی با محیط پیرامونی اجتماعی و فرهنگی خود همراه بوده است؛ امری که در دو قالب تجلی می‌یابد: ۱. ورود به احزاب سیاسی غیرترکمن ۲. نفرت از اقلیت شمردن آنها در کشور.

این دوگانه متناقض، ویژگی‌های رفتاری ترکمن ها را در گرایش به آمیختگی با محیط بزرگ تر و از طرفی دیگر، بازگشت به خویشتن با نظر به عدم قدرت لازم برای مواجهه با گروه های جمعیتی بزرگ تر (عرب شیعه، عرب سنی و کردها) را، تشکیل می دهد. دوگانه مذکور آثار و نشانه های خود را بر پیکر پیمان های سیاسی و مطالبات جامعه ترکمن از حکومت فدرالی برجای گذاشته است؛ مطالباتی که به نظر ریشه ای تاریخی دارند. این پژوهش با تکیه بر تحلیل نظرات نخبگان ترکمن – اعم از پژوهشگران، فعالین رسانه ای، سیاسیون و… – از طریق انجام ۲۰ مصاحبه، تلاش می کند تا از خودانگاره ترکمن ها نسبت به حقیقت و آمال خویش و آنچه که لازم است در قبال آینده ایشان در عراق به وقوع بپیوندد، پرده بردارد.

ترکمن ها؛ هویت و ویژگی های هویتی

ترکمن ها اصالتا اهل آناتولی (واقع در آسیای میانه) می باشند. با شروع سال ۵۳ هجری هنگامی که از بصره وارد عراق شدند، به واسطه تجارت و سفرهای خود به این منطقه، اسلام آوردند. در عصر امویان بخشی از ترکمن ها در مناطق مختلفی از عراق سکنی گزیدند و به «ترک ایمان» یعنی «ترکان مؤمن» شهرت یافتند؛ وصفی که بعدها به عنوان «ترکمن» تغییر نام داد.

ترکمن ها در دوران بنی عباس در مناطق خاصی سکنا گزیدند تا علاوه بر حفظ هویت خویش، با اعراب درنیامیزند. با این وجود، ترکمن ها فرهنگ معماری، هنر، فرهنگ عامه و حتی نام برخی از شهرهای خود در ترکستان را، به عراق منتقل کردند. عمارت مشهور مدرسه مستنصریه، الگوی خاص مقبره های عرفا، قلعه اربیل و کرکوک و همینطور نغمه بیات از نغمات موسیقایی معروف در موسیقی ترکمن، همچنان در فرهنگ عراق زنده و جاودانه است. شهر سامرا نیز که حسب گزارش برخی از پژوهشگران، نام شهری در منطقه تاتارستان در روسیه فعلی بوده است، از جمله اولین مناطقی است که ترکمن ها در آن سکونت یافته و به دست خود این شهر را بنا کردند. همچنین نام برخی از محله های فعلی شهر سامرا مانند سمرقند و بخارا، نام برخی از شهرها و محله هایی است که مأمن و ملجأ ترکمن ها در قرون گذشته بوده است.

در عصر عثمانیان، به سبب ترک بودن ترکمن ها، میزان نفوذ، تأثیر و تعداد ایشان در عراق افزایش یافت؛ هرچند که از نظر زبانی ترکمن ها بیشتر به ترک های آذربایجان نزدیک اند تا به ترک های ترکیه فعلی!

جمعیت امروزین ترکمن ها در عراق چیزی بین ۲ الی ۳ میلیون نفر می باشد که در حد فاصل اعراب و کردها از شهر تلعفر و حواشی آن در استان موصل واقع در شمال غرب کشور گرفته تا طوزخورماتو در استان صلاح الدین و همینطور کرکوک، مندلی و خانقین در استان دیالی عراق، ساکن هستند.

ترکمن‌ها در مناطق شهری در قالب خاندان های بزرگ و همینطور در مناطق روستایی در قالب قبایل و عشایر انتظام می یابند. بخش قابل توجهی از شرکت کنندگان در این پژوهش معتقدند که ترکمن ها بسیاری از عادات قبیله ای موجود نزد قبایل عرب را انجام نمی دهند. همینطور زن ترکمن از جایگاه والایی در خانواده برخوردار است و تعدد زوجات در میان مردان ترکمن به ندرت یافت می شود.

ترکمن ها به لحاظ دینی به چند دسته تقسیم می شوند؛ اکثریت قاطع ایشان مسلمان و اقلیتی نیز مسیحی هستند. تقریبا نیمی از مسلمین شیعی و نیمی دیگر سنی می باشند. ترکمن ها مانند سایر مردم آسیای میانه و خاورمیانه، عید نوروز را گرامی می دارند.

ترکمن ها؛ روایت تاریخی و رنج های هویتی

ترکمن ها به طور خاص و در بخشی از تجربه زیسته زیر سایه دولت معاصر عراق، باقی مانده ترک های عثمانی انگاشته می شوند. استعمار بریتانیا نیز مصرانه به دنبال بیرون راندن ترکمن ها از این منطقه بود چراکه ایشان را باقی مانده عثمانیان می دانست؛ ایده ای که قدرت های سیاسی داخلی نیز آن را در پیش گرفته و برای وصول به اهداف سیاسی خود، این رویه را رواج دادند.

یکی از سیاست مداران ترکمن معتقد است: انگلیس ترکمن ها را به چشم عمّال و جواسیس عثمانیان می نگریست؛ چراکه ترکمن ها در مقابل استعمار آنها ایستادگی کرده بودند. این روند ادامه داشت تاآنجا که حتی گفته شد انقلاب دهه ۲۰ از تلعفر آغاز گشت. بدین ترتیب، انگلیس قتل عام های بسیاری را در حق ترکمن ها انجام داد؛ از جمله آنها قتل عام ۱۹۲۰ در کرکوک و سپس قتل عام لیفی در ۱۹۲۴. همچنین سازمانهای مختلف، این قبیل جنایات را علیه مردم ترکمن مرتکب شدند. مانند قتل عام کارکنان شرکت نفت در ۱۹۴۶. پس از پیروزی انقلاب ۱۹۵۸ ترکمن ها بسیار شادمان گشتند؛ چراکه ایشان در برابر پادشاهی که انگلیس روی کار آورده بود، ایستادگی کرده بودند. اما در ۱۹۵۹ هنگامی که ترکمن ها می خواستند سالگرد انقلاب را جشن بگیرند، کمونیست های عرب و کرد، دست به کشتار عظیمی زدند که سه شبانه روز در کرکوک به طول انجامید. در این کشتار ده ها نفر من جمله زعماء، تجار و فرهیختگان ترکمن را اعدام کردند! پس از این قتل عام، بسیاری از ترکمن ها را مجبور کردند از کرکوک به بغداد و حتی خارج از عراق، هجرت کنند. در ۱۶ ژانویه سال ۱۹۸۰، ۴ تن از زعمای قوم ترکمن به دست رژیم صدام حسین اعدام شدند. به هنگام شعله ور شدن قیام مارس ۱۹۹۱ نیز، شهر آلتون کوپری در کرکوک اعدام بیش از ۱۰۰ ترکمن را نظاره گر بود.

پس از سال ۲۰۰۳ نیز شهرهای ترکمن نشین، در معرض حملات تروریستی متمرکز قرار گرفتند؛ خاصه شهرهای طوزخورماتو و تازه‌خورماتو و آمرلی. بعضا طی یک روز در طوزخورماتو تعداد انفجارات ماشین های بمب گذاری شده، به ۲۰ مورد می رسید.

پس از ظهور داعش در سال ۲۰۱۴، این سازمان تکفیری مناطق ترکمن نشین را به شکل گسترده ای مورد هدف قرار داد؛ حتی منطقه تازه خورماتو بمباران شیمیایی شد. در روستای بشیر و همینطور کرکوک و طوز خورماتو، کشتارها و جنایات گسترده ای را مرتکب شدند. همچنان زنان ترکمن اسیر شده به دست داعش، مانند بسیاری از زنان دیگر عراقی، آزاد نشده اند و کسی نیز نامی از ایشان نمی برد.

احساس خطر مداوم و اتخاذ موضع تدافعی، تنها اجزاء تشکیل دهنده هویت ترکمن ها نبوده، بلکه یک احساس سرگشتگی کلی وجود ایشان را فراگرفته است. یکی از جوانان ترکمن میگوید: ما بر سر زبان ترکمنی مشکلاتی داریم. چراکه تنها کمی ترکی است و از قضا کاملا هم آذری نمی باشد و تفاوت فاحشی با زبان عربی دارد. ما دچار بحران هویت آشکاری شده ایم. حتی در برخی مناطق ترکمن نشین در داخل عراق، بعضا سخنان یکدیگر را متوجه نمی شویم! حافظه ترکمن لبریز از قتل عام های آشوری ها، بعثی ها، کمونیست ها و کردهاست. لذا همواره از ناحیه دیگران احساس توطئه میکنیم. ترکمن بودن خطرناک است!

ترکمن ها و کردها؛ روابطی پرتنش

هیچ کدام از مصاحبه شوندگان در طی این پژوهش، دیدگاه مثبتی نسبت به کردها نداشتند. حتی بعضی از ایشان از وجود مشکلی ازلی با کردها سخن به میان آوردند؛ مشکلاتی که مضاف بر مساله کرکوک، ریشه در کهنه نزاعات قبیله ای دارد.

پس از سال ۲۰۰۳ کردها بر روی مناطق مورد نزاع که اغلب ترکمن نشین بودند، دست گذاشتند. به همین سبب، ترکمن ها در شرایطی ممزوج با قتل، دزدی، محرومیت و چپاول قرار گرفتند؛ شرایطی که تا سال ۲۰۱۷ و استیلای مجدد دولت فدرالی بر کرکوک – از طریق برپایی رفراندوم نامشروع برای جدایی اقلیم کردستان از عراق – ادامه داشت.

کمی پیش از برگزاری رفراندوم کردستان، اوضاع مناطق ترکمن نشین در تعامل با دستگاه های اقلیم کردستان، بسیار پرتنش و ناپایدار بود. برای مثال یکی از فعالین جوان ترکمن می گوید: گروهک های کرد، ۱۱ نفر از جوانان ترکمن را در کوچه ما مورد ضرب و شتم و جیب بری قرار دادند. در آن روزها ترور فعالین و چهره های شاخص ترکمن، کما فی السابق ادامه داشت؛ اقداماتی که بیشتر به پاکسازی نژادی شبیه بود. اما بالاخره پس از سال ۲۰۱۷ و اخراج نیروهای کرد از کرکوک، این ماجراها تمام شد. ترکمن های دیگری از مصاحبه شوندگان، از دوران سیطره کردها بر مناطق ترکمن نشین (از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷) به تلخی یاد میکنند و معتقدند که نقض حقوق مردم ترکمن بصورت برنامه ریزی شده از طریق اجرایی کردن طرح هایی همچون کنار نهادن ایشان از مناصب دولتی، دنبال می‌شد. حتی به دلیل امکان متضرر شدن دو فرودگاه اربیل و سلیمانیه از پروژه احداث فرودگاه کرکوک، راه اندازی این فرودگاه صورت نپذیرفت! همچنین در طول این مدت، حکومت اقلیم، زنان کرد را تشویق کرد تا شناسنامه فرزندان تازه متولد شده خود را در کرکوک بگیرند و بدین ترتیب، جمعیت کردها در کرکوک به شکل غیرطبیعی افزایش یافت.

مناطق ترکمن نشینی که همچنان تحت اداره اقلیم کردستان روزگار می گذرانند – مانند کفری، جلولاء، مندلی، قزانیه و حمرین – در مسائل اداری، یارانه ای و توزیع مناصب و استخدامات دولتی که حق مسلم ایشان می باشد، زیان، تعامل ناصحیح و به حاشیه رانده شدن را به خوبی لمس می کنند.

ترکمن ها: روابط مبهم با ترکیه

باوجود اینکه ترکمن ها انتساب به ترکیه را کاملا رد کرده اند، اما ایشان از لحاظ فرهنگی به ۷ کشور ترک زبان انتساب دارند. گرچه لهجه ها با هم تفاوت دارند، اما اشتراکات زبانی عامل مهمی در تسریع هم‌دلی و احساس هم فرهنگی و هم تمدنی با این ۷ کشور به شمار می آید؛ بنابراین، طبیعی است که ترکمن ها برای سفر، گردشگری، تحصیلات، درمان و… غالبا به ترکیه روی بیاورند. نکته ای که اغلب پرسش شوندگان در این پژوهش بدان اشاره نمودند، این است که ترکیه در حوزه اعطای اقامت و انجام معاملات اداری و… تسهیلات ویژه ای را در اختیار ترکمن ها قرار داده است. به همین سبب، ترکیه به کشور محبوب ترکمن هایی مبدل گشته است که به دنبال فرصت های زندگی میگردند؛ فرصت هایی که کشورهای عربی و سایر کشورها، برایشان فراهم نکردند. به هنگام بروز بحران هایی همچون انفجارات و فجایع طبیعی در مناطق ترکمن نشین و همینطور آبادانی مناطق تخریب شده، ترکیه همواره یار و یاور ترکمن ها بوده است.

با این همه، موضع سیاسی ترکمن ها در قبال ترکیه همانند موضع فرهنگی، آنچنان که باید واضح و روشن نبوده است. برخی از پرسش شوندگان به این که «ترکیه از احزاب سیاسی ترکمن، حمایت مادی و معنوی می کند» اذعان دارند. با نظر به اینکه برخی از رهبران ترکمن بسیاری از اوقات در ترکیه به سر می برند، به نظر می رسد تصمیمات ترکیه بر مواضع احزاب ترکمن تأثیرگذار است و این رهبران، در سیاست های مربوط به سرنوشت ترکمن ها، به حمایت های ترکیه متکی هستند. یکی از فعالین ترکمن این ایده را کمی تعدیل می کند و می گوید: ترکمن ها از روابط خویش با ترکیه به منظور عدم انزوای خود در اقلیم و بغداد، نهایت استفاده را می برند.

موضع ترکمن ها در عرصه سیاسی، در قبال ترکیه به همین جا ختم نمی شود؛ در میان اغلب ایشان روایتی با این مفاد جا افتاده است که: کرکوک و موصل که بخش های گسترده ای از مناطق ترکمن نشین را در بر می‌گیرند، به موجب معاهده لوزان در سال ۱۹۲۳ به عراق پیوستند و با پایان یافتن زمان این معاهده در سال ۲۰۲۳، این دو استان به کشور مادر یعنی ترکیه بازخواهند گشت. یکی دیگر از ترکمن ها که عباراتش نشان دهنده عمق تلخی احساس سختی زندگی زیر یوغ سیاست های دولت های پیشین عراق می باشد، اینچنین می گوید: «این دو شهر به زودی به ترکیه بازخواهند گشت. حتی کودکان ترکمن هم می خواهند محل زندگی شان از عراق به ترکیه تغییر یابد؛ چراکه بسیاری از حقوق ما طی این سالها زیر پا گذاشته شد.» با این وجود، برخی دیگر از ترکمن ها بر اینکه «ما جزئی از ترکیه نیستیم» اصرار می ورزند. آنها می گویند علیرغم همه نزدیکی ها و دوستی ها با ترکیه، ما عراقی هستیم!

ترکمن ها و دولت عراق؛ گاهی در تلاطم و گاهی در آرامش

پس از سال ۲۰۰۳، دولت جدید عراق – مبتنی بر توافقاتی – توزیع مناصب حکومتی را بر اساس شایستگی های قومیتی، فرقه ای و حزبی، انجام داد. ماده چهار قانون اساسی عراق به حق ترکمن ها در خصوص دریافت آموزش به زبان مادری خویش اشاره دارد. با این وجود، ترکمن ها معترف اند که در بیش از ۷۰ مدرسه در مناطق ترکمن نشین، امر آموزش به زبان ترکمنی صورت می پذیرد.

برخی از ترکمن ها معتقدند کارگزاران دولتی، مسئولین و رتبه های خاص موجود در دولت فدرال و همینطور وزارتخانه ها، استانداری ها، ارتش و… با آنچه که استحقاقش را داشته اند، همخوانی ندارد. در نقطه مقابل نیز، عده ای به شمولیت مناصب مهم حکومتی که ترکمن ها را نیز دربرگرفته است، اذعان دارند. در چنین شرایطی، وزیر ترکمن‌تبار سابق، طورهان المفتی می گوید: ترکمن ها به مناصب حکومتی مهمی دست یافته اند. در دوران نخست وزیری ایاد علاوی یک وزارتخانه، در دوره اول نوری مالکی دو وزارتخانه، در دوره دوم مالکی چهار وزارت خانه و مضاف بر آن شوراهای مستقل و مدیران کلی که در وزارتخانه های خدماتی مهمی مشغول به کار بوده‌اند.

شاید چنددستگی های سیاسی داخلی ترکمن ها و همچنین قرار داشتن در حاشیه فعالیت های سه بازیگر بزرگ سیاسی (شیعه، سنی و کرد) باعث شده است که امروز ترکمن ها احساس کنند ضعیف هستند و در محرومیت به سر می برند؛ احساسی که شاید عامل بیرونی آن در عالم واقع وجود نداشته باشد و صرفا ناشی از احساسات تاریخی باشد که با فرهنگ ترکمن گره خورده است.

از جانب دیگر، ترکمن ها در مشاغل دولتی احساس نژادپرستی میکنند. این امر ناشی از سه عنصر اصلی می باشد: ۱. نزاع سیاسی میان عرب و کرد ۲. عدم وحدت رهبران ترکمن در دفاع از حقوق مردم خود ۳. پراکندگی جغرافیایی ترکمن ها در استان های دور از هم. طبعا در نتیجه این سه عامل، زیرساخت ها دچار غفلت و خرابی قرار گرفته و احساس فزاینده نژادپرستی در چارچوب حاکمیت، ترکمن ها را فرامی‌گیرد.

شاید بتوان نقطه جدایی روابط میان ترکمن ها و دولت فدرالی را، ماده ۱۴۰ قانون اساسی دانست که در آن از «مناطق مورد نزاع» سخن به میان آمده است. ترکمن ها نام گذاری مناطقی همچون کرکوک و برخی شهرهای دیگر را به عنوان مناطق مورد نزاع، به جد رد می کنند؛ چراکه معتقدند این مناطق به لحاظ تاریخی، ازجمله مناطق ترکمن نشین به شمار می آیند. برخی از اشخاص حاضر در این پژوهش ماده ۱۴۰ قانون اساسی را، چیزی جز  «عادی سازی کردی» در نظر نمی گیرند!

ترکمن ها؛ شرایط سیاسی آشفته

پیش از سال ۲۰۰۳ احزاب سیاسی ترکمن خارج از عراق پایه گذاری شدند. اولین حزب، حزب ملی ترکمن بود که در سال ۱۹۸۸ در آنکارا تأسیس شد. همینطور در سال ۱۹۹۱ جنبش مستقلین ترکمن نیز شکل گرفت. البته در این بین، احزاب شیعه، سنی و کرد برخی از شخصیات های بارز ترکمن را به خود جذب می کردند. در دهه ۹۰ قرن پیش، رهبران کرد در اقلیم کردستان به تشویق ترکمن ها برای تأسیس احزاب ترکمن، همت گماشتند؛ احزابی که امروزه، ترکمن ها آنها را «احزاب کارتونی» می نامند و معتقدند که این احزاب صرفا برای ایجاد شکاف میان صفوف ترکمن ها و در جهت منافع کردها تشکیل شده است و نه نمایندگی از مطالبات قوم ترکمن.

در سال ۱۹۹۵ احزاب ترکمن، تحت عنوان «جبهه ترکمن های عراق» متحد شدند؛ جبهه ای که تاکنون نیز نماینده رسمی ترکمن ها به شمار می آید. این جبهه متشکل از ۹ حزب می باشد که عبارتند از: الحق ترکمن، جنبش دموکراتیک ترکمن، الوفاء اسلامی، اتحاد اسلامی و … . ترکمن ها – در مناطق مختلف و با گرایشات متفاوت – جبهه ترکمن های عراق را تنها نماینده خود می دانند؛ چراکه در چنین حالتی می توان جریان های سیاسی ترکمن را ذیل دو جریان اصلی گرد آورد: ۱. جریان قوم گراهای سنی که نماینده آنها جبهه ترکمن های عراق می باشد ۲. مذهب‌گراهای شیعه که در حزب دعوت اسلامی و مجلس اعلای اسلامی عراق و همچنین سازمان بدر و گروه های شیعه ترکمن ذیل حشدالشعبی پراکنده هستند.

عدول از سیاست فرقه گرایی سیاسی در سالهای اخیر، از جهت یکپارچگی جامع قومیتی، امید فزاینده ای را به ترکمن ها بخشید؛ امری که در قامت ورود احزاب شیعه ترکمن به جبهه ترکمن های عراق و همینطور تشکیل گروه های ترکمن زیرنظر حشدالشعبی بدون کوچکترین تفاوت مذهبی، تجسم یافت.

ترکمن ها؛ پس از داعش

اثر شکاف مذهبی میان ترکمن ها، بر روی گزینه های سیاسی و نظامی این قومیت منعکس شد؛ خاصه گزینه های ترکمن های سنی که به دلیل نفوذ جریان صوفیه نقشبندیه در صفوف ایشان و همینطور اقدامات نژادپرستانه مفرط نیروهای امنیتی در حق اهالی موصل پیش از اشغال گری داعش در سال ۲۰۱۴، باعث شد برخی از ترکمن های منطقه تلعفر به داعش بپیوندند. با این وجود در سایر مناطق، باقی ترکمن ها اعم از شیعه و سنی و مسیحی، پیرو دولت فدرالی باقی ماندند و انسجام خود را با نظام سیاسی عمومی حفظ نمودند. هر دو رویکرد (پیوستن به داعش و حفظ انسجام خود با نظام سیاسی) نشان دهنده علاقه ترکمن ها به جامعه پذیری و تأثیرپذیری از محیط پیرامونی خود می باشد.

داعش آثار غیر قابل جبرانی را بر پیکر جامعه ترکمن وارد ساخت. همچنان سرنوشت زنان شیعه ترکمن که به دست داعش دزدیده شدند، نامعلوم است؛ چراکه ایشان نیز همانند زنان ایزدی که آنها هم توسط داعش ربوده شدند، از توجه و گوشه چشم مجامع منطقه ای و بین المللی هیچ بهره ای نبردند.

ظهور داعش با حکمفرمایی اقلیم کردستان بر کرکوک و بسیاری دیگر از مناطق ترکمن نشین، همزمان شد. امری که بسیاری از آزادی های مدنی و امتیازات مردم ترکمن را از ایشان سلب کرد. یکی از پژوهشگران اعتقاد دارد که «ترکمن ها در سایه حکومت کردها، همانند اسرا بودند!»

پس از تلاش های بسیار برای نابودی داعش، ترکمن های شیعه که پیش از این مورد تعرض دوجانبه کردها و داعشی ها قرار گرفته بودند، در چارچوب چهار تیپ کامل به گروه های حشدالشعبی پیوستند. کمی بعد نیز ترکمن های سنی درچارچوب یک تیپ به حشدالشعبی ملحق شدند. مضاف بر آن، ترکمن های شیعه و سنی به صورت گسترده به استخدام پلیس فدرال درآمدند. با حاکم شدن شرایط جدید، امروزه مردم ترکمن به لحاظ امنیتی و سیاسی احساس راحتی و آرامش میکنند؛ چراکه قادرند با اتکا به خود از مناطق و فرزندان خویش، حمایت و حفاظت کنند.

کرکوک و مناطق ترکمن نشین؛ وعده به تأخیر افتاده

ترکمن ها بر ترکمنی بودن کرکوک بسیار تأکید دارند و این در حالی است که کردها آن را مقدس ترین نقطه از مناطق کردستان می دانند! از جانب دیگر نیز، دولت فدرالی آن را یک استان عراقی به شمار می آورد که از قضا غیر قابل الحاق به اقلیم کردستان می باشد.

ترکمن ها با تکیه بر ادله ای، سعی دارند انتساب کرکوک به خود را اثبات کنند. از جمله این ادله: تعداد ساکنین کرکوک در سال ۱۹۵۷ که نشان دهنده غلبه ترکمن ها در این منطقه می باشد، مرکز کرکوک که در زمان عثمانیان منطقه «قلعه» بود یک منطقه ترکمن نشین می باشد، همینطور مناطق هم مرز با رودها، خانه های سنتی، مقبره های قدیمی، نغمات موسیقایی کرکوکی و… که جملگی به ترکمن ها انتساب دارد. همچنین است وجه تسمیه غالب روستاها و مناطق قدیمی کرکوک و حرفه ها و مشاغل رایج در این منطقه که رگ و ریشه آن به خانواده های ترکمن بر می گردد.

در دهه ۸۰ و ۹۰ قرن پیش، دولت مرکزی در بغداد طبق یک تصمیم سیاسی، شهروندان عرب را تشویق کرد تا به منظور عرب سازی کرکوک، به این منطقه هجرت کنند. همینطور، طوزخورماتو را از کرکوک جدا کرده و آن را به استان صلاح الدین که غالب شهروندانش عرب بودند، ملحق کرد. پس از سال ۲۰۰۳ دولت اقلیم کردستان، با هدف تغییر ساختار جمیعتی کرکوک، کردها را تشویق کرد تا به این منطقه هجرت نمایند. این مساله از آن رو بود که در آن زمان، حدود ۶۰۰ هزار خانواده کرد در آن منطقه زندگی می کردند.

ترکمن ها مصرانه بر ضرورت تعامل با کرکوک به عنوان یک استان یا اقلیم خاص، تأکید می ورزند و به صورت قاطع الحاق آن به اقلیم کردستان را رد می کنند. به نظر می رسد این موضع، مؤید علاقه ترکمن ها به وحدت و یکپارچگی عراق و قدرت دولت فدرالی می باشد؛ چراکه هر گونه ضعف در شاکله حاکمیت، تأثیرات منفی را بر شرایط و منافع این گروه اعمال میکند. درباره باقی مناطق ترکمن نشین نیز به نظر می رسد ترکمن ها بصورت یکپارچه خواهان تبدیل مناطق بزرگی همچون طوزخورماتو و تلعفر به یک استان می باشند؛ پروژه ای که به دولت های پیشین نیز ارائه و به مجلس نمایندگان ارسال شد، اما اختلافات سیاسی، تصمیم گیری در این باره را به تعویق انداخت.

سرانجام ترکمن

ترکمن ها به عنوان شهروندان عراق مطالباتی دارند که در دو بخش عام و خاص خلاصه می شود. ایشان به دنبال حل مشکلاتی هستند که دهه هاست با آنها دست و پنجه نرم می کنند. می توان مطالبات ترکمن ها را در عرصه سیاست های دولتی، قانونی و قضایی بدین ترتیب مورد شمارش قرار داد:

۱- حل مشکلات مربوط به زمین های غصب شده توسط اقلیم کردستان و همچنین سایر استان های عراق.

۲- ضرورت توجه به قربانیان ترکمن از جانب مؤسسات مسئول؛ از جمله این قربانیان زنان نجات یافته از چنگال داعش و همینطور خانواده شهدا.

۳- بازسازی و مناسب سازی مناطق ترکمن نشین پس از حملات عرب سازی و کرد سازی و همینطور داعش.

۴- وجود مؤسساتی تحت مدیریت وزارت فرهنگ و تربیت، وزارت آموزش، شورای رسانه و… که به لحاظ حقوق فرهنگی، فرهنگ و ارزشهای ترکمن ها را حمایت و پشتیبانی کنند.

۵- تشکیل شورایی در دولت که مسئول حقوق ترکمن ها باشد و وظیفه صیانت از حقوق اداری و فرهنگی ایشان را به دوش بکشد.

۶- اهتمام ویژه به ترکمن ها در عرصه به کارگیری در مناصب مختلف حکومتی در وزارتخانه ها و شوراهای دولتی مختلف.

۷- اعتراف مجامع محلی و بین المللی به همه کشتارها و قتل عام هایی که در حق ترکمن ها روا داشته شده است.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.