زندگی مشترک قدیم پایدارتر بود یا زندگی های امروزی؟

 به گزارش «مبلغ» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از ملاک‌ها در زمینه‌های فردی و اجتماعی میان نسل امروز و نسل دیروز تغییر کرده است. در نسل‌های قدیم بزرگ‌ترین ملاک‌ها برای انتخاب همسر و ازدواج داشتن تدین، اخلاق، خانواده اصیل، و.. بود، ولی در نسل امروز انقدر که ظاهر و موضوعات مادی مهم به نظر می‌رسد.

قدیم‌تر‌ها که داستان شروع ازدواج از خانواده‌ها آغاز می‌شد مادر خانواده زمانی که پسرش آمادگی ازدواج را پیدا می‌کرد آستین‌ها را بالا می‌زد تا عروس مناسبی برای پسرش انتخاب نماید. مادر خانواده‌هایی که در اطراف خود می‌شناخت و با توجه به نوع رفتار، اعتقادات و پوشش و … دختری را مناسب می‌دید، انتخاب می‌کرد؛ و به قول این ضرب المثل که مادر رو ببین دختر را بگیر عروس مناسب انتخاب می‌شد. اما امروزه این مسئله کمی متفاوت شده است. اگر کمی در خیابان‌های شهر قدم بزنیم به وضوح می‌توانیم تفاوت نسل‌های گذشته و امروزه را دریابیم.

از چندین زوج پرسیدم، زن و شوهر‌های قدیم بیشتر مسائل و مشکلات را با یکدیگر درمیان می‌گذاشتند یا زن و شوهر‌های امروزی؟

خانم جوانی که حدود ۵ سالی از زندگی مشترکش می‌گذرد، گفت: حریم خصوصی و زناشویی قدیم کجا و الان کجا. در زمان قدیم چه زن و چه مرد خیلی از حرمت‌ها را نگه می‌داشتند. اما امروزه بسیاری از حرمت‌ها کمرنگ شده است. من احساس می‌کنم مرد برای خودش زندگی می‌کند و زن هم برای خودش.

آقای تقریبا مسنی این چنین گفت: من فکر می‌کنم الان دنیا نسبت به گذشته بازتر شده است. در گذشته حجب و حیایی بین زن و شوهر وجود داشت. حتی نحوه‌ی صدا کردن یکدیگر هم بسیار فرق داشت. احترام بین زوجین موج می‌زد. ولی امروزه خیلی راحت و صریح با یکدیگر به گفتگو می‌پردازند.

خانم دیگری گفت: اگر زندگی خودم را بخواهم مقایسه کنم با زندگی پدر و مادرم که قدیمی‌تر هستند، من زندگی خودم را بهتر می‌پسندم. زیرا آن‌ها یک حریمی بینشان وجود داشت و خیلی با یکدیگر راحت نبودند. ولی من با همسرم مثل یک دوست می‌مانیم و هیچ چیز پنهانی باهمدیگر نداریم.

آقایی که ۱۱ سال از زندگیش می‌گذرد، گفت: در فرهنگ قدیم طوری بود که خیلی احساس صمیمیت و راحتی نمی‌کردند، ولی الان من از زندگیم راضی هستم و زندگیمان به نظرم از قدیمیا خیلی شادتر هم است.

مینا پور فرخ روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه درباره زندگی مشترک گفت: تفاوت زندگی مدرنیته زوج‌های امروز وقتی با گذشته بررسی می‌شود، اتفاقی که میفتد این است که مدرنیته در یک جامعه‌ی در حال گذار و حرکت از سنت به مدرنیته است که قاعدتا آسیب‌هایی را با خودش به همراه خواهد داشت.

وی بیان کرد: به باور روانشناسان، نقش اشتراک در زندگی امروز بیشتر جای خودش را باز کرده است. شاید در گذشته یک نفر نان آور خانواده و تصمیم گیرنده بوده است و خانواده بر یک نظام دیگری مسیرش را طی می‌کرد. ولی امروز حق تصمیم گیری، اشتراک در منابع مالی، اشتراکات فکری و فرزندپروری رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است؛ بنابراین اشتراک فقط در زیر سقف بودن را تعریف نمی‌کند.

پور فرخ تصریح کرد: امروزه مسئولیت به شکل ویژه تری خودش را نشان می‌دهد. در صورتی که آسیب‌های جدید و تازه تری با خود به همراه دارد که شاید در گذشته این آسیب‌ها کمتر بوده و یا به دلیل ساز و کار خانواده‌های گذشته از نوع خودمحوری نبوده است و بیشتر برپایه‌ی ایثار بنا شده بود. یکی به نفع دیگری کنار می‌رفت و یا کوتاه می‌آمدند. یک دیگر از دلایل آسیب زا این است که زوج‌های امروز با نگاه خود محور نه خودشیفتگی، شرط اول در زندگی دارند. اگر نگاه خود محوری آگاهانه صورت نگیرد، می‌تواند آسیب‌هایی را به همراه آورد.

وی ادامه داد: اگر افراد برپایه‌ی تعهد و اعتماد باهم در ارتباط باشند، هیچ گاه حرمت بینشان از بین نمی‌رود. در حقیقت لازمه‌ی رسیدن به یک اشتراک، صمیمت عاطفی است. اگر افراد نتوانند به آن صمیمیت برسند، مسائلی که در زندگی مدرنیته ظاهر می‌شود، آسیب‌هایی را به بار می‌آورد. صمیمیت عاطفی می‌تواند یک رنگی را درزندگی ایجاد کند.

این روانشناس مطرح کرد: اگر صمیمیت و عاطفی منجر به اعتماد و تعهدی در رابطه‌ی بین دو نفر باشد، به حریم خصوصی احترام گذاشته می‌شود. افرادی که توانایی پذیرش تفاوت‌ها را نداشته باشند، برای ازدواج مناسب نیستند. افرادی که توانایی رسیدن به سازگاری ندارند، انعطاف ناپذیر هستند قطعا با چالش برخورد می‌کنند. ولی وجود حریم‌های خصوصی در روابط امروزه، بیشتر دیده می‌شود، زیرا فرد نسبت به گذشته در دسترس‌تر است.

در جامعه امروز برخلاف گذشته قبح طلاق ریخته است. بسیاری از ازدواج‌ها خیلی زود به طلاق می‌انجامد به خصوص در مورد زوج‌هایی که خیلی عاشقانه و با شر و شور ازدواج می‌کنند.

به دلیل محدودیت‌هایی که در قدیم وجود داشت و بحران هویتی کمتر بود، ازدواج در نسل‌های قبلی پایدارتر بوده است. امروزه به سبب بحران‌های اقتصادی در سراسر جهان بحران هویت داریم و این بحران هویت را نسل پدران ومادران ما نداشتند.

تفاوت‌های اجتناب ناپذیر بین نسل ها، در صورتی که جدی گرفته نشوند، به تدریج منشا بروز ناسازگاری، عدم درک متقابل بین افراد و در نهایت شکاف بین نسل‌ها می‌شود؛ بنابراین زمانی می‌توان راه حلی کارآمد برای بسیاری از مشکلات جامعه ارائه داد، که ابتدا نسبت به ارزش ها، باورها، طرز فکر و هنجار‌های هر نسل، شناخت کافی وجود داشته باشد.

قدیمی‌ها یادشان است که در گذشته، تقریبا همه، سبک ازدواج مشابهی داشتند. بزرگتر‌ها تصمیم گیرنده اصلی بودند و تمام و کمال، از جانب فرزندان اطاعت می‌شدند. اگر این ازدواج موفقیت آمیز بود، جوان خدا را شکر می‌کرد و در غیر این صورت، حتی مطرح کردن بحث طلاق هم، کار ناپسندی بود و باید تا آخر عمر، همان زندگی را به سختی ادامه می‌داد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.