نسخه صوتی: زندگی در زمانه اینستاگرام!
مبلغ/ اینستاگرام یکی از شلوغترین جاهای دنیاست، ولی هیچجا به آن اندازه احساس تنهایی نمیکنید!
به گزارش «مبلغ» به نقل از ترجمان، توییتر عصبی و سیاسی و پر از فحاشی است، اینستاگرام زیبا و آرام و رنگارنگ. گاهی بستن توییتر و بازکردن اینستاگرام، مثل این است که از زیر آفتاب سوزان تابستان، ناگهان پا بگذارید به خنکای خوشایند بهار. اگرچه در اینستاگرام دعوا کم است، اما فرقهها فراوانند: فرقۀ بدنسازها با شکمهای شش تکهشان، فرقۀ شیرینیپزها با کیکها و نانهایشان، فرقۀ مدلها، سلبریتیپرستها، کتابدوستها و غیره. و بالای سر همۀ آنها، هوش مصنوعیِ ترسناکی که همهجا تعقیبتان میکند. دینا تورتوریچی دربارۀ زندگی در اینستاگرام نوشته است.
آنچه در این نوبت گوش میکنید نسخهٔ صوتی نوشتاری است که پیش از این با عنوانِ «اسکرول بیانتها: زندگی در زمانۀ اینستاگرام» منتشر شده است. نوشتار این نسخۀ صوتی را اینجا بخوانید.
به نقطۀ بازده نزولی رسیده بودم. میخواستم توییتر را ترک کنم اما انگشتهایم گویی مسخ شده بودند و در هر وقفهای در طول کار، تایپ میکردند command + n, tw, enter و بقیهاش را به عهدۀ تکمیل خودکار میگذاشتند. مثل پیرزنی که در ایستگاه اتوبوس سرکوچه به خودش میآید و میبیند لباس خواب تنش است، من نیز مقابل پنجرههای جدیدی که روی صفحۀ کامپیوترم باز بود، پلک میزدم و دوست داشتم بدانم چطور به اینجا رسیدهام و کجا میخواستم بروم؟ چندین بار از دوستی خواستم تا رمز عبورم را عوض و حسابم را برای خودم قفل کند. هفتهها و گاهی ماهها میگذشت، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. اما بعد تظاهراتی اعتراضی بر پا میشد یا زادگاهم در آتش میسوخت و رسانههای قدیمی در انتقال اخبار بیشازاندازه کند بودند. فرایند بازیابی رمز عبور را از سر میگذراندم، وارد حساب میشدم، خبرهای تازه میخواندم، عقلم را از دست میدادم و این فرایند را دوباره تکرار میکردم.
فایل صوتی نوشتار «اسکرول بیانتها: زندگی در زمانۀ اینستاگرام» را گوش کنید.