آینده دین در زندگی فردا چگونه خواهد بود؟
یادداشت رضا رمضانی خورشیددوست، استاد تمام دانشکده صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ
این روزها با چند نفر دربارهی آینده دین صحبت می کردم. می پرسیدند: «چرایی زندگی» چه اثری بر دینباوری خواهد داشت؟
گفتم:
– با این جریان فزایندهی بیدینی، دینگریزی، دینستیزی، از یکسو
– جریان فزاینده و توفندهی دانستن، آگاهی و ارتباطات از سوی دیگر
اگر انسان آینده به هر انگیزهای، به دینی روی و باور بیاورد آن دین
۱-فراتر از دایرهی عملگرایانه «چگونگی فقه کنونی» خواهد بود،
۲- فراتر از «چگونگی و چرایی نزدیکبینانهی» ارزشهای اخلاقی امروزین خواهد بود.
انسان دینباور فردا، در عین «بهره بردن از چگونگی بودن و شدن برتر، از هرکجا» در پی «چرایی هستی» و «چرایی زندگی» بر مبنای آن خواهد بود.
انسان دینباور فردا
– «خواستن و داشتن، شادی و سوگ، رنج و لذت»خود را و
– «هر نفسی که میکشد»،
– «هر واژهای که میگوید»،
– «هر قدمی که برمیدارد»
با «چرایی هستی» و «چرایی زندگی» همسو خواهد کرد.
تصویری که از «دین فردای باورمندان جویندهی چرایی هستی و زندگی» دارم، دینی است:
– به قوت شخمخورده،
– بسیار دانههای باور نو در آن روییده
– بسیار هرزهای کهنهی آن، از ریشه کنده.
به تعبیر ریاضی، دین فردا مانند یک «پوش» (envelope) خواهد بود بر منحنی نوسانهای آن کاشتنها و کندنهای راه جستجوی چرایی. دین فردا، دینی است:
– «نونمود» بایافتها و دریافتهای نو به نو،
– بر محور خدا،
– با نگاه تبرک به وجود،
– باارزشمداری انسان،
– شیفته به پاکی فراگیر،
– آسان و آسانگیر،
– چشمپوش و پرگذشت،
– جزییاتگربز و بیهودگیپرهیز.
هر دینی که نتواند پاسخهای قانعکننده و پذیرفته برای «چرایی هستی» و «چرایی زندگی» عرضه کند، از این برتری ها به دور خواهد بود. دین ناتوان فردا، دیر یا زود به «فرقهی منحط عوام» بدل خواهد شد.