اعتقاد سالم و عمل خالص؛ شروط بصیرت یافتن
مبلغ/ سیدمجتبی حسینی با اشاره به آیات پایانی سوره یوسف(ع) و معنای بصیرت بیان کرد: بصیرت به معنای روشنبینی است و بین رؤیت، نظر و بصیرت تفاوت وجود دارد که هرکدام در یک مرحلهای هستند اما بصیرت مرحله نهایی و بالای ارتباط شناختی است.
به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، جلسه سیویکم از تفسیر سوره یوسف(ع) با سخنرانی سیدمجتبی حسینی به صورت مجازی برگزار شد که در ادامه متن این جلسه را میخوانید؛
«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو این راه من است. مردم و هر کسی که از من تبعیت کند را به خدا دعوت میکنم؛ آن هم بر بصیرت و من از مشرکین نیستم».
داستان پُر فراز و نشیبی در مورد یوسف(ع) و برادرانش در این آیات منعکس شد. اکنون وارد مباحثی در زمینه حضرت رسول(ص) میشود و در اینجا چند نکته وجود دارد؛ این سوره با تفصیل بسیاری همراه است؛ هرچند که خداوند باز هم به نسبت، داستان را خلاصه فرموده و تقریبا تنها سوره و داستانی است که در قرآن به صورت یکجا آمده است اما در اواخر سوره، بحث پیامبر اکرم(ص) مطرح میشود. یکی از نکات این است که این سوره پس از سورههای یونس(ع) و هود(ع) است و در آنجا چند نکته محوری وجود داشت؛ یکی اینکه خداوند هرکسی را بخواهد هدایت میکند و بعد به پیامبرش دلداری میدهد که یک عده هم ایمان نمیآورند. این مطالب در سورههای یونس(ع) و هود(ع) آمده است؛ بنابراین پیام اصلی این است که انبیاء اجری دریافت نمیکنند و دیگر اینکه برخی از انسانها هم هستند که هدایت نمیشوند و هدایت آنها، دست پیامبر(ص) هم نیست و او باید کار خودش را انجام دهد.
دعوت رسول خدا(ع) بر بصیرت است نه شمشیر
اما در آیه محل بحث، خداوند به پیامبر(ص) وحی میکند که بگوید: این راه من است. مراد از این سبیل نیز دعوت به سمت خداست. حالا شما بگویید در تاریخ ثبتشده که هرکجا پیامبر(ص) به کسی میگفت ایمان بیاورد و او ایمان نمیآورد، با شمشیر او را میزد؛ از اینرو یک عدهای را کشت و یک عده هم مسلمان شدند. این حرفها اهمیتی ندارد؛ چون سندیت روشنی ندارد اما آیه قرآن روشن است که میگوید راه من این است که به سوی خداوند دعوت میکنم و این دعوت نیز بر شمشیر نیست، بلکه بر بصیرت است.
اکنون و با تأمل در این آیات باید این پرسش را پیشروی خود قرار دهیم و بگوییم چه شده که ما این آیات را مدنظر قرار نمیدهیم؟ گفتمان ما از کجا در حال تغذیهشدن است؟ ما از سیره رسول خدا(ص) و ائمه(ع) فاصله گرفتهایم. در شبهای حساسی که جریاناتی بین سپاه شام و کوفه به وجود آمد، به حضرت امیر(ع) گفتند شما جنگ را شروع کنید اما حضرت(ع) فرمود: تا آنها شروع نکنند ما شروع نمیکنیم. اینها را تاریخ گفته است اما ما از امیرالمؤمنین(ع) چه چهرهای نشان میدهیم؟ آنها در جنگ آب را بستند اما امیرالمؤمنین(ع) چنین کاری نکرد.
نکته دیگر این است که یک زمانی، یکسری چیزها مد میشود و کسی هم کاری ندارد که حق است یا باطل و اتفاقاً برخی برای دفاع از ائمه(ع) خودشان میخواهند چیزهایی که مد شده را به ائمه(ع) نسبت دهند؛ چون مد است، اما حضرت رسول(ص) فرمود؛ من با بصیرت به خداوند دعوت میکنم نه اینکه ملاک من هیجانات باشد. حضرت امیر(ع) نیز در مورد اصحاب خود فرمودند؛ بصیرتهایشان را بر شمشیرهایشان حمل میکردند. در دعوت حضرت رسول(ص) نیز اینطور است که فرمود به خدا دعوت میکنم.
تقریری بر بصیرت و معانی آن
مسئله بعد در مورد بصیرت و معنای آن است؛ یک معنای بصیرت این است که رسول خدا(ص) میگوید؛ دعوتگری من هم از روی بصیرت است، نه از این حیث که مزدی بخواهم یا هیجانزده شده باشم. پس از چندین آیه که داستان پُر فراز و نشیب یوسف(ع) و برادرانش را فرمود، در کنار این آموزشها، اکنون اشاره میکند که رسول خدا(ص) هم از روی بصیرت دعوت میکند. یکی از بصیرتها هم این است که توجه کند، کسانی هستند که کار بد کردند اما ممکن است توبه کنند و آدم خوبی شوند یا مثلاً ممکن است برخیها هم این دعوت را قبول نکنند. همچنین میگوید: هرکسی که از رسول خدا(ص) تبعیت میکند نیز با بصیرت است؛ بنابراین رسول خدا(ص) در وهله نخست به خدا دعوت میکند و ثانیاً بر بصیرت هم دعوت میکند و اینطور نیست که چون همه میگویند، او هم بگوید.
سپس عبارت «سبحان الله» در آیه آمده است. این یعنی خدایا تو بزرگتر از این هستی که من بخواهم برای تو مشتری جمع کنم. سپس هم میگوید: من در ردیف مشرکین نیستم؛ یعنی فقط به خدا دعوت میکنم و از مشرکین نیستم و اگر به چیزی غیر از خدا اعم از خودم و … دعوت کنم، شرک است.
سوره یوسف(ع)؛ دایرهالمعارف جهانشناسی و خداشناسی
توجه کنید که یک دایرهالمعارف جهانشناسی و خداشناسی در این سوره یوسف(ع) وجود دارد و هرچه انسان جلوتر میرود، میبیند خداوند به نکات پنهانی اشاره کرده است. در هر یک کلمه از این سوره یک نکته وجود دارد و از زاویه دیگر که بنگریم، نکات دیگری هم به دست میآوریم. حال در انتهای سوره نیز این آیه را مطرح میکند که دعوت پیامبر(ص) فقط به سمت خدا است و همراه با بصیرت است و سپس میگوید: «سبحان الله».
اما در اینجا خوب است که به روایاتی هم اشاره کنم؛ در روایتی آمده است: کسی که بدون بصیرت عمل میکند، بیراهه میرود و اتفاقاً سرعت سیرش او را از مقصد دور میکند؛ یعنی سرعت سیر چیزی به انسان اضافه نمیکند، جز دوری اما او دارد لذت میبرد و تصور میکند در مسیر درست است و سرعتش هم زیاد است؛ این یعنی حجم و انرژی که او در این سیر گذاشته حتی اجازه نمیدهد که بفهمد راه غلط است؛ چون ضدخودش میشود. در برخی روایات هم آمده است، مصداق اتم و اکمل آیه امیرالمؤمنین(ع) و ائمه(ع) هستند. در روایتی هم آمده است که راوی به امام صادق(ع) میگوید: هرکسی میتواند که به سوی خدا با بصیرت دعوت کند و در راه خدا جهاد کند یا این برای آدمهای خاصی است؟ فرمود بله اما برای کسی که بخواهد به شرایطی که خدا در مورد جهاد گفته عمل کند.
در پایان مجدداً به معنای بصیرت اشاره میکنم. بصیرت به معنای روشنبینی است و البته بین رؤیت، نظر و بصیرت تفاوت وجود دارد که هرکدام در یک مرحلهای هستند اما بصیرت مرحله نهایی و بالای ارتباط شناختی است که نهتنها انسان ارتباط شناختی با آن موجود دارد، بلکه در درونش نیز این ارتباط نهادینه است و او جایگاه خود را با آن مسئله میشناسد؛ یعنی فقط بحث شناخت مطرح نیست. خداوند هم این بصیرت را در اختیار انسانی میگذارد که دنبالش باشد و اعتقاد سالم و عمل خالص برای خداوند موجب میشود تا خداوند برای ما بصیرت را فراهم کند.