چالشهای دورکاری زنان چیست؟ /زنان خانهدار مانند شاغلین نیز باید دستمزد فرزندآوری بگیرند!
مبلغ/ «دورکاری زنان» یکی از موضوعات پرحاشیه چندوقت گذشته حوزه زنان و خانوادهاست. مسالهای که برخی موافق و برخی مخالف آن هستند. با «فرشته ولیمراد» فعال حوزه زنان و مدیر سایت ایرانزنان در این باره گفتگو کردیم.
به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، بعد از اعلام اجازه دورکاری مادران داری فرزند زیر۶سال با اجازه کارفرما در ایام کرونا واکنشهای مثبت و منفی زیادی پیرامون این خبر در فضای مجازی منتشر شد. برخی این دورکاری را اتفاق بسیار خوبی در حوزه کار زنان میدانستند و معتقد بودند که اجازه دورکاری از سوی کارفرما باعث این میشود مادران بدون اینکه کارشان را از دست بدهند و یا اینکه با استرس و اضطراب ناشی از دوری کودکشان در محل کار حاضر شوند میتوانند فعالیتهای کاریشان را ادامه دهند و شغلشان را از دست ندهند. اما مخالفان نیز معتقد بودند «دورکاری» به مرور باعث حذف زنان از سیستمهای کاری و اداری خواهد شد و کارفرمایان ترجیح میدهند به جای استخدام زنان و مادران به بهانه مادری و اجازه دورکاری و مرخصیهای طولانی مدت حتی در صورت شایستگی بیشتر نیروی آقا را به کار بگیرند که هیچکدام از این مشکلات را نداشته باشد.
به همین بهانه با خانم فرشته ولیمراد فعال حوزه زنان و خانواده درباره مشکلات اشتغال زنان و مساله دورکاری گفتگو کردیم.
مخالفین دورکاری خانمها معتقدند این کار یعنی خانمها به مرور از مجموعههای اداری حذف شوند و این نه تنها به نفع خانمها نیست بلکه به ضرر آنهاست. نظر شما در این باره چیست؟
کاملا بستگی به عملکرد خود خانم ها دارد که آیا دورکاری را به معنای استراحت و بیکاری بگیرند یا بهتر و بیشتر و با بازده و راندمان بالاتر از حضور در محل کار وظایف خود را انجام دهند. شغل اعم از دولتی یا غیردولتی هر چه باشد آن کار است که باید انجام شود. فرد می تواند در محل کار باشد ولی کار برزمین بماند یا فرد دورکار باشد ولی بازده بیشتری داشته باشد.
به هر حال دورکاری بستگی به نوع کار خانم و مجموعهای که در آن تعریف میشود، دارد. مثلاً کارهای خدماتی یا سرویس دهی نمی تواند دورکار تعریف شود. منشی، تلفنجی، مسول بخش های بانکی، امور مختلف که مراجعه کننده دارند این قبیل کارها نمی توانند دورکار انجام شوند.
مشاغل را که گفته میشود مسئول بالادست باید اجازه دهد صحیح است چرا که او نوع کار و میزان ضرورت حضور در محل کار را تأیید می کند و میزان کار را مشخص کند که چند روز و چند ساعت در هفته لازم است در محل حاضر باشد یا دورکار. البته متأسفانه آدمها گاهی با هم مسائل شخصی پیدا میکنند. برای همین مدیر بالادستی ممکن است به کسی اجازه دورکاری بدهد اما به کس دیگر این اجازه را ندهد. به هرحال قانون این موضوع را به اجازه مدیر بالادستی دادهاست. اما طبعا باید جایی هم باشد که اگر کارمند متقاضی دورکاری حرف و شکایتی از بالادستی خودش داشتم بتواند آن را مطرح کنم.
برخی هم معتقدند که اتفاقا جامعه به سمتی رفته که کارفرماها ترجیح میدهند با نیروی دورکار کارکنند؛ چون در صورت استخدام نیروی حضوری باید سیستم و امکانات و اتاق و خدمات به او بدهند. در حالیکه در دورکاری اینطور نیست. خب این موضوع چقدر درست است و میتواند به نفع زنان باشد؟
خب این هم امتیازی برای خانم های متقاضی دورکاری است. بله به خصوص در این دوسال، کرونا این مسیر به جریان افتاد و واهمههای گذشته از دورکاری از بین رفت. قانون پنجم توسعه خواسته بود که برای خانم ها امکان انجام دورکاری فراهم بشود. اعضای هیئت علمی می شناسم که همان اول کرونا تصمیم گرفتند بچهدار شوند. بعد هم کلاسها را از خانه اداره میکردند و هم بالای سر بچهشان بودند. اما همه کارها این قابلیت را ندارند. برخی قابل سنجش و برخی قابل سنجش نیست.. در ایام کلاسهای آنلاین هرجایی میتواند کلاسش را برگزار کند. مگر زمانی که باید دانشجویان را ببیند به دانشگاه میآید. ولی برخی کارها قابل سنجش نیست و نیاز به حضور کامل است.
اگر کسی اهل عقب انداختن کار باشد در محل کارش هم از زیر کار در میرود چه برسد به دورکاری! در کل نمیتوان درباره دورکاری کلی حرف زد. بدیهی است مشاغل دستهبندی می شوند و امکان دورکاری برای بعضی مشاغل هست و برای بعضی مشاغل نیست. بعضی از کارها میتواند بصورت دورکار انجام شود و نهایتاً وقتی ضرورتی ایجاب میکند، فرد به محیط کارش بیاید. اما برخی را نمیشود
وقتی فرد موظف است بعد از دو ساعت کارش را تحویل بدهد به نفر بعد دورکاری خللی در کار ایجاد نمی کند، چون کار اگر به موقع انجام نشود در چرخه کار خلل وارد می شود. درواقع کار شبیه به یک زنجیره است، لذا باید کارها را سر ساعت بهم تحویل بدهند و کار روی زمین نمیماند.
گفته میشود تایید دورکاری مادران باید با نظر مدیر بالادستی باشد و خب هر مدیر بالادستی قبول نمیکند و برخی میگویند همین اسم دورکاری باعث میشود زنان از مشاغل دولتی حذف شوند. چون کارفرما به خصوص در مراکز دولتی رغبت کمتری به نیروی خانم پیدا میکند.
کار را باید بتواند از منظر کارفرما هم دید و بررسی کرد. لازم است کارهایی که می خواهند به صورت دورکاری انجام شود به گونه باشند که کارفرما متضرر نشود. از این منظر اگر دورکاری معادل بی کاری دیده شود خب این حرف درست است. لازم است در مورد این موضوع به شکل کلان نگاه کرد. اگر بگویی خانمها دورکار باشند، ۹ماه هم مرخصی زایمان داشته باشند، چهارماه هم دورکاری بابت بارداری داشته باشند و در این مدت هم یک نفر دیگر باید کار آن خانم را انجام دهد. بله ممکن است کارفرما نظرش به نیروی خانم نباشد.
با این حساب چطور میشود این مشکل که زنان از چرخه کار خارج شوند را از زنان دور کرد؟
اول این که در کشور ما که اهمیت بر این است که مادر در کنار نقش مادری بتواند عنصر فعال اجتماعی و اقتصادی باشد لازم است این نوع بستر کاری تعریف شود. ما متاسفانه کار و ساعات کار را بدون توجه به نقش مادری تعریف کرده ایم. در صورتی که ضرورت دارد بسترهای جدید برای کار خانم ها باز شود. نه این که راهی که هست بسته شود یا شرایط را برای خانم ها تنگ کند. بلکه لازم است راه ها و راهکارها و شکل های جدیدی تعریف شوند و تسهیلات داده شود تا مادران بتوانند در کنار ایفای نقش همسری و مادری حضور پررنگ و فعال اجتماعی و اقتصادی هم داشته باشند.
چرا ما با این مشکل روبرو شدهایم؟
ما مدل کارکردن و ساعت کارکردنمان را جدا از مساله زن و مرد تعریف کردهایم. در صورتی که باید کار را جوری تعریف میکردیم که زنان بتوانند کارهایی را برای خودشان تعریف کنند که متناسب با نقشهای دیگرشان هم باشد. مثلا امکان ساعات شناور کاری. این مدل کار که همه از ۸صبح تا ۴بعد از ظهر باید سر کار بروند گاهی با نقش های دیگر یک زن در تعارض است ولی انجامش می دهد چون برای انجام نوع دیگری از کار با مشکل روبروست. باید راهکارهای دیگری را تعریف و تقویت کنیم که حتما مجبور نباشد فقط در این مدل کاری به صورت کارمندی و در ساعات معین سر کار باشد و در غیر آن صورت شغلش را از دست می دهد. باید مدلی از کار را تعریف میکردیم که خانمها با توجه به مشغلههایشان آسیب نبینند. این فقدان کم کاری سیستم و مسولین است.
به نظر شما مشکل کجاست؟
بزرگترین مشکل این است که ما نظاممان را متناسب با نقطه مطلوب خودمان نتوانسته ایم تعریف کنیم و بسازیم. کپی کار بوده ایم. موضوع دیگر فربه بودن دولت است. با این همه دستگاه عریض و طویل دولتی چه کار میخواهیم بکنیم؟ دولت باید کوچک و چابک باشد و کارهایش را برونسپاری کند. وقتی این کار انجام شود، اینجا خانمها را راحت میتوانستند ورود کنند و کار را تحویل بگیرند و انجام دهند. اما چون دولت پروار است فربه و ناکارآمد است. کارمندگیریمان هم بر همان روال است. کجای دنیا این همه کارمند دولتی دارد؟ در ایران خیلی ها میخواهند حقوقبگیر دولت و کارمند شوند. من فکر میکنم باید در حوزه زنان اگر مجلس و دولت هم کمک کنند، تحول ایجاد شود. باید دیدگاه نو و طرح نو داشته باشند. الان امکاناتش هم هست. استارت آپ ها و تشکلهای دانشبنیان می توانند راهکار خوبی باشند در کنار همان صنایع دستی و مشاغل خانگی و مشاغل روستایی. یا مثلاً دانشجوهایی که در دانشگاه ها در هر رشتهای درس میخوانند و حرفه می آموزند می تواند شرکت و مشغله ای جمعی را برای خود شکل دهند. این رشتهها میتوانند برای خودشان تشکیلات بزنند و کار بگیرند و پروژه انجام دهند. میشود این کار را کرد. اگر تا الان پررنگ انجام نشده به این خاطر بوده که راهش هموار نشده. اشکال این است که در حوزه زنان به خصوص با همه چیز سیاسی برخورد شده. حتی پروژه ها هم به جریان سیاسی همراه دولتی ها داده شده. تشکلهای همراستای سیاسی از دولت پروژه میگیرند و خودشان انجام میدهند و هرکس جریان سیاسی خودش را تقویت می کند با اموال و امکانات بیت المال.
شما در بخشی از گفتههایتان گفتید حتی زنان خانهدار نیز باید دستمزد فرزندآوری را بگیرند. میشود در این باره توضیح بدهید.
زنان شاغل چیزی دارند به نام مرخصی زایمان که ۹ ماه حقوق در مرخصی حقوق می گیرند. این یعنی بابت کاری که نمیکنند حقوق میگیرند. در کشور ما حقوق ها از پول نفت است. حرف من این است که اگر به کارمند دولت در قبال کاری که انجام نمی دهد یعنی در حال مرخصی است ۹ ماه حقوق می دهند این حقوق را به زن خانه دار هم باید بدهند. به عبارت دیگر زن شاغل و زن خانه دار در این مورد که کاری برای دولت انجام نمی دهند برابر هستند بعد از زایمان. اگر زن شاغل ۹ ماه مرخصی می گیرد و حقوقش را دریافت می کند زن خانه دار هم باید این ۹ ماه حقوق را بگیرد. هر دو در کاری که برای دولت انجام نمی دهند برابر هستند.
هم زن شاغل و هم زن خانه دار در مسولیت های نگهداری از نوزاد و شیردهی و مراقبت از نوزاد خود برابرند. چرا به هر دوی آنها این پول را نمیدهیم؟ مگر زن خانهدار از نفت سهم ندارد؟ اتفاقا بزرگترین نقد من به قانون جوانی جمعیت همین است که زنان خانهدار در آن نادیده گرفته شدهاند. شما اتفاقا باید به زنان خانهدار تشویقی بدهید برای فرزنددار شدن اما آنها در این قانون دیده نشدهاند به همین دلیل آن قانون به موفقیتی که می خواهد نمی رسد.