این سه گروه در تهران و قم بحث امامت را به انحراف کشیدند
حجتالاسلام محمدتقی یارمحمدیان، در نشستی «بازخوانی تحولات امامتپژوهی در یکصد سال حوزه علمیه قم» تبیین کرد.
پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ ،خلاصه بخشی از سخنرانی حجتالاسلام محمدتقی یارمحمدیان؛ مدیر گروه مطالعات تطبیقی پژوهشکده بینالمللی امامت، در نشست علمی «بازخوانی تحولات امامت پژوهی در یکصد سال حوزه علمیه قم» را تقدیم علاقه مندان می کند:
سه گروه در امامتپژوهی
امامتپژوهی در آثار اعلام حوزه علمیه است که در چند سطح تبیین شده است؛ سطح اول مراجع تقلید و زعمای حوزه قم که بنده به ۲۰ مرجع تقلید اشاره داشتهام یعنی این ۲۰ مرجع تقلید با اینکه محور مطالعاتی آنان فقه و اصول بوده و با وجود کثرت اشتغالات علمی به بحث امامت هم پرداخته و کتاب نوشته و کتابخانه تاسیس کرده و یا مؤسسه ایجاد کردهاند که نمونه بارز در بین این مراجع آیتالله العظمی سبحانی است که ۱۰۰ نوشته در این موضوع دارند.
یک گروه از این اندیشمندان فعالیت خود را منحصر به بحث امامت کردهاند ولی گروه دیگر هم اندیشمندانی هستند که در کنار فعالیتهای دیگر خود، امامتپژوهی هم داشتهاند که از جمله میتوان به آقای ربانی گلپایگانی اشاره کنیم یا علامه طباطبایی که از بزرگان حوزه شیعه هستند و المیزان را نوشته ولی در مورد امامت آثاری دارند.
بخش دیگر این مقاله هم به بحث کجاندیشان در بحث امامت پرداخته شده است که باز خود این افراد به چند دسته تقسیم میشوند؛ اول منحرفان در بحث امامت، گروه دوم کسانی که مقام امام را فروکاهیدهاند و گروه سوم کسانی که درباره امام غلو میکنند؛ البته منظور ما این نیست که غالی داریم ولی برخی غلوگرا هستند. کسانی که معتقد به امامت الهی امام نیستند و نصب الهی را قبول ندارند منحرفان در بحث امامت هستند یعنی از دیدگاه امامیه فاصله گرفته و به سلفیت و رویکرد اهل سنت نزدیک شدهاند.
گروه فکری اول از نظام منسجم فکری برخوردار هستند ولی گروه فروکاهان از این نظم برخوردار نیستند و اختلافات زیادی در افکارشان وجود دارد؛ کسی هست که امامت شیعه را مانند علمای امامیه قبول دارد ولی اشکالاتی در علم و عصمت دارد ولی کسانی هم هستند که منکر بسیاری از مقامات امامت هستند.
بنیانگذاران انحراف در امامت
این سه گروه بزرگترین انحراف در امامت را ایجاد کردند؛ توسعه نفوذ تشکیلات فراماسونری هم به انحرافات امامت دامن زد و گروه دیگر هم کسانی چون شریعت سنگلجی بود که دوست رضاخان بود و وقتی رضاخان به قدرت رسید مورد اعتماد صددرصد شاه قرار گرفت و ترکیب قدرت رضاخان و اندیشه این فرد مانند ترکیب سعودی و افکار محمدبن عبدالوهاب پیوند خورد و باعث توسعه و رشد انحراف در امامت شد.
وقتی شخصیتهای منحرف در بحث امامت را بررسی میکنیم، همگی دارای یکسری مشکلاتی بودند مثلا معمولا افراد یتیمی بودند که با بدبختی بزرگ شده و مورد تحقیر زیادی قرار گرفتند یا نتوانستند از لحاظ اخلاقی روی خودشان کار کنند. فقر و تنگدستی هم در عمده این افراد وجود داشته است. انحراف در امامت در قم هم از زمانی شروع شد که جریان انحرافی امامت در تهران (عمدتا با محوریت سنگلجی) با قم و کسانی مانند حکمیزاده پیوند برقرار کرد؛ علیاکبر دهخدا با دایی خود یعنی طالقانی هم حجرهای بود و آقای طالقانی هم جلساتی در تهران با مرحوم بازرگان داشت و حکمیزاده هم به واسطه آقای طالقانی به این جلسات راه یافت.
کمکم پای آقای کسروی هم به این جلسه و حجره حکمیزاده در قم باز شد. حکمیزاده سه دوره صفات و ویژگیهای اعتقادی و اخلاقی را سپری کرده است؛ دوره خوش عقیدتی که دوره نوجوانی و جوانی بوده که به امامت باور داشت و حاشیه بر کفایه مرحوم آخوند نوشته است و نزد آیتالله عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه منبر رفته است. دوره دوم او تقریبا از سال ۱۳۱۳ شروع میشود و او مقالهای به نام بتپرستی را نوشت و بحث زیارت ائمه معصومین(ع) را شرک دانست و زیر سؤال برد. دوره سوم هم دوره انزوای او بود.
مبانی فروکاهان مقام امامت
سیدابوالفضل برقعی مهمترین آثار انحرافی را نوشت و پرکارترین نظریهپرداز جریان انحرافی است که بیش از ۷۶ اثر دارد و ۹ اثر او در مورد امامت بسیار مهم است؛ جریان فکری این افراد به تدریج به شهرهای دیگر کشور هم کشیده شد. شخصیت دیگر هم حیدرعلی قلندریان بود که ده کتاب و رساله نوشت و در سال ۱۳۱۹ به قم آمد.
مبانی کلی امامتگریزی فروکاهان مقام امامت چند موضوع است از جمله؛ غالیانهانگاری باورهای امامت، برساختهبودن این اندیشهها از سوی نزدیکان و یاران ائمه(ع)، قرآنگریزی، عقلناپذیری و اقتباس باورها از اندیشههای باستانی است.