جایگاه زنان در جوامع اسلامی با تاکید بر آراء مرتضی مطهری، سیدقطب و نصر حامد ابوزید
به گزارش «مبلغ» به نقل از شعوبا، مسئله زنان یکی از مهمترین مسائل حال حاضر مطروح و جنجالی در کشورهای عمدتا مسلماننشین است. هرچند که اندیشمندان و روشنفکران مسلمان، با رویکرد و دیدگاهی اسلامی سعی کردهاند تا به بررسی جایگاه زن در اسلام بپردازند؛ اما بسیاری از این تفسیرها به نحوی در مقابل هم صفآرایی میکنند؛ به این معنا که، گرچه نظرگاه آنان نشأت گرفته و نُضج و نُمو یافته از یک دین بوده و منشاء و منبع نَشو و نمای آراء، جملگیشان مصادر غالباً یکسانی (همچون مُصحف، سنت، سیره و تاریخ اسلام) است، اما به سبب مداخلهی متغیرهای اجتماعی و فرهنگی متنوعی که رویکردهای «احیاگرایانه» و «اصلاحیِ» متفاوتشان را سبب گشته است، قرائتها، تفسیرها و تبعاً تقریرهای مخالفی از هر یک به بار آمده و نهایتاً استنتاجاتِ غایی متمایز و گاه متعارضی نیز از هر جرگه استحصال شده است. کتاب «زن در جدال سنت و تجدد: جایگاه زنان در جوامع اسلامی معاصر با تاکید بر آراء مرتضی مطهری، سیدقطب و نصرحامدابوزید» تلاشی است تا از دو جایگاه سنت و مدرنیته و از منظر متفکرین مسلمان به موضوع زنان نگاهی عمیقتر داشتهباشد. نویسنده کتاب خانم مینا جهانشاهی است و چاپ اول آن بوسیله نشر «نگاه معاصر» در قالب ۲۴۴ صفحه به نشر رسیدهاست.
این کتاب برای آنکه بتواند تحلیل منسجم و منظمی از جایگاه زن در آراء اندیشمندان مسلمان ارائه دهد در ابتدا با توجه به رویکرد و همچنین اهدافی که هر یک از آنها (به مدد تفسیراتشان از مسئلهی زن در اندیشه اسلامی) پیگیری میکنند، آنان را به دو دستهی اصلگرا (سنتی) و متجدد (مدرن) تقسیم کرده است.
در این کتاب به طور خاص به آراء و اندیشههای سه متفکر اجتماعی مسلمان معاصر و مؤثرِ دارای نفوذ عینی و اجتماعی در جوامع اسلامی یعنی مرتضی مطهری، سید قطب و نصر حامد ابوزید حولِ موضوع زنان پرداخته شده است. چنانکه به ایجاز نیز ذکر آن رفت، دلیل برگزیدن متفکران مذکور «وسعت» و «شمولیت» و همچنین تأثیرگذاری عینی و اجتماعی آراء هر یک در متن بافتارهای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی جوامع اسلامی معاصر، خاصه در منطقهی خاورمیانه میباشد؛ بر این دلایل، میتوان دغدغهی فکری متفکران مذکور حول مسئلهی جایگاه زنان در جوامع اسلامی را نیز افزود، حجم کثیر متون و آثار نگاشته شده توسط آنها حول چنین موضوعاتی، خود اثباتی موثق است بر این ادعا که در کتاب مفصلاً بدانها پرداخته شده است.
در جهت ایجاد نظام متنی فزونتر در مقدمه و آغاز بحث، ضمن بیان تحولات شکل گرفته در قرون معاصر در غرب و متعاقباً تأثیراتِ فکری و فرهنگی آن در جوامع اسلامی، به مقولهی زنان در جوامع اسلامی پرداخته شده و واکنش اندیشمندان مسلمان در برابر چنین تحولاتی مورد کنکاش قرار گرفته است. همچنین برای انسجامی بیشتر، هر یک از اندیشمندان مذکور ذیل یک جریان یا نحلهی فکری آورده شده است. مرتضی مطهری و سید قطب به ترتیب در گروه اصلگرایان شیعه و سنی و نصر حامد ابوزید در گروه نواعتزالیون اصلاحی اهل سنت آورده شدهاند.
در مقطع بعدی، ضمن ابهام زدایی از ذهن خوانندگان محترم به تبیین و تحلیل مفاهیم اصلی کتاب آنگونه که در ذهن نویسنده است پرداخته شده است. مفاهیمی همچون اصلگرایی، اعتزال و نو اعتزال، سنت و مدرنیته و… و نقاط تفاوت و تمایز چنین جریانهای مذکور از یکدیگر.
پس از بیان مبسوط مقدمات مذکور، چنانکه از فهرست نیز مشخص است، سه فصل آتی کتاب به ترتیب به مرتضی مطهری، سید قطب و نصر حامد ابوزید تخصیص یافته است. در هر فصل ضمن بیان زندگینامهی اجتماعی هر اندیشمند و تبیین خطوط اصلی اندیشه و روششناسی وی و تحولاتی که وی را به سوی نظریهپردازی اختصاصی سوق داده است، جایگاه و موقعیت زنان مسلمان در جوامع اسلامی در سه حوزهی کلانِ «فردی»، «خانوادگی» و «اجتماعی» (سه حوزهای که بخش اعظمی از حیات اجتماعی انسان در جامعه را پوشش میدهند) در اندیشهی او به نحوی مستند تبیین و تحلیل شده است. پرداختن به مقولاتی حساس و مهم و زنده همچون: موقعیت و جایگاه زنان، تساوی انسانها، مادری و همسری و خانهداری، قوامیّت، طلاق، تعدد زوجات، حدود مشارکت اجتماعی، اشتغال، حجاب، حق ارث و… بخش مهمی از موارد مطروحه ذیل حوزههای ثلاثهی کلانِ مذکور در اندیشهی هر اندیشمند میباشد که به نحوی منسجم و دقیق به رشتهی تحریر و تحلیل کشیده شدهاست.
در پایان و استنتاجات نهایی، ضمن بیان اهم مطالب کتاب و همچنین تخریج نقاط تشابه و تعارض، به نقش تمایزات روششناختی هر اندیشمند در تکوین نقاط اختلاف پرداخته شده است. این کتاب برای کسانی که در پی یافتنِ مبانی فکری و نظری ساختارهای عملیِ عینیِ اجتماعی و مصادر قوانین حقوقی معاصر در باب زنان در جوامع اسلامی هستند میتواند بسیار موثر افتد.