تقلیل هویت مغز انسان به هوش مصنوعی با اسلام سازگار نیست
مبلغ/ حجتالاسلام والمسلمین عسکر دیرباز، رئیس دانشگاه قم، گفت: در فلسفه اسلامی مخصوصا حکمت متعالیه، تقلیلگرایی هویت هوش مصنوعی به مغز انسان و هویت مشترک قائل شدن برای این دو، مورد قبول نیست.
به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عسکر دیرباز، رئیس دانشگاه قم، در نشست علمی «کاربرد هوش مصنوعی در علوم انسانی اسلامی بایدها نبایدها» از سلسله نشستهای دین و فضای مجازی، گفت: به طور کلی کارکردهای هوش مصنوعی را میتوانیم در مسیر سرعتبخشی، افزایش دقت و کاهش هزینه خلاصه کنیم، مثل اینکه گاهی به جای روش آماری از تکنیکهای هوشمند استفاده کنیم یا در طبقهبندی و پیشبینیها از هوش مصنوعی بهره ببریم که در علوم انسانی هم این مسئله ممکن است.
وی با بیان اینکه کار تحلیل دادهها در پیامرسانها کاربرد زیادی دارد، افزود: ما میتوانیم از هوش مصنوعی در علوم انسانی و اسلامی هم برای افزایش دقت، سرعت و کاهش هزینه بهره بگیریم. ما اگر به مباحث فلسفه ذهن که از موضوعات فلسفه مضاف است توجه کنیم میتوانیم به سرنخهایی برای حقیقت هوش مصنوعی و رابطه آن با علوم انسانی دست یابیم.
دیرباز گفت: اگر قدری عمیقتر به جنبههای زیربنایی این بحث توجه کنیم، موضوعات متفاوتی هم مطرح میشود از جمله اینکه برخی دیدگاههای مطرح در فلسفه ذهن با هوش مصنوعی مرتبط است؛ اگر ما قبول کنیم که جوهری به نام نفس در وجود ما هست کار آسان میشود، در این صورت انسان منحصر در مادیات نخواهد بود و انسان واجد نفس است.
رئیس دانشگاه قم افزود: طبق نظر ملاصدرا انسان روحانیت الحدوث و روحانیت البقاء است و طبق نظر ابن سینا جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء است؛ به هر حال اگر نفس را به عنوان حقیقت بپذیریم و بدن را جلوهای از جلوات و فعالیتی برای نفس بدانیم در این صورت بحث، راحتتر جلو میرود زیرا نفس، قوایی هم دارد که یکی از آنها قوه مدرکه و فهمیدن است و در کنار آن قوه فعالیت و اراده و تصمیم وجود دارد.
فرامادی بودن قوای نفسانی
دیرباز تصریح کرد: اگر نفس را نپذیریم که معمولا در کتب فلسفه ذهن آن را نمیپذیرند و حالات آن مانند درک و آگاهی و درد و … را قبول کنیم، این سؤال مطرح است که حقیقت اینها چیست؟ آیا اینها مرتبط با بدن و فیزیکال هستند یا میتوان گفت حالت فرامادی دارند؟ در فلسفه اسلامی و مخصوصا طبق نظر ملاصدرا، قوای نفس هم حالت تجرد و فرامادی دارند گرچه عملکرد آن با کمک ابزار و حواس است.
استاد فلسفه دانشگاه قم اضافه کرد: حالات ذهنی تفاسیر مختلفی دارند که یکی از تفاسیر، تشبیه به کارکردهای مغز و اعصاب است، اگر سراغ ربات و کامپیوتر برویم کارکردهایی دارند که میتواند روز به روز هم بیشتر شود و براساس نظریه کارکردگرایی هوش مصنوعی کارکرد مغز و سیستم عصبی را در بدن انسان دارد لذا میتوان میان ربات و مغز انسان شباهت سازی بکنیم.
دیرباز معتقد است مبنای استفاده از هوش مصنوعی در علوم انسانی میتواند این باشد که همانطور که کارکردهای ذهن را به فعالیتهای انسان نسبت میدهیم، همانطور سراغ ربات و رایانه برویم و همان تحلیل را داشته باشیم و در ادامه گفت: البته این رویکرد، رویکرد مبتنی بر تقلیلگرایی برای انسان است یعنی ما همه هویت انسانی را به این قبیل فعالیتها تقلیل میدهیم.
رئیس دانشگاه قم افزود: فلسفه به ما یاد میدهد که ما به لحاظ عقلانی سراغ کارکردهای هوش مصنوعی و افزایش کارکردهای آن باشیم ولی اگر نگاهی به پشت صحنه داشته باشیم، فلسفه به ما یاد میدهد که مبانی نظری این مباحث را هم استخراج کرده و حدس بزنیم، البته در فلسفه اسلامی مخصوصا حکمت متعالیه، تقلیلگرایی هویت هوش مصنوعی به مغز انسان و هویت مشترک قائل شدن برای این دو، مورد قبول نیست.
استاد دانشگاه با بیان اینکه هنوز بشر براساس سیستم مغزی نتوانسته برای پدیدههایی مانند تلهپاتی و ذهنخوانی تحلیل معقولی ارائه دهد، گفت: براساس فلسفه اشراق نفس همان آگاهی است در صورتی که در آیات و روایات هم اشاراتی به ضمیر ناخودآگاه وجود دارد و همه شخصیت انسان را آگاهی او تشکیل نمیدهد و ممکن است عواملی در کودکی و یا سن دیگری بر ضمیر ناخودآگاه انسان تاثیر بگذارد که در بزرگسالی در اندیشه او اثر بگذارد. اگر قبول کنیم این ضمیر بر نگاه و نگرش ما مؤثر است تقلیل این مسئله به هوش مصنوعی امکانپذیر نیست.
فطرت؛ نشانگر تمایز هوش مصنوعی و مغز انسان
دیرباز بیان کرد: اینکه انسان فطرت الهی و کرامت و ارزشمندی دارد و اینکه انسان میتواند آسمانها و زمین و کرات را مسخر خود کند نشان میدهد زمینههایی در انسان است که نمیتوان هوش مصنوعی رابه مغز و سیستم عصبی تقلیل بدهیم، آیات فراوانی هم مؤید این مطلب است که میتوان آن را مورد اشاره قرار داد.
رئیس دانشگاه قم تصریح کرد: مجموع اینها نشان میدهد رویکرد ما به هوش مصنوعی میتواند به ما کمک کند تا مرزهای دانش هوش مصنوعی را پیدا و از کارکردهای آن بهره ببریم ولی هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین ابعاد دیگر شخصیت انسانی شود.
وی اضافه کرد: پیشرفت بشری هم قابل تحسین است و هم باید آگاهانه وارد این عرصه شویم تا بدانیم در چه زمینی فعالیت داریم و مختصات آن را بشناسیم و عملکردی بیشتر و کنترل شده داشته باشیم.
رئیس دانشگاه قم در پاسخ به این پرسش که اگر رباتی انسانی را بکشد در این صورت مشمول مجازت خواهد بود؟ گفت: ما قاعده فقهی مباشرت را داریم یعنی اگر کسی چاهی بکند که پیدا نباشد و کسی داخل آن بیفتد به لحاظ فقهی کسی که چاه را کنده باید مجازات شود و در اینجا هم اگر کسانی چنین زمینهای فراهم کرده باید مجازات شود.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: در فقه اسلامی داریم اگر کسی حیوانی در یک فضایی داشته باشد و او را بسته و محدود کرده است با وقتی که آن حیوان آزاد و غیرمحصور بوده جرمانگاری متفاوتی دارد، در هوش مصنوعی هم در نهایت همه جرم به ربات قاتل نسبت داده نمیشود.
دیرباز بیان کرد: فضای مرتبط با هوش مصنوعی در حوزه و دانشگاه در حال دنبال شدن است و باید ابعاد مختلف آن تشریح شود و جلسات گفتوگو و مباحثه هم در این عرصه مثلا با حضور متخصص روانشناسی و متخصص اعصاب و روان با مهندسان فنی مرتبط و حتی با حضور متخصص فقهی تشکیل شود.