«دستکاری سیستماتیک افکار عمومی»، از چالش های امروز فضای مجازی است
به گزارش «مبلغ» به نقل از شفقنا، با شروع پاندمی کرونا در جهان، فضای مجازی یکی از بسترهایی بود که به شدت مورد استفاده عموم مردم قرار گرفت.فضایی که با شناخت درست و برنامه ریزی علمی می تواند فراهم کننده توسعه پایدار در کشور باشد. اما امروزه فضای مجازی با چه چالش هایی رو برو است؟ چگونه می توان در آینده بهتر از این فضا بهره برد؟ عباس رضایی ثمرین پژوهشگر حوزه رسانه معتقد است، دستکاری سیستماتیک افکار عمومی در بستر فضای مجازی و به کمک ابزارهای رسانههای اجتماعی، از مهمترین چالشهای فضای مجازی است که در سالهای گذشته توجه به آن در محافل جهانی پیوسته رو به افزایش بوده است. در مطالعات آکادمیک و بررسیهای تخصصی معلوم شده در اغلب کشورها، روندهایی برای سوءاستفاده از سازوکارهای فنی شبکههای اجتماعی و دستکاری واقعیت و جریانسازیهای دروغین مشاهده شده است.
رضایی در ابتدای صحبت های خود با اشاره به ویژگی ها و مزایایی فضای مجازی به شفقنا رسانه توضیح می دهد: توسعه کارکرد ارتباطی فضای مجازی، اصولا در سالهای گذشته مایه امیدواری بوده است. افزایش دسترسی مردم به منابع رسانهای، خارج شدن انحصار تولید محتوا از دست هلدینگهای رسانهای جریان اصلی، توسعه آزادی بیان، تنوعبخشی به سبد مصرف رسانهای مردم و موارد متعدد دیگر از جمله ویژگیهای مثبت توسعه فضای مجازی و خصوصا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بوده است. با این حال در سالهای گذشته برخی چالش در این فضا رخ نموده و سبب نگرانی شده است.
او با توضیح درباره مهم ترین چالش های این روزهای فضای مجازی می گوید: دستکاری سیستماتیک افکار عمومی در بستر فضای مجازی و به کمک ابزارهای رسانههای اجتماعی، از جمله این چالشهاست که در سالهای گذشته توجه به آن در محافل جهانی پیوسته رو به افزایش بوده است. در مطالعات آکادمیک و بررسیهای تخصصی معلوم شده در اغلب کشورها، روندهایی برای سوءاستفاده از سازوکارهای فنی شبکههای اجتماعی و دستکاری واقعیت و جریانسازیهای دروغین مشاهده شده است.
این پژوهشگر ادامه می دهد: در این روندها گروههای ذینفوذ، حکومتها یا سایر کنشگران، با استفاده از ابزارهایی نظیر رباتهای شبکههای اجتماعی یا حسابهای کاربری جعلی، پیامهای سیاسی خاص را در حوزه عمومی برجسته یا سرکوب میکنند. با این روش عملا مدیریت جریان افکارعمومی به شکل مصنوعی از سوی صاحبان قدرت انجام میشود و جریان طبیعی ارتباطات و فرایندهای ارتباطی منحرف میشود.
رضایی با اشاره به عملکرد این چالش بیان می کند: توجه به این کژکارکرد شبکههای اجتماعی، طی سالهای گذشته در دنیا به شدت افزایش پیدا کرده و این مسئله امروز به عنوان یکی از مهمترین چالشهای ارتباطی در بستر اینترنت به شمار میآید. در محافل پژوهشی و دانشگاهی رسانهای از این چالش با عنوان «پروپاگاندای رایانشی» یاد میشود. این اصطلاح در حقیقت به مجموعه فرایندهایی گفته میشود که در آن از طریق نرمافزارها، سیستمهای خودکار و حسابهای کاربری جعلی، فضای کلی رسانههای اجتماعی مدیریت میشود. فرایندهای خودکار در این فضا عمدتا همه رفتارهای کاربران واقعی شبکههای اجتماعی را تقلید میکنند. به عنوان مثال در گفتوگوهای شبکههای اجتماعی مشارکت میکنند و به کاربران واقعی پاسخ میدهند.
این مترجم کتاب«دستکاری در رسانه های اجتماعی» توضیح می دهد: «پروپاگاندای رایانشی» در حقیقت یک بستر بکر و وسیع برای انتشار گسترده اخبار جعلی و فریبنده در سطح اینترنت به وجود آورده است. از انتشار گسترده اخبار دروغ و جلب همراهی کاربران با روایتهای جهتدار گرفته تا انحراف سیستماتیک افکار عمومی به کمک جریانسازیهای دروغین همه و همه اقداماتی است که امروزه به کمک پروپاگاندای رایانشی انجام میشود.
رضایی معتقد است که فضای شبکههای اجتماعی کاربران فارسیزبان نیز از گزند این دست اقدامات در امان نمانده است. او تصریح می کند: کنشگران گوناگون با خاستگاههای سیاسی و فرهنگی متفاوت، در این زمینه فعال هستند و بسط منویات و اهداف خودشان را دنبال میکنند. شبکه حسابهای کاربری تحت مدیریت اعضای سازمان تروریستی منافقین که به صورت سازمانیافته در شبکه اجتماعی توییتر فعالیت میکنند از جمله مصادیق فرایند پروپاگاندای رایانشی در ایران هستند. گروههای سیاسی درون کشور نیز البته سرمایهگذاریهایی در این زمینه کردهاند و فعالیتهای سازمانیافته مشاهده میشود. گسترش روز افزون این نوع استفاده از شبکههای اجتماعی، عملا اعتبار نتایج افکارسنجیهای مبتنی بر تحلیل محتوای تولید شده توسط کاربران این شبکهها را – که تا پیش از گسترش پروپاگاندای رایانشی، به مثابه دماسنج افکارعمومی تلقی میشدند- خدشه دار کرده است.
این پژوهشگر درباره مقابله کشورهای با این چالش مهم توضیح می دهد: برخی کشورها در این زمینه به دنبال طراحی مکانیسمهای مقابلهای همچون توسعه پلتفرمهای مقابله با اخبار جعلی و افشای حسابهای روباتیک یا جعلی رفتهاند. نمونههایی از این پروژهها در کشورهایی همچون کانادا، آلمان و برزیل انجام شده است. اما در ایران تا کنون اهتمامی در این زمینه مشاهده نشده است. غفلت از این مسئله میتواند در آینده نه چندان دور، عملا همه برکات و مزایای شبکههای اجتماعی و کارکردهای ارتباطی فضای مجازی را زیر سایه این کژکارکرد از بین ببرد و چالشهای بسیار بزرگی در عرصه حکمرانی و سیاستگذاری عمومی ایجاد کند.