بیشتر پژوهش‌های قرآنی رونویسی است/ اتهام‌زنی و خودسانسوری؛ آفت نظریه‌پردازی

مبلغ/ معاون پژوهشی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به خودسانسوری بسیاری از پژوهشگران دینی و قرآنی، اظهار کرد: غالب پژوهش‌های دینی و قرآنی ما تقریر است که به آثار قرن ششم یا هفتم می‌پردازد و رونویسی است.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، یکی از اساسی‌ترین نیازها برای رسیدن به پیشرفت، رفاه، استقلال و خودکفایی هر کشوری، پژوهش، تفکر و نوآوری است و باید پژوهش‌های بنیادین و کاربردی مورد حمایت سیاستگذاران قرار گیرد تا بتواند معضلی را در جامعه برطرف کند. از سوی دیگر بخش زیادی از پژوهش‌هایی که در کشور ما به عنوان یک کشور اسلامی انجام می‌شود دینی و قرآنی است که به باور صاحب‌نظران با وجود صرف هزینه‌، هنوز اهداف پژوهشی ما در این حوزه، مخصوصاً در زمینه کاربردی بودن آنها و به تبع آن رشد اخلاقی و معنوی جامعه، محقق نشده است.

به مناسبت روز پژوهش با حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان، معاون پژوهشی دانشگاه ادیان و مذاهب، به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

به نظر شما وضعیت کنونی پژوهش‌های دینی و قرآنی در کشور راضی‌کننده است؟

برخی کارهای پژوهشیِ خوب، جسته و گریخته انجام شده است و در زمینه پژوهش‌های قرآنی کارهایی انجام شده، اما رضایت‌بخش نیست و آثار چشمگیر بسیار کم است.

چنین وضعیتی در پژوهش‌های دینی و قرآنی چه دلایلی دارد؟

دلایل متعددی دارد و یکی از مهم‌ترین آنها این است که نظریه‌پردازی وجود ندارد و نبود نظریه‌پردازی نیز عوامل متعددی دارد که خودسانسوری از جانب پژوهشگران یکی از آنهاست. وقتی با اساتید و پژوهشگران صحبت می‌‌کنیم ایده‌ها و نظریات خوبی دارند، اما آنها را در جلسات عمومی و نشست‌های علمی مطرح نمی‌کنند، چراکه یکی از معضلات ما این است که هم‌رشته‌ای‌های آنها سریعاً اتهاماتی را علیه پژوهشگران مطرح می‌کنند.

گاهی اوقات ممکن است شخصی که حتی در زمینه قرآنی تخصصی ندارد، به سرعت دیگران را متهم می‌کند که این نظریه تبلیغ سکولاریسم یا ضد دین است. لذا این وضعیت باعث شده که بسیاری از افرادِ صاحب نظریه، آن را ارائه ندهند. از سوی دیگر وقتی می‌بینند امکان ارائه نظریه وجود ندارد، به دنبال تحقیق و مطالعه بیشتر در آن حوزه نخواهند رفت، چراکه معتقدند چنین کاری نتیجه‌ای ندارد. این نتیجه خودسانسوری وحشتناک در فضای علمی و دینی است. متأسفانه بسیار عوام‌پسند شده‌ایم و هر کسی بخواهد حرفی تازه‌ای بزند عده‌ای می‌‌گویند که ایمان و عقاید عوام به هم می‌ریزد.

متأسفانه رسانه‌های ما هم اولویت‌بندی نمی‌کنند. بسیاری از مطالب نباید در رسانه‌ها منتشر شود، بلکه جای آنها در نشست‌های تخصصی است، اما این مطالب در رسانه‌ها منتشر می‌شوند. لذا افراد ناچار به خودسانسوری می‌شوند. این یک معضل است که مسائل رسانه‌ای شده و منجر می‌شود که بسیاری از پژوهشگران به دنبال این مسائل نروند.

مهم‌ترین موانع نظریه‌پردازی چیست؟

کدام پژوهشگاه حاضر است برای نظریه‌پردازی هزینه صرف کند. گاهی در حوزه علوم تجربی مشاهده می‌کنیم که یک نفر ایده‌ می‌دهد که مثلاً می‌خواهم بررسی کنم آیا انرژی آب می‌تواند ماشین را حرکت دهد تا به جای بنزین از آب استفاده کنیم؟ اما کسی حاضر نیست برای نظریه‌پردازی پولی هزینه کند، چراکه معتقدند ممکن است نظریه به نتیجه نرسد. همچنین برای کاربردی شدن نظریه، نیازمند اقدامات جانبی و پیرامونی هستیم. گاهی کار کاربردی نیاز به مطالعات میان‌رشته‌ای دارد و گاه افرادی در رشته‌های گوناگون دور یک میز می‌نشینند که حرف هم را نمی‌فهمند اما چه کسی هزینه‌های مادی و معنوی این کار را می‌دهد؟ پس عوامل متعددی دست در دست هم داده‌اند تا بسیاری از آثار دینی و قرآنی رونویسی باشد.

همیشه می‌‌گویم غالب پژوهش‌های دینی و قرآنی ما تقریر است که به آثار قدیمی و اندیشه فلان فرد در قرن ششم یا هفتم می‌پردازد. بدین ترتیب به کسی هم ضرر نمی‌زند و هزینه زیادی هم ندارد و تقریر خوبی است. الان کمترین هزینه برای پژوهش صرف می‌شود و کمترین هزینه پژوهشی مربوط به علوم انسانی و نیز کمترین بودجه در حوزه علوم انسانی، مربوط به علوم اسلامی است.

یکی دیگر از مشکلات این است که مراکز علمی و پژوهشی با هم همکاری نمی‌کنند که پروژه‌ای را با هم شروع کنند و هر مرکز بخشی از هزینه را تأمین کند تا پژوهش خوبی ارائه شود، هر کدام از این مراکز موضوعاتی را به صورت پراکنده پیگیری می‌کنند که عمدتاً تکرار مکررات است و قوی نیست. لذا تا این مشکلات حل نشود، همچنان فقر نظریه‌پردازی و آثار کاربردی و میدانی وجود دارد و پژوهش‌های ما به خوبی پیش نخواهد رفت.

مرجعی برای رسیدگی به این مشکلات مخصوصاً کپی‌کاری‌هایی که در  آثار پژوهشی صورت می‌گیرد وجود دارد؟

در شرایط کنونی وزارت علوم مصوبات بسیار خوبی دارد و دانشگاه‌ها هم خوب عمل می‌کنند. در زمینه پایان‌نامه‌ها موضوع مشابهت‌یابی بسیار جدی شده است و چندین سایت در ایران این موضوع را پیگیری می‌کنند. در کشور ارتقای رتبه و افزایش حقوق را به مدرک تحصیلی گره‌ زده‌ایم، لذا مدرک‌گرایی بسیار زیاد شده است. بنابراین افراد زیادی علاقه‌ای به علم و آثار پژوهشی ندارند اما به ناچار و برای ارتقای رتبه اداری، مدرک تحصیلی گرفته‌اند و توانایی و استعداد و علاقه‌ای برای انجام کار علمی ندارند. از سوی دیگر درهای دانشگاه‌ها را باز گذاشته‌ایم و دانشگاه‌های متعددی همانند دولتی، آزاد و پیام‌نور  تأسیس کرده‌ایم که صندلی‌های خالی بسیاری در آنها وجود دارد.

چرا چنین وضعیتی پدید آمده است و چه تبعاتی در پی دارد؟

علت این است که برنامه‌ریزی دقیقی وجود ندارد تا هر کسی که علاقه دارد درس بخواند و در یک رشته خاص کار پژوهشی انجام دهد. اکنون میزان حقوق را به مدرک تحصیلی گره زده‌ایم. همچنین وزارت علوم رتبه‌های استادیاری، دانشیاری و استادتمامی را به مقالات علمی و پژوهشی گره زده و مشخص است که چه وضعیتی پیش می‌آید. به ضرس قاطع می‌گویم ۹۰ درصد مقالاتی که تاکنون در مجلات علمی و پژوهشی منتشر شده‌اند، علمی ـ پژوهشی نیستند، اما یک قانون نانوشته برای همه اساتید هست که هر کسی مقاله فرد دیگری را و دیگری هم مقاله او را تأیید می‌کند و پایان‌نامه‌ها هم این مشکل را دارند. چه کسی گفته است استاد راهنما و مشاور باید در جلسه دفاعیه حضور داشته باشند؟ کجای دنیا این‌گونه است؟

وقتی استاد راهنما و مشاور در جلسه دفاعیه شرکت کنند از دانشجو دفاع می‌کنند و به زور نمره می‌گیرند و رودربایستی در میان اساتید به وجود می‌آید. همچنین اساتید داور بعداً استاد راهنما می‌شوند و استاد راهنما هم بعداً استاد داور می‌شو‌د. بنابراین نوعی بده بستان پیش می‌آید که هرکدام کار دیگری را تأیید می‌‌کنند. این عوامل باعث شده است که بسیاری از آثار پژوهشی و پایان‌نامه‌ها قوی نباشند. اگر این قوانین را عوض کنند تعداد مقالات کاهش می‌یابد، اما بخشی از آنها کاربردی و مفید خواهد شد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.