فاطمیه به مانور مداحان تبدیل شده است/ چرا خطبه فدکیه و نهجالبلاغه را کنار گذاشتهایم؟
مبلغ/ حجتالاسلام بهرام دلیر، استاد حوزه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفت: الان ایام فاطمیه(س) به مانور مداحان تبدیل شده است و من تضارب و تکاپوی اندیشه در آن نمیبینم و چه بسا خود اهل بیت(ع) هم به این مسئله رضایت نداشته باشند.
به گزارش «مبلغ»، بهرام دلیر برپایی عزاداری برای حضرت زهرا(س) و ائمه مصعومین(ع) در تاریخ ایرانیان ریشه دارد و مایه برکت و دارای تأثیرات اجتماعی مثبت است، ولی به خصوص ئدرسالهای اخیر شاهد رشد کمّی مناسک عزاداری هستیم و دو دهه و در پارهای موارد سه دهه مراسم عزاداری ایام فاطمیه برگزار میشود.
ایکنا در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین بهرام دلیر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به این مراسم و تأثیر آن در اصلاح جامعه پرداخته است که در ادامه میخوانید.
آیا برگزاری مراسم دهه فاطمیه منشأ روایی دارد یا برساخته از فضای اجتماعی و سیاسی است؟
رحلت حضرت فاطمه(س) مسئلهای تاریخی شمرده میشود و اختلاف در این است که آن حضرت چند روز بعد از رحلت حضرت رسول الله(ص) زنده بود و بدین ترتیب برخی عزاداری را به دو دهه تقسیم کردهاند. باورم این است که عزاداری در دو دهه ریشه تاریخی معتبری ندارد و در سیره ائمه(ع) هم شاهد نیستیم که این میزان از عزاداری برای این ایام برگزار شود. برپایی اینگونه مراسم لازم و خوب است ولی گاهی پرداختن بیش از حد به این ظواهر، ما را از اندیشه و منش و سیره اهل بیت(ع) غافل کرده است. ما حضرت زهرا(س) و سایر ائمه(ع) را در همین مناسک خلاصه کردهایم و این امر آسیبی جدی به تفکر و اندیشه اهل بیت(ع) وارد کرده است و آن را به حاشیه میراند.
حضرت زهرا(س) یک خطبه به نام فدکیه دارد که باید در چندین ترم تدرس شود، یا نیایشها و تسبیحات حضرت زهرا(س) دریایی از معرفت و انسانشناسی و عرفان است که نه برای ایرانیان امروز بلکه برای بشر مفید است، بشری که تشنه فراگیری آموزههای معنوی است، در حالی که شاهد رشد عرفانهای نوظهور در دنیا هستیم. چرا اینقدر به ظواهر میپردازیم و از باطن غافل شدهایم؟ باید کارگاههایی برگزار و شرحی از خطبه فدکیه ارائه شود؛ آیتالله عمیدزنجانی، از شخصیتهای بزرگی بود که شرحی بر خطبه حضرت زهرا(س) نوشت ولی مجالس ما صرفاً روضه و مداحی شده است و ایام فاطمیه هم به همین مورد ختم میشود. الان ایام فاطمیه(س) به مانور مداحان، نه اندیشهها تبدیل شده است و چهبسا اهل بیت(ع) هم در اینباره رضایت نداشته باشند.
گفته شده که سیره برخی ائمه(ع) اینطور بوده است که در این مصیبت ذکری از آن حضرت بیان و گریه میکردند.
بله، برخی مطرح میکنند که امام صادق(ع) هم روضه میگرفتند و عزاداری میکردند، ولی در دوره ائمه(ع) اختناق شدیدی وجود داشت و ترویج عقاید و اندیشه حضرت زهرا(س) میسر نبود. بنابراین عزاداری و گریه، محور کار بود ولی امروز چنین فضایی وجود ندارد و ما باید اندیشههای متعالی ایشان مانند انساندوستی و نوعدوستی را رواج دهیم؛ بانویی که حاضر است غذای خود و شوهر و فرزندانش را به فقیر و یتیم و مسکین بدهد ولو اینکه خودش گرسنه باشد. چرا برای حکمرانی به سیره و آموزههای ائمه(ع) مراجعه نمیکنیم؟ قبل از انقلاب و در اوایل آن ما به سراغ نهجالبلاغه میرفتیم ولی چرا امروز خود را بینیاز میدانیم، در حالی که امام علی(ع) متفکر بزرگ و امام حکمرانان و متفکران است. خدا آقای حکیمی رحمت کند. او در «الحیات» منابع روایی را جمعآوری کرد و فرمایشات ایشان را نگاشت. امروز ما به اندیشههای حکمرانی امام(ع) نیاز داریم. به عنوان نمونه، امام(ع) در نهجالبلاغه فرمودند که اگر بدون توسعه شهری و صنعت به دنبال مالیات بروید، سرزمین خود را خراب کردهاید؛ ابتدا باید توسعه و اشتغال و سرمایهگذاری و درآمد ایجاد شود و بعد سراغ مالیات بروید؛ بازاریای که محتاج نان شب خود است توان پراخت مالیات را ندارد؛ به تعبیر امام(ع) این امر عامل خرابی زمین و هلاکت مردم است.
غرض اینکه ما از اندیشههای حکمرانی علی(ع) و حضرت زهرا(س) غافلیم؛ نمیدانم وزیران و مسئولان کشور چقدر با اندیشههای امام علی(ع) و فاطمه(س) در بحث حکمرانی آشنا هستند؟ آیا حکمرانی امیرالمؤمنین(ع) برای آنان دغدغه است؟ اگر نیست اندیشههای خود برای حکمرانی را از چه منبعی میگیرند؟ موسی(ع)، داود(ع) و یوسف(ع) دولتمرد بودند و امروز چقدر برای حکمرانان ما الگو هستند؟ مرحوم حر عاملی در وسائل الشیعه، بابی با عنوان صفات قاضی دارد، ولی متأسفانه نه در جامعه مطرح است و نه کسی هست که سراغ این مباحث برود. امروز کسی به دنبال اندیشهها نمیرود و اندیشمندان روزبهروز منزویتر میشوند و نخبگان از کشور میروند و باید بر این مصائب عزاداری کنیم. حضرت زهرا(س) به خاطر وجود جهل و نادانی نگران بودند و ما هم باید برای جهل و نادانی گریه کنیم. نادانی باعث منزوی شدن امام علی(ع) و شکستن پهلوی حضرت زهرا(س) و شهادت امام حسین(ع) شد.
مصیبت ما جهل جامعه و برخی صاحبان قدرت است و باید برای تبعیض، فاصله طبقاتی و توزیع ناعادلانه ثروت و قدرت گریست نه اینکه مناسکگرایی را ترویج کنیم. اگر ائمه(ع) بودند با این مسائل مواجه میشدند. امام صادق(ع) فرصت محدودی پیدا کردند و طبق نقلها سه تا چهار هزار شاگرد تربیت کردند. امام باقر(ع) هم همینطور و امروز تراث بزرگی از سخنان و روایاتشان به ما رسیده است. وقتی این دو امام(ع) فرصت پیدا کردند به دنبال جهلزدایی رفتند و سیره ایشان برای ما الگوی خوبی است.
ائمه(ع) هم همیشه از مادرشان یاد میکردند، ولی منابعی تاریخی وجود ندارد که طبق آن دو دهه عزاداری برگزار شود. البته شاید دوستان ایراد بگیرند که آنها نمیتوانستند و فرصت نبود، ولی زمانی که فرصت پیش آمد هم این کار را نکردند و عمده این مناسک به برخی دولتها و حکومتها از جمله صفویه برمیگردد؛ ملاصدرا را به خاطر اندیشه فلسفی به کهک تبعید کردند و مناسکگرایی را رواج دادند ولی به نظرم باید در کنار عزاداری به سراغ اندیشهها برویم.
به نظر میرسد موافقت برخی از علما هم در مقاطعی از تاریخ موجب توسعه مناسک عزاداری شد، شما چرا امروز با آن مخالفید؟
اگر چند قرن قبل عزاداریهای طولانی موضوعیت داشت و حتی مطلوب بود، باید به شرایط آن دوره بنگریم. در آن دوره شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مانند امروز نبود و مردم اینقدر گرفتار نبودند ولی امروزه عمل کردن به فرمایش حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) برای گشودن گرههای اقتصادی و اجتماعی، مطالبه مردم است. گرهگشایی از مشکلات قوای مقننه، قضاییه و مجریه با تکیه بر کتاب و سنت نوعی هنر است.
در گذشته مردم عزاداریهای طولانی را میپذیرفتند، ولی امروزه برخی جوانان از اینکه دین را در مباحث عزاداری خلاصه کنیم گله میکنند و معترضاند که فقط ظواهر را رعایت میکنیم و به باطن معارف اهل بیت(ع) کاری نداریم. مهم این است که تفکر، اندیشه، منش و سیره اهل بیت(ع) در دل و روح جامعه و مردم نهادینه شود و ورع، تواضع و رعایت حقوق دیگران و رفتار عادلانه را بیاموزیم. اهل بیت(ع) ظلم نمیکردند و امروز هم باید عدالت علی(ع) را احیا کنیم، ولو از صبح تا شب بر سر و سینه بزنیم و علی علی بگوییم، علی(ع) به عدالت، دانش، عقلانیت و نیایش زنده است تا جامعه را احیا کند.