رسالت ائمه(ع) تکمیل و تطبیق آیات است نه تفسیر آنها

مبلغ/ حجت‌الاسلام محسن قمرزاده ضمن دسته‌بندی روایات تفسیری گفت: اهل بیت(ع) درصدد نشان دادن معنای آیه نبودند، بلکه رسالت آنها تکمیل و تطبیق معنای آیه بود. در مقابل، مجید معارف ضمن اشاره به معنای لغوی تفسیر بیان کرد: هر روایتی که ابهام آیه را رفع کند تفسیر است.

به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، کرسی علمی ترویجی «اولویت‌شناسی رسالت معصومان(ع) در قبال قرآن بر پایه تحلیل آماری»، با ارائه حجت‌الاسلام محسن قمرزاده، مدیرگروه فقه قرآن و حدیث مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) و به همت مجتمع علوم اسلامی کوثر برگزار شد.

قمرزاده در ابتدای نشست به ارائه پژوهش خود پرداخت و اظهار کرد: اگر بخواهیم نسبت بین معصومان و قرآن را مشخص کنیم، باید بگوییم که مهمترین ارتباط بین معصومان و قرآن چیست و رسالت اهل بیت(ع) در قبال قرآن چیست؟ می‌خواستم در این پژوهش براساس آنچه گونه‌شناسی کرده‌ام، رسالت معصومان را براساس آمار به دست بیاورم. ما در علوم انسانی مطالعات آماری کمی داریم. اگر طبق آمار به سراغ داده‌ها برویم و  مباحث آماری را به دانشجویان آموزش بدهیم و مطالعات علوم انسانی را در قالب مطالعات آماری بگنجانیم، پنجره‌های پژوهشی جدیدی به روی ما باز می‌شود.

وی ادامه داد: مطالعات من بر اساس تفسیر نورالثقلین بود. حجم روایات این کتاب بالا بود و گونه‌شناسی آنها نزدیک دو سال طول کشید. روایات تفسیری دو گونه دارد؛ روایات تفسیری که مستقیم به حوزه تفسیر می‌پردازند و روایاتی که غیرمستقیم به حوزه تفسیر می‌پردازند، مثلاً شأن نزول را بیان یا مصداق آیه را روشن می‌کنند. من اسم این دسته از روایات را روایات تفسیری غیرمستقیم گذاشته‌ام. علاوه بر این، برخی روایات غیرتفسیری هستند؛ یعنی به قرآن ربط دارند ولی الفاظ آیات را بیان نمی‌کنند.

قمرزاده تصریح کرد: براساس آمار، نسبت اهل بیت(ع) با قرآن تفسیری نیست، یعنی اهل بیت(ع) قرآن را تفسیر و الفاظ آن را بیان نمی‌کنند، بلکه نزدیک به ۸ هزار روایت از ۴ هزار روایتی که استخراج کردیم، نقش تکمیلی و تتمیمی با آیه دارند. اهل بیت(ع) نیامدند که بگویند این آیه چه می‌گوید، بلکه اهل بیت(ع) می‌گویند که آیه چگونه تکمیل می‌شود. در واقع اهل بیت(ع) نقش مکمل را بازی می‌کنند. روایات تفسیری غیرمستقیم نیز مصداق آیه را می‌گویند، یعنی آیه را معنا نمی‌کنند، ولی می‌گویند که مصداق جدید آیه چیست. بدین ترتیب اهل بیت(ع) قرآن را با مخاطبان زمانشان تطبیق دادند.

فراتفسیر مهمتر از تفسیر است

پژوهشگر علوم قرآن ادامه داد: اگر می‌خواهیم شأن و ارتباط میان روایات و قرآن را بیان کنیم، باید بگوییم شأنشان تکمیلی و تطبیقی و سپس تفسیری است؛ یعنی رسالت آنها تکمیل آیات و انطباق آیات در عصر خودشان است. در برخی موارد هم الفاظی را گفتند که خیلی از آنها ارشادی است. با توجه به این شرایط، اولین رتبه در میان روایات تفسیر، به روایت غیرتفسیری اختصاص دارد. رتبه دوم به روایات تفسیری غیرمستقیم و رتبه سوم به روایت تفسیری مستقیم تعلق دارد. در نتیجه فراتفسیر مهمتر از تفسیر است. مفسران نباید به دنبال معنای آیه باشند، چون معنای آیه روشن است، بلکه باید به دنبال نگاه‌های گرایشی و تخصصی عصری بر اساس نیازهای حاضر به قرآن باشند. سبک اهل بیت(ع) ما را به مباحث فراتفسیر می‌رساند.

در ادامه نشست مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به نقد سخنان قمرزاده پرداخت و اظهار کرد: وقتی این مقاله را مطالعه کردم، نوآوری‌های روشی و محتوایی در آن مشاهده کردم و از تحلیل آماری به خوبی استفاده شده و نمودارها گویای آن است. همچنین به منابع خوبی مراجعه شده است که جنبه تحقیقی بودن اثر را نشان می‌دهد. علاوه بر این، مبتنی بر این ایده خلاقانه است که رسالت ائمه(ع) در قبال قرآن چه بود.

وی ادامه داد: در عین حال نکاتی قابل ذکر است؛ یکی کلیات و دیگری تذکرات جزئی. اصطلاح روایات تفسیری در اثر شما نیاز به چکش‌داری دارد. باید مشخص شود که به چه روایاتی تفسیری می‌گوییم و آیا محقیم که خودمان روایات تفسیری را تقسیم‌بندی کنیم یا شما در مقام جعل اصطلاح هستید و می‌گویید که اینها پیشنهاد من است یا می‌خواهید از سازوکار موجود استفاده کنید. اگر از سازوکار موجود استفاده می‌کنید، تقسیم‌بندی‌ شما بر پایه آنچه علمای شیعه و سنی گفتند نیست و شاید اگر از اول می‌گفتید که ما چهارده هزار روایات تفسیری داریم به مرادتان می‌رسیدید تا اینکه دست به تفکیک‌های جدید می‌زدید.

استاد دانشگاه تهران ادامه داد: در مصداق‌یابی روایت، خواننده متوجه می‌شود که مقصودتان روایات اهل بیت(ع) است و کاری به روایات اهل سنت ندارید، در حالی که برخی دانشمندان شیعه مثل آیت‌الله معرفت معتقد بودند که چون اقوال صحابه درباره اسباب نزول مبتنی بر مشاهده است نه اجتهاد، قابل پذیرش است، مشروط به اینکه سند درستی داشته باشد. همه مفسران گفتند که اسباب نزول به فهم بهتر آیات کمک می‌کند و اگر کمک نمی‌کرد، مرحوم طبرسی آنها را در مجمع بیان نمی‌‌کرد. ضمن اینکه در تفسیر نورالثقلین هم آرای صحابه را می‌بینیم.

فقط تأویل در برابر تفسیر قرار می‌گیرد

وی افزود: نکته دوم این است که تفسیر به چه معناست؟ اگر تفسیر به معنای پرده‌برداری از آیات باشد، هرگونه روایتی که ابهامی را رفع کند تفسیر است؛ حال معناشناسی لغات باشد یا بیان مصادیق. در این حالت فقط یک چیز در برابر تفسیر قرار می‌گیرد و آن روایات تأویلی است، چون تأویل عدول از ظواهر است. بنابراین غیر از روایات تأویلی، عرف روش‌ها و مکاتب تفسیری می‌گویند که می‌توانیم همه روایات را در مقوله تفسیر قرار دهیم.

معارف یادآور شد: نکته دیگر راجع‌ به پیشینه این قضیه است. در این باره دو مقاله منتشرشده دارم و روایات را به هشت گونه تقسیم‌بندی کرد‌ه‌ام. یک گونه روایات تفسیری به معنای فن تفسیر است که چند شاخه دارد مثل تبیین لغات، استفاده از سیاق و … در گونه‌های بعدی روی روش‌های اختصاصی اهل بیت(ع) کار کردم، مثل معنای آیه به پیامد و غایت آن.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.