«تفاهم» در دوام زندگی مشترک چه نقشی دارد؟
مبلغ/ جامعهشناس و روانشناس اجتماعی عقیده دارد اساس زندگی مشترک برپایه تفاهم شکل میگیرد و این تفاهم به معنای وجود تواناییِ، تحملِ و تفاوتها در زندگی مشترک است.
به گزارش «مبلغ»، علیرضا شریفی یزدی در گفت وگو اختصاصی با خبرنگار ایرنا و در تاکید بر مولفههایی که موجب افزایش ثبات و تداوم زندگی مشترک میشوند، اظهار داشت: اساس زندگی مشترک برپایه تفاهم شکل می گیرد و این تفاهم به معنای وجود سه «ت» در زندگی مشترک است؛ «تواناییِ، تحملِ، تفاوتها».
وی افزود: یعنی انسان اگر توان این را داشته باشد که تفاوت بین خود و شریک زندگی اش را بشناسد و آن را بپذیرد، مفهوم تفاهم شکل می گیرد و خمیرمایه و عصاره اصلی این داستان بحث گذشت است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گذشت یعنی اینکه من به خاطر اهمیتی که برای زندگی مشترکم قائل هستم چون طرف مقابل برای من ارزشمند است و به طورکلی در این رابطه احساس خوبی دارم، در مورد بعضی از مسائل گذشت می کنم؛ به این معنی که تفاوت های خودم و طرف مقابل را به رسمیت میشناسم و بر پایه تفاهم زندگی خود را به جلو می برم.
وی تاکیدکرد: اما نباید فراموش کنیم که گذشت به معنی پذیرش بدی ها، پلشتی ها و زشتی ها نیست و با این مفاهیم تفاوت دارد.
شریفییزدی با اشاره به تفاوت مفهوم گذشت با رفتارهای غلط تصریح کرد: گذشت با پذیرش رفتارهای غلط مکرر طرف مقابل فرق دارد. به عبارت دیگر در بحث های مهم زندگی گذشت فقط یکبار اتفاق می افتد.
گذشت با نادانی، ناتوانی، نیازمندی و نگرانی همراه نیست
عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات خانواده در توضیح این موضوع که «گذشت» چه هست و چه نیست، بیان کرد: بعضی از افراد به دلیل چهار «ن» در زندگی و رابطه نامطلوب و نامناسب تحمل می کنند و به زندگی ادامه می دهند و اسم آن را گذشت می گذارند در حالی که وجود آن چهار «ن» مطابق با گذشت نیست و این چهار «ن» عبارتند از «نادانی، ناتوانی، نیازمندی و نگرانی».
وی ادامه داد: یعنی گاهی ما به دلیل ناتوانی یا نادانی مان و یا نیازمندی و نگرانی مان است که در یک رابطه می مانیم، هربلایی که به سرمان بیاورند را به جان می خریم و اسم آن را این می گذاریم که آدم باگذشتی هستیم. در صورتی که گذشت در مسائل مهم زندگی، تنها یکبار است.
این جامعهشناس با ذکر مثالی توضیح داد: همسری که یکبار به غلط برخورد فیزیکی داشته و همسرش را کتک زده یا فحش های بسیار رکیک داده است؛ وقتی یکبار این موضوع را می پذیریم و می بخشیم گذشت کرده ایم اما اگر بار دوم این رفتار تکرار شود تا بارهای بعدی هم تکرار می شود و وقتی همان رویه سابق در پیش گرفته شود، اسم این رفتار دیگر گذشت نیست بلکه نادانی، ناتوانی، نیازمندی و نگرانی است.
شریفییزدی تصریح کرد: در نتیجه در چنین مواردی شکل صحیح رفتار این است که ما در عین چشم پوشی با طرف مقابل (یا از سمت خود یا از سوی یک نفر سوم که می تواند یک مشاور خانواده باشد) اتمام حجت می کنیم که این موضوع دیگر تکرار نشود.
تا زمانی که آمادگی نداریم وارد رابطۀ زوجی نشویم
استاد پژوهشکده مطالعات آموزش و پرورش در ادامه در پاسخ به این پرسش که زوج های جوان برای تقویت و دوام زندگی مشترک باید به چه ارزش های خانوادگی توجه کنند، اظهار داشت: اصولا روابط خانوادگی سه ضلع دارند؛ ضلع اول تعهد است. یعنی ما در روابط زوجی خود باید انسان های متعهدی باشیم و چه به صورت کلامی و چه به صورت عملی مرتکب خیانت نشویم.
وی ادامه داد: ضلع دوم داشتن روابط زناشویی مناسب و ضلع سوم صمیمیت است (این که زوجهای جوان چیزی را از هم پنهان نکنند).
شریفییزدی تصریح کرد: زوج های جوان اگر می خواهند ارزش های مهم خانوادگی را حفظ کنند تا زندگی شان دوام داشته باشد باید به این سه وجه و سه ضلع در رابطه خود دقت کنند.
این روانشناس اجتماعی یادآور شد: نکته دیگر این است که بپذیرند طرف مقابلشان تفاوت هایی با آنها دارد و این تفاوت ها را هم به رسمیت بشناسند و هم برای آن احترام قائل شوند و هم این که اگر اختلافی وجود دارد (که معمولا وجود دارد و طبیعی است و عجیب نیست) با افزایش مهارت های زندگی مانند مهارت گفت وگو، انتقاد کردن و نقدپذیری، تصمیم گیری، مسئولیت پذیری و استقلال، ارزش های درون خانواده را افزایش دهند.
وی افزود: ما تا زمانی که احساس می کنیم آمادگی لازم را نداریم باید وارد رابطه زوجی نشویم و وقتی که بخواهیم وارد رابطه زوجی بشویم باید این را بدانیم که ارتباط با همسر و ارتباط با زوج این روزها علم است و مانند سابق نیست که بخواهیم صرفا به شکل تجربی آن را یاد بگیریم.
این جامعهشناس در پایان تاکید کرد: زوجهای جوان حتما باید زحمت بکشند و کتاب بخوانند، یا سی دی گوش دهند و پیش مشاور بروند که اگر مشکلی دارند به جای بهره گیری از نظر اطرافیان (غیرمتخصص) از نظر و مشورت یک متخصص استفاده کنند و مسائل زوجی خود را نه با بستگان درجه یک و دو یا دوست و همکار (که حق ندارند با این آدم ها مطرح کنند) بلکه با یک متخصص مطرح و حل کنند.