دوستی‌های مجازی چه قدر به ازدواج منتهی می‌شود؟

مبلغ/ اگر روابط در مراحل شناخت مجازی، دورادور یا متنی باشد شناخت حاصل نمی‌شود، که یکی از شرایط ازدواج موفق شناخت کافی است.

به گزارش «مبلغ» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، گسترش فضای مجازی فصل جدیدی را از روابط اجتماعی به وجود آورده و توانسته در زندگی افراد جا باز کند تا جایی که مردم از فاصله های دور از این فضا باهم ارتباط برقرار می کند و گاهی این آشنایی دربین جوانان منجر به ازدواج می شود.

پرستو گلستانی روانشناس درمورد دوستی‌های مجازی و سرانجام آن به ازدواج گفت: افراد از هرجایی که باهم آشنا شوند چه در فضای مجازی و فضای حقیقی، فرایند آشنایی و شناخت باید سپری شود و پس از طی شدن این فرایند تازه می‌توان فهمید که رابطه کارآمد هست یا نه که باید حدود سه ماه از آن رابطه سپری شود.

شناخت کافی ضامن ازدواج موفق

این روانشناس گفت: اگر  رابطه در مرحله شناخت مجازی باشد، شناخت کافی حاصل نمی‌شود، چون وقتی که حضوری هم ملاقات می‌کنیم، تمام ابعاد وجودی خودرا نمی‌توانیم نشان دهیم. این نکته خیلی مهم است که از هر طریقی آشنا می‌شویم، فرایند آشنایی و شناخت را به درستی باید بگذرانیم تا بتوانیم تا در رابطه بتواند معنای واقعی خو را پیدا کند.

فرایند ازدواج در حال حاضر در جامعه ما پیچیده و متاثر از متغیر‌هایی مانند شرایط اقتصادی و اجتماعی است که شرایط فرهنگی که در آن هستیم این شرایط را مشکل می‌کند.

 حفظ رابطه نیازمند انگیزه و تلاش طرفین است

گلستانی تصریح کرد: پیش بینی اینکه یک رابطه چقدر احتمال دارد به ازدواج منتهی شود، بستگی به انگیزه طرفین برای ازدواج دارد و تلاشی که افراد برای مدیریت حفظ رابطه خود انجام می‌دهند.

یکی از افرادی که از طریق آشنایی در شبکه‌های اجتماعی اقدام به ازدواج کرده است، گفت: چند سال پیش در یکی از گروه‌ها در فضای مجازی با دختری در یکی از شهر‌های شمالی آشنا شدم که در ابتدا فقط یک دوستی ساده بود فقط گاهی باهم صحبت داشتیم.

بعد از گذشت حدود دو ماه حس کردم که سلیقه‌های مشترک زیادی زیادی داریم که صحبت‌های ما در این مدت به چند ساعت در روز رسید، تنها مشکلی که بین ما وجود داشت فاصله مکانی بود که دخترمورد علاقه من در یکی از شهر‌های شمال زندگی می‌کرد، اما این موضوع برای من مهم نبود.

او ادامه داد: مدتی که از این رابطه گذشت این ماجرا را برای خانواده مطرح کردم که می‌خواهم ازدواج کنم، اما با مخالفت پدر و مادرم روبه روشدم، اما با اصرار و مدتی ترک خانه توانستم موافقت آنها را جلب کنم و باهم ازدواج کردیم.

مدتی که گذشت فهمیدم مریم را خوب نمی‌شناسم و من فقط نکات مثبت او را می‌دیدم، مریم بعد از یک سال به بهانه دور بودن از خانواده و دلتنگی بیشتر در خانه پدرش بود می‌گفت باید انتقالی بگیری، چون من دیگر نمی‌توانم به دور از پدر و مادرم زندگی کنم.

ادامه داد: همینطور هر روز به مشکلات و در گیری‌های ما افزوده می‌شد تاجایی که دیگر راهی به جز طلاق نمی‌دیدیم و بعد از یکسال و نیم از هم جداشدیم.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.