ناگهان پیر نشدیم، ناگهان«تک فرزندی» باب شد/ کشور سالمند کشوری وابسته است

مبلغ/ جوانی جمعیت نقش بسزایی در مسائل مختلف یک جامعه دارد از فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و نظامی گرفته تا اقتصادی اما یک بُعد کمتر دیده شده آن تاثیر بر افزایش کرامت و شأن سالمندان است. به تعبیری می توان گفت کهنسالان در جامعه جوان زندگی بهتری دارند تا در یک جامعه پیر اما چگونه؟

به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، وقتی از پیری جمعیت صحبت می کنیم دقیقاً از چه صحبت می کنیم؟ اینکه می گویند اگر طرح های تعالی و جوان سازی جمعیت به درستی انجام نشود و مردم به هر دلیل برای اجرای آن مشارکت و همراهی نکنند تا سه دهه دیگر با منتظر وقوع «سونامی سالمندی» در کشور باشیم، یعنی چه؟ کمی توضیح لازم است. این یعنی به جایی می‌رسیم که از هر سه ایرانی یک نفر سالمند و بالای ۶۵ سال باشد.

فرد سالمند یک عمر برای جامعه و خانواده خود زحمت کشیده و طبیعی است که پس از این سن به دلیل کاهش توان جسمی، توانایی لازم برای کار نداشته باشد. آمارها می گویند هر سالمند به طور متوسط بین ۲ تا ۵ مراقب نیاز دارد. آنچه اتفاق افتاده، شاهدش هستیم و هراس آینده را داریم افزایش ناگهانی جمعیت سالمندان نیست بلکه کاهش به مرور و مستمر تعداد موالید است. به عبارتی این از عوارض باب شدن ناگهانی تک فرزندی در جامعه است. اما از کی سالمندی ایران افزایش پیدا و چه می توان کرد؟ جایگاه اکنون و آینده ایران در زمینه کجاست؟

ژاپن؛ پیرترین کشور جهان شده است

شاید پیش از رصد وضعیت ایران بد نباشد درباره وضعیت پیری جهان کمی بیشتر بدانیم. ژاپن درصدر پیرترین کشورهای جهان ایستاده و با نسبت جمعیتی ۳۰ درصد سالمند، پیرترین کشور جهان است. سه عامل اصلی سبب شده کشور آفتاب و اقیانوس امروز به جایی که در آن ایستاده برسد؛ جنگ جهانی و کشته شدن جوانان، دوم جایگزین نشدن این جمعیت، روند نزولی نرخ موالید به دلیل رشد صنعتی و تغییر شدید فرهنگ شرقی آن به غربی مبنی بر افزایش تجرد، نگه داری از حیوانات خانگی به جای فرزند، رواج شیوه های غیراخلاقی زندگی مشترک بین جوانان و عدم اشتیاق برای پدر و مادر شدن. دلیل سوم هم افزایش امید به زندگی در این کشور است که به «پایداری جمعیت سالمند» در هرم سنی رسیده و این یعنی «رکود منفی» جمعیتی. امروز افراد بالای ۶۵ سال چیزی حدود یک چهارم جمعیت آن را تشکیل داده اند در صورتی که افراد بالای ۶۵ سال طی چند سال آینده یک سوم جمعیت ژاپن را تشکیل خواهند داد.

افزایش سن بازنشستگی عارضه پیری جمعیت

افزایش جمعیت سالمندان در ژاپن سبب شده دولت ناچار به افزایش سن بازنشستگی شود. این سن پیش از این ۶۰ سال بود که اکنون به ۶۵ سالگی افزایش پیدا کرده است. با پایداری جمعیت سالمند نرخ موالید خواه ناخواه به شدت کاهش پیدا می کند. در شرایط آغاز سالمندی جمعیت، طی یکی، دو دهه می توان آن را جبران کرد اما در این مرحله یعنی پایداری و رکودمنفی سالمندی جبران سخت و طولانی تر می شود. به عبارتی به دو برابر زمان گفته شده زمان نیاز داریم. پدیده سالمندی جمعیت و تنهایی والدین سالخورده در این کشور شرق آسیا سبب شده اتفاقات عجیبی هم رخ بدهد برای مثال برخی سالمندان برای فرار از تنهایی دست به دزدی های کوچک و بی ارزش می زنند فقط برای اینکه دستگیر و در آنجا از آن ها مراقبت شده و از تنهایی در بیایند…

ما کجاییم و چقدر پیر شده ایم؟

بعد از ژاپن، ایتالیا با آمار ۲۳ و کشورهای پرتقال، فنلاند و یونان با آمار ۲۲ درصد دارا بودنِ جمعیتِ سالمند، کشورهای قرار گرفته در جایگاه دوم و سوم کشورهای پیر جهان هستند. در ایران هم این آمار چیزی حدود ۹ درصد است و کشور ما اکنون صد و دومین کشور پیر جهان است که متاسفانه به دلیل کُند و نزولی شدن نرخ باروری و تعداد موالید همچنین وارد شدن به دوره آغاز سالمندی به مرور پیرتر خواهد شد. برای جبران این شرایط کشورمان تنها دو دهه فرصت دارد تا از وقوع «سونامی پیری جمعیت» جلوگیری کند. پیش بینی شده اگر روند موالید همین گونه باشد تا سال ۲۰۵۰ میلادی یعنی ۱۴۳۰ هجری شمسی جمعیت سالمند کشور به بیش از ۳۰ درصد جمعیت کل کشور برسد و ایران جایگاه امروز ژاپن پیر را تجربه کند و پشت سر بگذارد.

در ۶۰ سال گذشته ۱۰ سال پیر شدیم

یک برآورد و میانگین جهانی نشان داده جمعیت جهان هر ۷۰ سال، پنج سال پیرتر می شود در ایران اما متاسفانه به دلیل آغاز سیاست کاهش جمعیت از قبل از انقلاب و استمرار آن همچنین وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و کشته شدن جمعیت قابل توجهی از کودکان و جوانان شاهد این بودیم که جمعیت ایران در ۶ دهه گذشته، ۱۰ سال پیرتر شده است. این در مقایسه با آن میانگین جهانی چیزی بیش از دو برابر است که ضرباهنگ پیری جمعیت را سریع تر کرد. اما چاره چیست؟ به نظر می رسد ترویج فرهنگ ازدواج، کاهش سن ازدواج، ازدواج آسان و تشویق به فرزندآوری از بهترین و ممکن ترین راهکارهایی است که باید روی آن تمرکز کرد تا ایران جوان بماند. اما سونامی جمعیتی که به آن اشاره شد چیست؟ مربوط به زمانی است که نرخ رشد سالمندی بیش از میانگین نرخ رشد جمعیت کل کشور باشد. زنگ خطر سونامی جمعیتی برای ایران از سال ۲۰۱۵ به صدا درآمده و پیش­بینی می شود در صورت عدم مدیریت صحیح و نبود مشارکت مردمی تا سال ۲۰۵۰ به وقوع خواهد پیوست.

رصد و برنامه ریزی برای نقشه تراکم جمعیتی

یکی از نکاتی که امروزه جوامع بر اساس اولویت های استراتژیک خود به آن توجه دارند و کشور ما هم باید آن را بررسی کند، دقت عمیق بر نقشه «تنوع، تراکم و پراکندگی» جمعیت، آینده نگری برای توزیع جغرافیایی جمعیت، ترکیب سِنّی، قومی، مذهبی و جنسیتی است. باید کانون های افزایش جمعیت کشور طی چند سال گذشته شناخته شود. همچنین شهرها و استان هایی که کمترین موالید را داشته اند تا چون و چرایی آن بررسی گردد. این ها کمک می کند نه تنها در آینده جمعیت جوان کشور تامین که توازن جمعیتی و فرهنگی مطلوبی هم رقم بخورد. از سویی با تراکم جمعیت در برخی استان ها و به دنبال آن کمبود زمین برای سکونت یا نبود شغل برای نسل آینده آن مواجهه نشد. بررسی«مهاجرپذیری»، «مهاجرفرستی»، «مرزنشینی» و «مرکزنشینی»هم از دیگر عوامل موثر بر نقشه جمعیتی کشور است که باید رصد و برنامه ریزی شود.

کشور پیر کشور مصرف کننده است

کاهش موالید به جز ورود کشور به آستانه سالمندی جمعیت، معانی و آثار دیگری هم دارد. این موضوع سبب کاهش جمعیت موردنیاز کشور برای اشتغال، تولید و شکوفایی اقتصادی می شود چون جمعیت شاغل بین ۱۵ تا ۶۰سال کم شده. طولی نمی کشد چنین کشورهایی به دنبال کاهش تولید به کشور «واردکننده» در عرصه  های مختلف تبدیل می شوند در صورتی که می توانستند طعم «خودکفایی» و «صادرات» در همان حوزه ها را به پشتوانه بهره مندی از نیروی کار جوان و خلاق بچشند. کشورهای سالمند بر خلاف تصور عموم، اتفاقاً کشورهایی مصرف کننده هستند با این تفاوت که آن ها مصرف کننده خدمات و کالاهای انتفاعی نیستند که به محض بروز مشکلات سیاسی و اقتصادی با کشور صادرکننده، واردات آن را محدود یا منتفی کرد. سالمندان برای حفظ سلامت و بقا نیارمند خدمات و کالاهای ضروری و مهمی مانند کالاهای پزشکی، دارو و… هستند که نمی توان ورود آن را به راحتی قطع کرد. کشور سالمند باید بخش قابل توجهی از سرمایه های ارزی خود را به واردات این کالاها اختصاص دهد در صورتی که چه بسا در سایر زمینه ها با نیاز به سرمایه گذاری و کمبود سرمایه هم مواجهه باشد.

فرزند کمتر به زندگی بهتر رسید؟!

افزایش مصرف یعنی افزایش وابستگی و این موضوع روی مواضع استراتژیک کشور سالمند به شدت اثر منفی دارد. «الهام فتحی» در کتاب «پدیده سالمندی جمعیت ایران و آینده» با تاکید بر اهمیت این موضوع گفتنی های دیگری را هم دارد. یکی از نکات جالب این است که در دنیای مدرن و پیشرفته امروز، توسعه اجتماعی-اقتصادی منجر به کاهش رشد جمعیت و افزایش امید به زندگی شده است اما افزایش موالید نه! اگر پیش از این حضور سالمندان در خانواده های ایرانی «مغتنم»، «نقطه کانونی» و «ارزشمند» خانواده بود در آینده «رکود و تنومندی» گروه سنی سالمندان در هرم جمعیتی حتی می تواند به این جایگاه آسیب بزند.

در بررسی مقاله های متعددی که در رسانه های خارجی منتشر شده و تجمیع آن با گزارش های داخلی هم می توان به این نتیجه رسید که آنچه جهان امروز را دچار چالش کرده علاوه بر کاهش موالید، نبود تعادل جمعیتی است که البته کرونا هم به شدت به آن دامن زده و آثار سوء آن را طی یک تا دو دهه آینده ملموس می توان تجربه کرد. روزگاری «فرزند کمتر» وعده و شعاری شد برای «زندگی بهتر» اما امروز بسیاری کشورهای اجرا کننده آن معتقدند این طرح پیامدهای منفی همچون افزایش انزوا، تزلزل جایگاه سالمندان و والدین، فرزندسالاری، کاهش ناگهانی جمعیت جوان جهان و به تحلیل رفتن اشتیاق تجربه پدر و مادر شدن را به دنبال داشته است.

سالمندی و افزایش هزینه خدمات درمانی

یک برآورد ساده مشخص می کند نیازهای سالمندان در حوزه سلامت و درمان، ۵ تا ۱۰ برابر میانسالان و جوانان است. ۴ دلیل عمده مرگ و میر در جوامع امروزی «فشارخون بالا»، «دیابت»، «مصرف دخانیات» و «سرطان» ها و بالاخره «رژیم غذایی نامناسب» است. عواملی که حیات و سلامت سالمندان را بیش از بقیه اقشار جمعیت تهدید می کند. ۸۰درصد مبتلایان به انواع سرطان ها را سالمندان تشکیل داده اند. از هر ۲۰ سالمند ۱۳ نفر فشارخون بالا دارند و از هر ۱۰ فرد مسن ۶ نفر دچار دیابت هستند. سالمندی دوره شکنندگی سلامت جسمی است. به طور متوسط هر فرد سالمند به ۲ تا ۵نفر برای رسیدگی نیاز دارند. از طرفی هزینه های فردی یک فرد مسن نسبت به یک فرد جوان دو برابر و بیشتر است. هزینه رسیدگی به افراد مسن ماهانه بسته به خصوصی یا دولتی بودن مراکز نگه داری از سالمندان بین ۳ تا ۶ میلیون تومان است. این هزینه ها بنابه استخدام پرستار تمام وقت و رسیدگی درمانی در منزل بیشتر هم می شود.

سالمندان چشم و چراغ فامیل باقی می مانند؟

اگر چرتکه محاسبات مالی را کنار بگذاریم افزایش تعداد سالمندان به صورت غیرمستقیم تاثیر نامطلوبی بر کاهش شأن، منزلت اجتماعی و خانوادگی این افراد هم دارد. با افزایش سن و تغییرات فیزیولوژی بدن، ترشح هورمون ها و کند شدن روال عملکرد مغز سلامتی فرد سالمند کاهش پیدا می کند برای انجام برخی امور روزانه نیازمند کمک دیگران و به مرور فردی وابسته می شود. پیش از این در خانواده هایی با میانگین دست کم دارای ۲ تا ۵ فرزند، حضور یک فرد سالمند و مراقبت از آن شدنی بود به خصوص اینکه در بین هر چند خانواده یک خانواده فامیل مسئول نگه داری از فرد مسن بود. همین، جایگاه و احترام قابل توجهی به آن فرد می بخشید. نوه ها با پدربزرگ یا مادربزرگ خود مأنوس می شدند. باقی اقوام برای دیدن بزرگترها مهمان خانه شان می شدند اما جمعیت پیر این توان را نخواهد داشت.

جوان سازی و تعالی جمعیت؛ تکریم سالمند

اگر قرار باشد تا سال ۲۰۵۰ از هر سه نفر یک نفر بالای ۶۵ سال باشد ماجرای جایگاه سالمند در جامعه فرق می کند. وقتی تعداد سالمندان در خانه افزایش پیدا کند در حالیکه جمعیت جوان کاهش پیدا کرده و خانواده ها کم جمعیت و تک فرزندی شده اند چگونه می توان انتظار رسیدگی و رعایت شأن سالمند را داشت؟! سالمند، فردی پخته و دارای افق دید برای هر جامعه است که تجربیات او می تواند به راندمان بهتر نسل جوان و صفای خانواده کمک کند. زمانی که تعداد سالمندان افزایش و رسیدگی کاهش پیدا کند، فرد سالمند خواه ناخواه دچار کم تحرکی، افسردگی نهان و آشکار می شود. سالمند سربار جامعه نیست و نباید گذاشت این حس به او منتقل شود. رصد و برنامه ریزی برای تعالی و جوانسازی جمعیت حتی در حفظ کرامت و شأن سالمندان در جامعه هم نقش دارد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.