اتهام به قتل؛ داستانی خواندنی از قضاوتهای امیرالمومنین علیه السلام
شرح روایتی برای فکر و فرهنگ دین برگزیده از درسهای قضاوتهای امیرالمومنین علیه السلام را میخوانید.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، اتهام به قتل از درسهای قضاوت امام علی(ع) را میخوانید:
مردی را در خرابهای دیدند كه كاردی خون آلود در دست داشت، و در همان نزدیكی نیز كشتهای بود كه در خون خود میغلتید، مرد را دستگیر كرده و نزد حضرت امیرالمومنین علیهالسلام بردند.
آن حضرت به متهم فرمود: چه میگویی؟
متهم گفت: من آن مرد را كشتهام، علی علیه السلام طبق اقرارش دستور داد از او قصاص بگیرند.
ناگهان مردی شتابزده نزد آن حضرت آمده و گفت: من آن شخص را كشتهام.
امیرالمومنین به مرد اول فرمود: چطور شد بر علیه خودت اقرار كردی؟
متهم: زیرا توانایی انكار نداشتم، بدان جهت كه افرادی مرا در خرابهای با كاردی خون آلود بر بالین كشتهای دیده بودند، و بیم آن داشتم كه اگر اقرار نكنم مرا بزنند.
حقیقت مطلب این است كه من در نزدیكی آن خرابه گوسفندی را ذبح كرده، پس در حالی كه كارد خون آلودی در دست داشتم به منظور قضای حاجت داخل در خرابه شدم ناگهان كشتهای را دیدم كه در خون خود میغلتید، بالین او رفته حیرت زده به او نگاه میكردم كه ناگهان این گروه وارد خرابه شده مرا به آن حال دیده دستگیرم نمودند.
امیرالمومنین علیهالسلام به حاضران فرمود: اینها را به نزد فرزندم حسن ببرید و از او حكم مسأله را بپرسید.
حضرت امام حسن علیهالسلام در پاسخ آنان فرمود: به امیرالمومنین بگویید اگر این مرد مسلمانی را كشته، ولی جان دیگری را از مرگ نجات داده است، و خداوند میفرماید:
و من احیاها فكانما احیا الناس جمیعا؛ هر كس جانی را احیا كند مثل این است كه همه مردم را احیا كرده است.
هر دو آزاد میشوند. و خونبهای مقتول از بیت المال پرداخت میگردد.
فروع كافی، ج ٧، ص ٢٨٩. تهذیب، ج ١۰، ص ١٧٣، حدیث ١٩.
منبع: غدیرستان