درباره نگاه دینی «محمد بن سلمان» در سپهر آینده عربستان سعودی

سیدعلی بطحایی

به گزارش «مبلغ» به نقل از دین آنلاین- محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به مناسبت ماه رمضان، مصاحبه‌ای تلوزیونی با برنامه «رؤیه ۲۰۳۰» انجام داده است که بخش مهمی از آن حاکی از نگاه متفاوت بن سلمان به جایگاه دین در افق آینده حکمرانی در عربستان سعودی است. بخش راهبرد دینی این مصاحبه به سرعت تفکیک و در شبکه‌های اجتماعی منتشر ومورد تحلیل و بررسی اندیشوران جهان اسلام قرار گرفت. این کلیپ در حدود پانزده دقیقه‌ای حاوی داده‌های قابل تأملی است که راهبرد کلان حاکمان فعلی و آینده سعودی را در مواجهه با قوانین اسلامی و رابطه دین و دولت ترسیم می‌کند.

پیش از ورود به تحلیل و بررسی برخی مقاطع این مصاحبه کوتاه و قابل تأمل بجاست به صورت اجمالی ترسیمی از جایگاه اندیشه اسلام و وهابیت در جامعه عربستان داشته باشیم.

پیروان محمدبن عبدالوهاب و سلفیه نجدی اصلی‌ترین مخالفان مظاهر تمدن مدرن معاصر هستند وکسانی که در سلفی پژوهی دستی برآتش دارند، به صراحت تبیین کرده‌اند که سرسخت‌ترین جریان فکری جهان اسلام نسبت به مدرنیته، فرقه وهابیت است.

فهرست بلندبالایی از فتواهای شاذ ومخالفت نجدنشینانِ وهابی با مفاهیم مدرن بخشی از کارنامه آنها در «مدرنیته ستیزی» است. از طرد دموکراسی، حق رأی، مشارکت سیاسی وحقوق اقلیت گرفته تا مخالفت با رانندگی بانوان و… فهرست پروپیمانی از این جنجال­های فتوایی است که نَقل رسانه‌هاست.

اما در تحلیل صحنه واقعیات جامعه عربستان این نکته رهزن است و یکسان‌انگاری تفکرات غالب جامعه مردم عربستان، با اندیشه‌های مدرنیته ستیزِ وهابیت -که در اقلیت هستند- یک خطای استراتژیک است.

ساختار فکری جامعه عربستان سعودی همانند پیکره‌ای انسانی است که بخش اعظم اعضا آن از طبقه مرفه، بورژوا و بازرگانان با سبک زندگی لاکچری هستند که با وهابیت و به طور کلی سلفیت رابطه‌ای عمیق و تنگاتنگ ندارند. شاید ادعای گزافی نباشد که بگوییم توده جامعه عربستان سکولار و حتی لیبرال هستند و با مدرنیته رابطه‌ای تنگاتنگ دارند.

این گروه اکثریت که سیاست‌های کلان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی عربستان را با سرمایه‌های سرشار خود تحت سیطره دارند، به عنوان یک اهرم پرفشار اجازه عرضه اندام جدی به اندیشه‌های زمخت وهابیت نمی‌دهند و جز حضور موسمی در چند مناسک مذهبی، اذن حضور جدی به نقش آفرینی وهابیت در عربستان نمی‌دهند.

از آن سو، وهابیت در ادوار تاریخی خود تغییر وتحوّلات فراوانی را پشت سرگذرانده است، به طوری که احیای مکانیزم اجتهاد بویژه در دوران «پسا-اَلبانی» بسیار جدی مورد توجه وهابیت قرارگرفت و توسعه جدی مفهوم اجتهاد در حوزه‌های اندیشه اسلامی بویژه فقه بوجود آمده و پوست‌اندازی‌هایی در سلفیت معاصر بوجود آمده است.

با توجه به این نکته و ساختار اجتماعی- فکری قاطبه ساکنان عربستان سعودی باید اشاره کرد که بن سلمان در سخنرانی اخیر خود برمسیری سخت پیش رو پافشاری می‌کند و با احیا مفهوم اجتهاد در این محیط لغزانِ غیر دینی به معرفی راهبرد دینی خود می‌پردازد و می‌گوید:

«اگر محمد بن عبدالوهاب در دوران معاصر، از قبر خارج شود و با ما روبه‌رو شود و ببیند که ما مشغول پیاده­سازی آرای اصلاحی اوهستیم، ما را بازخواست و مورد سرزنش قرار خواهد داد و ما باید متوجه باشیم که اجتهاد در دنیای امروز باید رنگ جدیدی به خود بگیرد.»

وی در این بخش از مصاحبه خیلی زیرکانه هم زیربار اندیشه‌های وهابیت درسپهر آینده عربستان نمی‌رود و هم به طریقی با تآکید بر احیای مکانیزم اجتهاد سعی می‌کند حساسیت وهابیت را برنینگیزاند و دوپهلو سخن بگوید.

ولیعهد جوان عربستان از همین رو به نقش عناصر اجتهاد و شریعت در قانون مدنی عربستان پرداخته و می‌گوید:

«قانون ما در عربستان قرآن بوده، هست و خواهد بود و عقوبات [مدنی و حقوقی] که در قرآن آمده است دچار هیچ تغییری در قانون اساسی عربستان نخواهد شد.»

وی در فرازی دیگر به نسبت سنجی میان قرآن و سنت می‌پردازد و به صراحت می‌گوید:

«هیچ عقوبتی جز با نص قرآنی اجرایی نمی‌شود و آنچه در سنت متواتر یا خبر واحد مورد وثوق در مورد عقوبت آمده بسیار اندک است.»

آنچه در این دو فراز تصویر شده است، تأکید وی بر «قرآن بسندگی» در حاکمیت و پالایش جدی سنت در قوانین مدنی، حقوقی و جزایی است ونشان می‌دهد که اندیشه حاکم در حاکمیت عربستان سعودی قصد ندارد به راحتی زیر بار تفکرات وهابیت به سرکردگی خاندان آل شیخ و صالح بن الفوزان برود.

آنچه در این مصاحبه اشاره شده است و باعث شده تا این روزنه امیدی برای روشنفکران جهان عرب بازشود، نگاه سخت گیرانه بن سلمان به قلمرو سنت است.

او ضمن پذیرش ضعف جدی احادیث صحیحین بخاری و مسلم با نگاهی بالادستی به سنت، احادیث را به سه دسته آحاد، متواتر و اخبار تاریخی (الاخبار) دسته بندی می‌کند و با تعریف هر یک، قلمرو آنها در قوانین حاکمیت عربستان را روشن می‌کند. او حدیث متواتر را به صرف کثرت گزارش کنندگان قابل تمسک نمی‌داند.

محمد بن سلمان نقل متواتر را با شرط لحاظ کامل آن در بستر مقتضیات مکانی [زمانی] قابل استناد می‌داند و با این شرط سختگیرانه است که سنت اجازه حضور در شریعت و قوانین حاکمیت عربستان خواهدداشت.

بنابراین «فیلتر دوگانه» حدیث متواتر، در دو فیلترشرایط زمانی و مقتضیات مکانی اجازه عرضه اندام جدی به هر حدیث متواتری را نمی­دهد و مبانی فکری قرآن بسندگی کماکان به قوت خود باقی خواهد بود.

بنابر آنچه بن سلمان در این مصاحبه تصریح می‌کند و می‌افزاید:

«تنها برای خبر واحدی در شریعت عربستان می‌توان نقش ترسیم کرد که آن حدیث بیان‌کننده مصلحتی از مصالح دنیوی باشد.»

تأملی در این بخش از دغدغه‌های حاکمیتی بن سلمان در واقع پررنگ کردن نقش «مصلحت دنیوی» است و هر اندیشمند مُتِفطّنی متوجه می‌شود که خبر واحد در اینجا نقش ارشادی را ایفا می‌کند و نه جایگاه تأسیسی.

بنابراین تکلیف خبر واحد هم در اینجا به نوعی مشخص می‌شود و کمون اندیشه «قرآن بسندگی» بن سلمان آشکار و اعراض او از سنت برملا می‌شود.

در این مصاحبه که بن سلمان در پاسخ مجری در مورد اندیشه اعتدال دینی از او پرسیده است با زیرکی تصریحی بر اعراض از احادیث نمی‌کند اما با تمرکز تلویحی در سه موقف بر قرآن بسندگی در قانون اساسی و شریعت، آن را فصل الخطاب حاکمیت عربستان آینده معرفی می­کند.

وی صریحاً در بخش پایانی می‌افزاید که این تنها قرآن است که متنی قابل تطبیق برای تمام زمان‌ها ومکان‌هاست وهیچ عقوبتی را جز با نص صریح قرآن اجرا نخواهیم کرد.

چکیده سخنان بن سلمان یادآور راهبرد برخی از روشنفکران جهان عرب است که اصل را در مواجهه با سنن، احادیث و اخبار “فساد روایات” می‌دانند و ولیعهد جوان عربستان هم این‌گونه بدون ایجاد حساسیت در طیف‌های تندرو حدیث‌گرای سلفی، با احیای مفهوم اجتهاد و گذاشتن شروط دست وپاگیر برای سنت، به زیرکی دست آنها را از پشت می‌بندد و قرائتی متفاوت از رابطه دین و دولت در سپهر عربستان آینده ترسیم می‌کند.

 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.