معرفی کتاب «اسلام دموکراتیک متمدن»

محمد قطرانی

به گزارش «مبلغ» به نقل از شعوبا، کتاب «اسلام دموکراتیک متمدن؛ همکاران ، منابع و راهبردها» گزارش سیاستی ای است که در سال ۲۰۰۵ توسط چیریل بینارد از پژوهشگران اندیشکدۀ رند منتشر شد. بینارد اتریشی از پژوهشگران برجسته این اندیشکدۀ معتبر آمریکایی است که حوزه مطالعاتی وی خاورمیانه، افغانستان و توانمندسازی زنان می­‌باشد. بینارد که همسر زلمای خلیل زاد سفیر اسبق آمریکا در عراق و افغانستان است، این نوشته را پس از وقایع ۱۱ سپتامبر به زیور طبع درآورد. علاوه بر جایگاه اندیشکده، پژوهشگر و رابطه سببی که با خلیل زاد دارد، این نوشته از نقشه­‌راه‌­های مهمی است که در آن به ایالات متحده راهبردهایی کلان برای برخورد با جهان اسلام پیشنهاد می دهد.

بر پژوهشگران این عرصه پوشیده نیست که آثار پژوهشی متعددی پس از آن در همین موضوع منتشر شده که شباهت‌­های بسیاری به نوشته بینارد دارد. این کتاب در دنیای عرب با نام «الاسلام الدیمقراطی المدنی؛ الشرکاء و الموارد و الاستراتیجیات» توسط اندیشکده اسلام‌گرای «نماء للبحوث و الدراسات» منتشر شده و بازتاب­های بسیاری نیز در فضای جهان عرب داشته است. نظر به اهمیت این کتاب، وبگاه شعوبا خلاصه این نوشته را که توسط خود مولف نگاشته شده، ترجمه و منتشر می­کند. امید است که با شناخت راهبردهای دشمن نسبت به جهان اسلام، راهبردهای درست و دقیقی برای مقابله توسط مسئولین زیربط در دستور کار قرار گیرد.

«شکی نیست که اسلام معاصر در وضعیت حساسی قرار دارد؛ اسلامی فرورفته در درگیری­های داخلی و خارجی برای روشن کردن ارزش­ها، هویت و جایگاهش در دنیای امروز. از این روست که زاویه‌نگاه­های متفاوت در جهان اسلام برای تسلط سیاسی و روانی با یکدیگر در حال رقابت هستند. این درگیری هزینه‌­های سنگین، و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی بسیار داشته که تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده است. لذا غرب تلاش‌های روزافزونی برای فهم این چالش و راه­‌های همزیستی با آن و تاثیر بر نتایجش داشته است.

روشن است که ایالات متحده و دنیای صنعتی مدرن و بلکه تمام جامعه جهانی، دنیای اسلامی را ترجیح می­دهند که با نظام جهانی سازگار باشد؛ دموکراتیک، دارای اقتصادی باثبات، مستقر به جهت سیاسی و از جهت اجتماعی پیشرفته که تمام قواعد نظام بین المللی را تبعیت کند. برای مثال از درگیری­های تمدنی در تمام صورت­های آن دوری می­کنند. درگیری‌­هایی که با افزایش تنش‌­های داخلی در غرب بدلیل منازعه میان اقلیت‌­های مسلمان و مردم غرب آغاز شده و به افزایش رویکرد جهادی در جهان اسلام می­‌انجامد و عاقبتش تنش و تروریسم خواهد بود.

بر این اساس، تدبیر این است که عناصری از جهان اسلام که با صلح و جامعه جهانی همراستا و از دموکراسی و مدرنیته استقبال می­کنند، تقویت شوند. البته همیشه تعیین این عناصر و روشن کردن بهترین راه برای همکاری با آنان کار آسانی نیست.

بحران کنونی دنیای اسلام دو بخش اصلی دارد: شکست در تحقق پیشرفت و جدا شدن از جریان مسلط جهانی؛ دنیای اسلام سالیان بسیاری است که رنگ عقب افتادگی و ناتوانی را به خود گرفته و در این میان راه حل‌­های بسیاری نیز تجربه کرده است. مانند ملی‌­گرایی، عرب‌­گرایی، سوسیالیسم عربی و انقلاب اسلامی؛ راه­‌حل­‌هایی بدون موفقیت قابل توجه که موجب بوجود آمدن نوعی یاس و غضب شده است. در همین زمان دنیای اسلام از فرهنگ معاصر جهانی دور گشته و وضعیت نگران ‌کننده‌ ای برای هر دو طرف(دنیای اسلام و جامعه جهانی) ایجاد شده است. در قبال این بحران و همچنین دورنمای متصور برای آینده جامعه اسلامی، مسلمانان با یکدیگر اختلافاتی دارند. در این باره می‌­توان رویکردهای اصلی موجود در جهان اسلام را به چهار بخش تقسیم نمود:

  • بنیاد گرایان: این افراد ارزش­‌های دموکراتیک و فرهنگ امروز غرب را نفی می‌­کنند. اینان حکومتی اقتدارگرا می­‌خواهند که بتواند دیدگاه افراطی‌شان از شریعت و اخلاق اسلامی را پیاده سازی کند. البته آنان برای رسیدن به هدف خود آماده‌­اند که از فناوری­های نوین نیز استفاده کنند.
  • سنتی‌­ها: این افراد جامعه‌­ای محافظه‌­کار می خواهند و به مدرنیته، نوآوری و پیشرفت به دیده تردید نظر می‌کنند.
  • مدرنیست‌­ها: آنها می­خواهند که جهان اسلام جزئی از مدرنیته جهانی شود. اسلام را مدرن کرده و آن را برای همراهی با دنیای معاصر مورد بازخوانی قرار دهند.
  • سکولارها: این گروه می­خواهد که دنیای اسلام جداشدن دین از حکومت را مانند دیگر دموکراسی­‌های ساخته و پرداخته غرب بپذیرد و البته دین در حوزه‌­های خصوصی افراد منحصر بماند.

این گروه ها در مسائل اساسی و ریشه‌­ای مانند آزادی­‌های سیاسی، وضعیت زنان، مشروعیت نوآوری و تغییر در دین، موضع نسبت به غرب و… آراء و نظرات مختلفی دارند.

بنیادگرایان با غرب و بطور خاص ایالات متحده دشمنی می ‌کنند و با درجات مختلف بر تضعیف و نابودی مدرنیته دموکراتیک اصرار دارند. هیچ طرح پیشنهادی برای حمایت از آنان جز به ملاحظات تاکتیکی گذرا نمی توان داد. سنتی‌­ها بطور عام، نظرات معتدلانه تری دارند البته میان جریان­‌های مختلف سنتی تفاوت ‌هایی وجود دارد؛ به­‌گونه‌ای که برخی از آنها نزدیک به بنیادگرایان هستند. البته کسی که مخلصانه دموکراسی جدید و فرهنگ مدرن و ارزش های آن را پذیرفته باشد در میان آنان نیست و بهترین کاری که فعلا می توانند بکنند تسامح متزلزل و موقت با این فرهنگ و ارزش های آن است.

طبعا مدرنیست‌­ها و سکولارها نزدیک­ترین گروه به غرب از جهت سیاست­ها و ارزش­ها هستند. اما بطور کلی جایگاه ضعیف­‌تری نسبت به دیگر گروه‌­ها دارند. در نتیجه به کمک واقعی، منابع مالی و تریبونی که در فضای عمومی نظراتشان را بیان کند نیاز دارند. البته با توجه به گرایشات ایدئولوژیک لیبرال سکولارها کسی از آنها به عنوان یک همپیمان استقبال نمی کند؛ علاوه بر اینکه آنها در گفت­گوی با جریان دینی ملتزم از توده­‌های مسلمان ناتوان هستند.

اسلام سنی سنتی دارای برخی از عناصر دموکراتیک است که می­توان با به کارگیری آنها به مبارزه با اسلام سرکوبگر و مستبدی رفت که بنیادگرایان به آن دعوت می‌­کنند، ولی با همه این وجود نمی‌­تواند پیشران اسلام دموکراتیک قرار گیرد. بلکه این مهم را باید بر دوش مدرنیست­‌های مسلمان قرار داد. گروهی که اقدامات آنها به سبب موانعی، تضعیف شده است.

با توجه به این نکات، رویکردی شامل مولف از عناصر زیر در مواجهه با جهان اسلام پیشنهاد می­شود:

    حمایت از مدرنیست‌­ها

  1. انتشار و توزیع فعالیت­ها و آثار آنان با هزینه‌­های موردحمایت
  2. تشویق ایشان به نوشتن برای توده‌­های عمومی مردم و جوانان
  3. پیوند نظرات ایشان در برنامه­‌های درسی آموزشی
  4. اعطای تریبون­‌های عمومی به ایشان
  5. انتشار نظرات، تحلیل‌­ها و فتاوای ایشان در گستره عمومی وسیع به جهت رقابت با نظرات بنیادگرایان و سنتی ها که سایت‌ها،انتشارات، مدارس و تریبون­های مختلفی برای نشر افکارشان دارند.
  6. طرح «سکولاریزم» و «مدرنیته» به عنوان گزینه فرهنگی جایگزین به جوانان مسلمان ناراضی(از وضع موجود)
  7. بسترسازی برای آگاهی به تاریخ و فرهنگ قبل از اسلام در رسانه­‌ها و برنامه‌­های آموزشی کشورهایی که ما در آنها فعالیت داریم
  8. کمک به توسعه نهادهای مستقل جامعه مدنی برای تقویت فرهنگی مدنی و آماده سازی بستر مشارکت شهروندان عادی در این نهادها و بیان نظراتشان در مورد پروسه سیاسی کشورها

    حمایت از سنتی‌­ها علیه بنیادگرایان

  1. انتشار انتقادات سنتی­‌ها علیه خشونت و افراط­‌گرایی بنیادگرایانه در سطح گسترده و دامن زدن به اختلافات میان سنتی‌­ها و بنیادگرایان
  2. از بین بردن هر گونه هم­پیمانی میان سنتی­‌ها و بنیادگرایان
  3. تشویق به همکاری میان مدرنیست‌­ها و سنتی‌­هایی که به جهت فکری به ایشان نزدیک هستند
  4. آموزش سنتی­‌ها و آماده‌­سازی ایشان برای مناظره با بنیادگرایان
  5. افزایش حضور مدرنیست­‌ها و فعالیت­های ایشان در داخل نهادهای سنتی
  6. تمییز بین گروه­های مختلف سنتی و تشویق نزدیک­ترین ایشان به مدرنیته- مانند اتباع مذهب حنفی- و ترغیب ایشان به صادر کردن فتوا و منتشر کردن آن در سطح گسترده برای تضعیف سلطه نظرات وهابیت واپس‌­گرا؛
  7. حمایت از نشر صوفیه و پذیرش آن توسط جوامع

    مواجهه و تقابل با بنیادگرایان

  1. مخالفت با تفسیر آنها از اسلام و به میان کشاندن خطاهای آنها در تفسیرهای‌شان
  2. آشکارسازی ارتباطات آنها با گروه­‌ها و فعالیت­های غیرقانونی
  3. رسواسازی علنی اعمال خشونت آمیز انجام شده توسط آنها
  4. اثبات ناتوانی ایشان در به دست­گیری حکومت و عجزشان در تحقق هرگونه پیشرفت مثبتی در کشورها و جوامع اسلامی
  5. انتشار این پیام­ها بصورت گسترده در میان جوانان، زنان و توده‌­های دین‌­مدار سنتی و هم چنین اقلیت‌­های مسلمان در کشورهای غربی
  6. جلوگیری از هرگونه ستایش یا احترام به فعالیت‌­های خشونت­‌آمیزی که بنیادگرایان، تندروها و تروریست‌­ها انجام می‌­دهند و نمایش آنان در قالب پریشان­‌های ترسو و نه قهرمانانی شرور
  7. تشویق روزنامه­‌نگاران(رسانه‌­ها) بر نشان دادن فساد و رفتارهای غیراخلاقی در میان بنیادگرایان و تروریست­‌ها
  8. ترغیب به انشعاب در میان بنیادگرایان

    حمایت گزینشی از سکولارها

  1. تشویق به تعامل با بنیادگرایی به عنوان دشمن مشترک و از بین بردن هرگونه هم­‌پیمانی سکولار میان گروه­‌های رقیب با ایالات متحده مانند قوم‌­گرایان و گروه­‌های چپ
  2. حمایت از ایده جدایی دین از سیاست در اسلام و اینکه این ایده خطری را بر دین وارد نمی‌­کند و حتی در واقع امر موجب تقویتش نیز می‌شود.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.