چرا قرآن تاریخمند نیست؟
مبلغ/ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: قرآن آینه حوادث است نه متأثر از آن. خداوندی که علم و قدرت مطلق دارد محتوای قرآن را در بهترین قالب و قالبی حکیمانه نازل فرموده است، لذا ۲۳ دوره عمر شریف پیامبر اکرم(ص) را بهترین مقطع برای نزول قرآن دانست و محتوایی نازل کرد که برای همیشه همه بشریت کافی است.
به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد عربصالحی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نشست علمی «شبهات پیرامون وحی» که از شبکه اینترنتی پاسخ پخش شد با بیان اینکه محتوای قرآن تاریخی نیست، گفت: خداوند یک حکم مانند نفقه زن را در یک برهه زمانی نازل کرده است تا دغدغه بخش عظیمی از جامعه انسانی در جهان را حل کند یعنی زن نباید دغدغه نان و معیشت داشته باشد و باید به وظیفه همسرداری و فرزندپروری و تربیت نسل سالم و مؤمن بپردازد.
وی افزود: اینکه بگوییم قرآن در خلا نازل شده و ارتباطی با حوادث زمان خود نداشته است درست نیست و کسی مدعی هم نیست؛ قرآن گرچه برای همه بشر است ولی مخاطب اولیه او افرادی هستند که تفاوتهایی با انسان عصر مدرن داشتند؛ بنابر این کسی منکر ارتباط و اشراف قرآن بر وضعیت جامعه عرب معاصر خود نبوده است ولی بحث این است که آیا این مسئله سبب شده که محتوای قرآن تحت تاثیر فرهنگ عربی باشد؟ بسیاری از آیات قطعا شأن نزول دارد، ولی تاکید ما این است که ماهیت وحی ناظر به زمان و مکان نزول هست ولی متأثر از آن نیست.
قرآن متأثر از فرهنگ زمانه نیست
عربصالحی تاکید کرد: پذیرش این مسئله که قرآن متأثر از فرهنگ زمان نزول است این نتیجه را دارد که اگر حوادث بیشتری رخ داده بود و پیامبر(ص) عمر بیشتری داشتند، آیات بیشتری نازل میشد و برعکس. سخن ما این است که اگر حرف شما درست باشد باید به این پرسش پاسخ دهید که حوادث بسیار مهمی در طول عمر شریف پیامبر(ص) رخ داد و آیهای برای آن نازل نشده است مثلا ایثارگریهای حضرت خدیجه(س) به خصوص در شعب ابیطالب(ع)، زبانزد تاریخ است و اگر فداکاریهای آن بانو نبود اسلام رشد نمیکرد ولی هیچ آیهای درباره آن بانوی گرامی نداریم گرچه آیات مرتبط با ایثار در قرآن زیاد است. بنابر این قرآن محتوای مستقل خود را دارد که برخی از آنها در قالب حوادث است و بسیاری غیر مرتبط با حوادث.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: بسیاری از آیات قرآن ابتدا به ساکن است و شأن نزول ندارد، کمتر از ۹۰۰ آیه قرآن شأن نزول دارند. بسیاری از آیاتالاحکام، آیات اعتقادی، آیات هستیشناسانه قرآن و … بدون شأن نزول هستند. علامه جوادی آملی فرموده است که ما یک ظرف نزول داریم و یک شان نزول؛ قرآن از ابتدا تا انتها ظرف نزول دارد یعنی در وضعیت خاص نازل شده است به عبارتی با پیدایش انسان و ارسال رسل خداوند قرآن را بر قلب مطهر آخرین فرستاده خود نازل کرد ولی این دلیلی بر تاریخیت قرآن نیست. اگر منا، عرفات و مشعر نبود، آیات آن هم نبود؛ اینها ظرف نزول هستند نه شان نزول.
بیشتر آیات قرآن بدون شأن نزول است
وی افزود: گیریم که قرآن از ابتدا تا انتها شان نزول دارد کما اینکه برخی روشنفکران میگویند سؤالات مردم سبب نزول آیات قرآن بوده است و این سخن در حالی است که هیچ کسی سبب نزول و شان نزول را به این معنا نگرفته است؛ سبب نزول قالب محتوا و تاریخ نزول را مشخص میکند، مثلا محتوای آیاتی که درباره ابولهب است ناظر به رفتار او و همسر او هست ولی اگر آنها هم نبودند باز خداوند این محتوا را در قالب دیگری و با نام اشخاص دیگر یا بدون شان نزول نازل میفرمود. چنانچه از قالب تاریخی عید غدیر و حجه الوداع استفاده کرده و آیه اکمال دین و امامت را نازل کرد.
عرب صالحی در پاسخ به این پرسش که برخی مانند حامد ابوزید گفته است چون مردم مکه خشن بودند آیات مکی هم متناسب با آن است و برعکس آیات مدنی متناسب با خوی آرام مردم مدینه لحن آرام و اجتماعی و مصالحه دارد، تصریح کرد: اصل این ادعا درست نیست زیرا همه جنگهای پیامبر(ص) و آیات قتال و جهاد در مدینه نازل شد، پیامبر(ص) رحمت للعالمین است، ولی اگر کسی به مردم ظلم میکرد وظیفه پیامبر(ص) بود که با آن مقابله کند، در روایت بیان شده که اکثر مردمی که در مکه به اسلام گرویدند به خاطر خلق و خوی پیامبر(ص) بود ولی در برابر ظلم اجتماعی میایستاد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این پرسش که قرآن در آیه ۹۲ سوره مبارکه انعام «وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ» دیدگاه روشنفکران را تایید میکند، اضافه کرد: به نظر بنده این استدلال درست نیست؛ در آیه ۱۹ همین سوره فرموده است: وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَهً أُخْرَى؛ قرآن وحی شده تا شما را انذار کنم و هر کسی که قرآن به او برسد یعنی من بلغ شامل همه انسانا تا روز قیامت است. آیه دیگر آیه ماه رمضان است که فرموده: شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس بنابراین هرکسی که ناس بر او صدق کند، مصداق آن است. آیه دیگر اینکه: تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا. پیامبر برای عالمین بیم دهنده است و عالمین هم میتواند علاوه بر عالم انسانی عوالم دیگر را هم شامل شود. آیه دیگر فرموده است: وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ. آیه دیگر «هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ» و آیه نَذِیرًا لِلْبَشَرِ که قرآن بیمدهنده برای همه بشریت بیان فرموده است.
تبیینی بر امالقری
وی افزود: اینکه در آیه قبل فرموده بود ام القری، مفسران از جمله علامه طباطبایی فرموده است که آیه ناظر به اهمیت شهر مکه است و اینکه قرآن در مکه نازل شده و مکه برای همیشه محور و مرکز اسلام است. اینکه گفته شود قرآن از ابتدا تا انتها شخصیشده برای حوادث این شهر و مردم آن است حرف درستی نیست. شما به محض اینکه قرآن را باز کنید با سوره حمد مواجه میشوید، آیا واقعا این سوره با مردم مکه یا مدینه و هر جای دیگر حرف میزند یا با هر کسی که مخاطب آن است، لذت قرآن این است که همه بشر را مخاطب خود قرار داده است. ما پذیرفتیم که برخی آیات خصوصی با خود پیامبر(ص) حرف میزند و ناظر به یک محل خاص است ولی انسان را مخاطب خود قرار داده است.
عربصالحی در پاسخ به این پرسش که تمثیلات، تشبیهات، مجاز، کنایه و استعارات قرآنی ممکن است این شبهه را ایجاد کند که مخاطب قرآن اعراب آن دوره بودهاند، تصریح کرد: ما منکر اصل ارتباط قرآن با حوادث عینی نیستیم یعنی اگر قرآن برای مردم ایران نازل شده بود به فارسی بود زیرا باید زبان آن را میفهمیدند ولی محتوا همان بود البته اینجا ذکر این نکته لازم است که روایتی داریم که نزول وحی به زبان عربی موضوعیت دارد و ممکن بود قرآن اگر در محیط غیرعرب هم نازل میشد به زبان مردم غیرعرب ترجمه میشد. در مورد تشبیهات و تمثیلات به عنوان مثلا در ایران میگویند «زیره به کرمان بردن»، در آمریکا میگویند «ذغال سنگ به نیوکاسل بردن» و در عراق میگویند: «خرما به بصره بردن» همه اینها یک محتوا دارد گرچه قالب آن عوض شده است. نکته دیگر اینکه قرآن وقتی مثلا میزند باید متناسب با مردم و فهم و زمان آنها باشد به همین دلیل از کرک و پشم و راه رفتن گوسفند و شیر حیوانات اهلی و … سخن گفته است و البته تاکید فرموده است که چیزهایی غیر از اینها هم خلق کرده است که شما نمیدانید. امروز هم اگر قرآن نازل شده بود میفرمود ما اتومبیل و هواپیما و … در اختیار شما قرار دهیم و چیزهای دیگری خلق کردهایم که نمیدانید. (یخلق ما لا تعلمون).
وی افزود: در مورد وعدههای بهشتی هم بعد این که مصادیقی ذکر کرده در نهایت فرمود هر چه در آنجا سفارش بدهید برای شما فراهم است. فیها ما تشتهیه الانفس. این آیات عام است و مختص مخاطب عرب نیست.
سخن گفتن پیامبران با مردم به اندازه عقل آنان
عربصالحی در پاسخ به این پرسش که نحوه رابطه وحی با واقعیتهای عینی چگونه است؟ گفت: برخی این روایت را مطرح میکنند که پیامبران وظیفه دارند مطابق با مقدار عقول مردم زمان خود سخن بگویند بنابر این قرآن هم در حد فهم مردم عرب زمان پیامبر(ص) است. پاسخ ما به این موضوع این است که روایت فرموده ما موظفیم به اندازه عقول مردم با آنها حرف بزنیم نه به اندازه فرهنگ و آداب و رسوم زمانه. پس برای عقل مردم و عقلی است که اسیر هوای نفس و قوانین غلط اجتماعی و فرهنگ جاهلی نیست همچنین ما برای کسانی که این شبهه را دارند میگوییم مخاطب پیامبر(ص) در دوره نزول اعراب بادیه و جاهلی بودند ولی امام علی(ع) و ابوذر و مقداد و سلمان فارسی و … هم بودهاند و حضرت صدیقه طاهره(س) هم بود. آیا پیامبر(ص) وظیفه نداشت طبق عقل علی(ع) و فاطمه(س) حرف بزند؟ به فرمایش علامه طباطبایی قرآن یک سفره گسترانیده برای همه بشر است که هر کسی به اندازه عقلش از آن بهره میبرد. عقل امام علی(ع) سرآمد عقل بشر در طول تاریخ است و فکر نکنیم امروز عقل ما بیشتر از آن دوره است.
وی افزود: حضرت علی(ع) با این همه عقل میفرمایند قرآن عمقی دارد که بشر به آن پی نخواهد برد. در روایات بیان شده که سوره توحید برای مردم آخرالزمان نازل شده است و امام رضا(ع) فرمودند وقتی مردم از توحید پرسیدند به سوره قل هو الله احد استناد کن.
عربصالحی اظهار کرد: قرآن آینه حوادث است نه متاثر از آن. خداوندی که علم و قدرت مطلق دارد محتوای قرآن را در بهترین قالب و قالبی حکیمانه نازل فرموده است لذا ۲۳ دوره عمر شریف پیامبر(ص) را بهترین مقطع برای نزول قرآن دانست و محتوایی نازل کرد که برای همیشه همه بشریت کافی است. شگرد برخی روشنفکران این است که به مسائل دمدستی و پیش پا افتاده استناد میکنند تا مخاطب خود را مجاب کنند ولی اگر علمی بحث کنیم استدلال ایشان قوی نیست.