تاریخ و عملکرد حزب کمونیست در عراق؛ مبارزه طبقاتی را کنار گذاشتیم!
به گزارش «مبلغ» به نقل از شعوبا، اولین حلقههای کمونیستی در عراق در دههی 1920 تشکیل شدند. حسین الرحال و خواهرش تفکراتی را شکل دادند که ایدههای سوسیالیستی را با مبارزات ضداستعماری و مبارزه برای حقوق زنان پیوند میداد. در سال 1934، حزب کمونیست عراق تأسیس شد. اگرچه به صورت زیرزمینی مدیریت میشد، اما توانست رهبری چندین اعتصاب علیه کارخانههای بریتانیایی را به عهده بگیرد. در دورهی کوتاهی پس از جنگ جهانی دوم، نقش پررنگ اتحاد جماهیر شوروی سبب شد کمونیستها در عراق آزادی نسبی داشته باشتد. حزب کمونیست عراق در دههی 40 میلادی به نیرویی مؤثر در مقابله با استبداد حاکمان و سلطهی بریتانیا تبدیل شد. تنها در سال 1946 بین 30% تا 60% کارگران نفت، راهآهن، برق و بنادر عراق توسط گروههای چپ سازماندهی شده بودند. زنان کمونیست نیز برای حقوق زنان مبارزه میکردند و اتحادیهی زنان عراق را در سال 1952 تشکیل دادند.
پادشاه عراق در سال 1949 رهبران حزب کمونیست عراق را اعدام کرد، اما پس از کودتای عبدالکریم قاسم در سال 1958، حزب کمونیست توانست مجدد قدرت گرفته و با ورود به حلقهی قدرت، قانون مدنی پیشرفتهای را تصویب کرده و اصلاحات ارضی را آغاز کنند. با این حال، به این دلیل فشار ایالات متحده در جنگ سرد، ملیگراهای عرب و نیروهای بعثی، قاسم ناچار شد در اصلاحات ارضی و نیز در قدرت حزب کمونیست تجدید نظر کند. در سال 1963، حزب بعث در طی کودتایی علیه قاسم قدرت را به دست گرفت و هزاران نفر از کمونیستها را به قتل رساند. ایدئولوژی حزب بعث ترکیبی از ملیگرایی پانعرب و سوسیالیسم ضدقبیلهای بود. در اولین اقدام، صنعت نفت عراق را ملی کردند و با استفاده از منابع مالی حاصل از این اقدام، توانستند توسعهی اقتصادی و مدرنیزاسیون را آغاز کنند. در سال 1973 علی رغم اعدامهای بیرحمانهی ده سال پیش، حزب کمونیست، به دلیل رابطهی دوستانهای که رژیم بعث با شوروی داشت، به همراه حزب بعث به جبههی ملی پیشرو پیوست. در نتیجه، فعالیتهای حزب کمونیست عراق از حالت زیرزمینی خارج شد و رژیم بعث نیز دیگر مخالف قدرتمندی نداشت. در ادامه، با تحت کنترل درآوردن بخش اقتصادی و صنعتی، به علاوهی اتحادیهها، گروههای دانشجویی و انجمنهای زنان، شبکهی کنترل و سرکوب کامل شد.
در سال 1978، صدام حسین به قدرت رسیده و با اقدام به برقراری روابط دوستانه با ایالات متحده، اتحاد حزب بعث با حزب کمونیست عراق را بر هم زد. کمونیستها برای فرار از دستگیری و شکنجه شدن، به اروپا، لبنان، یا کردستان میگریختند. از سوی دیگر، صدام حسین قدرت را در خانوادهی خود و نیز قبایل سنی متمرکز کرد و جمعیت شیعه و کرد عراق را به حاشیه راند. ریشههای مرزبندیهای فرقهای در جامعهی امروز عراق در این اقدام صدام نهفته است. او در جنگ ایران و عراق نیز، با استفاده از همین رتوریک فرقهای توانست مردم را برای جنگیدن علیه جمهوری اسلامی ایران بسیج کند. در ماههای آخر جنگ، رژیم بعث مشغول شورشیان مسلح کرد و شیعه در شمال و جنوب هم بود و هزاران نفر از آنان را به قتل رساند.
ستیز کردها برای خودمختاری و روابط حزب کمونیست عراق با کردستان
پس از اختلافات اولیه میان کردها و شاخهی کردستان حزب کمونیست، حزب دمکرات عراق در سال1946 تشکیل شد و توانست اندیشههای ملیگرایانهی کرد را با تفکرات سوسیالیستی ترکیب کند. در سالهای بعد، حزب کمونیست عراق کوشید شاخهی کردستان خود را تقویت کند، اما در سال 1974 که کردها علیه رژیم بعث دست به اسلحه بردند، به جای حمایت از آنها، به رژیم بعث در سرکوب کردها کمک کرد. پس از ضربهای که صدام حسین در سال 1978 به حزب کمونیست وارد کرد، بسیاری از اعضای آن گروههای مبارز کرد پیوستند، اما اتحادیهی میهنی کردستان، در مقابل، مبارزان کمونیست را قتل عام کرد. رژیم بعث نیز به واسطهی عملیات انفال توانست کردهای آزادیطلب را کاملا سرکوب کند. مجموعهی این وقایع، عدم اعتماد گستردهای بین کردها و جنبش چپ عراق ایجاد کرده است. به علاوه، سکوت کشورهای منطقه و دنیا در قبال نسلکشی انجام شده به نام عملیات انفال، اعتماد کردها به جریان جهانی چپ را از بین برد. قطعا این وقایع بر رویکرد ملیگرایانهی امروز بین سیاستمداران کرد تأثیر جدی داشته است.
اشغال نظامی عراق توسط امریکا در سال 1991 آغاز شد و کردها در فرایند آن توانستند خودمختاری نسبی کسب کنند. اگرچه موقت و بدون توافق جهانی، حکومت اقلیم کردستان در سال 1992 تأسیس شد، و در پارلمان کرسیهایی به اقلیتهای قومی و مذهبی منطقه و نیز به حزب کمونیست عراق اختصاص داد. اتحادیهی میهنی کردستان با تبدیل شدن به یک حزب سوسیال-دمکرات کوشید حمایت غرب و امریکا را برای خودمختار شدن کردستان جلب کند. از سوی دیگر، حزب کمونیست عراق هم در تلاش برای سازماندهی مجدد اعضای خود، پنجمین شورای حزب را در کردستان تشکیل داد. در این شورا حزب کمونیست کردستان-عراق تأسیس شد و مستقل از حزب کمونیست عراق فعالیتهای خود را آغاز کرد. احزاب کردستان در بازههایی سازگار بوده و در برخی دورهها به اختلاف رسیدهاند، اما با این حال در تمام این مدت مأمن احزاب سیاسی کردهای ایران و ترکیه بودهاند، مانند حزب دمکرات کردستان ایران، یا حزب کمونسیت کارگران که از سال 1978 برای به دست آوردن استقلال، علیه دولت ترکیه مبارزه میکرد.
حزب کمونیست عراق پس از سرنگونی صدام
مبارزهی همزمان با دیکتاتوری صدام حسین و فشارهای خارجی حزب کمونیست عراق را از پا درآمده بود. با این حال، در سال 2003، برخلاف احزاب کرد، شیعه و سکولار، به کنفرانسهای اپوزیسیون عراق نپیوست، چراکه توسط امریکا و بریتانیا حمایت میشدند. این ائتلاف توانست حکومت صدام را سرنگون کرده و با حمایت نیروهای خارجی، حکومت ائتلاف موقت عراق را تشکیل دهد. در پی این تغییر، علیرغم تشدید مرزهای فرقهای و ورود این مرزها به سیاست، عرصههای تازهای نیز در سیاست عراق گشوده شدند. برای اولین بار خیابانهای عراق به کانون فعالیت سیاسی تبدیل شد که مهمترین خواستهی آن پایان اشغال نظامی بود و حزب کمونیست عراق در خط مقدم این مبارزه حضور داشت. علاوه بر مبارزه علیه اشغال نظامی، حزب کمونیست پس از براندازی رژیم بعث کوشیدهاست فراتر از مرزهای فرقهای فعالیت کرده و در عین حال در سازماندهی اتحادیههای صنفی و کارگری نیز نقش داشته باشد.
مهمترین ستیزهای امروز حزب کمونیست علیه حکومت فرقهای، مسائل اقتصادی مانند فقر و بیکاری، و اسلام سیاسی است تا بتوانند حکومتی همهگیر و سکولار تأسیس کنند. اما باید در نظر داشت که تأثیر جنبش چپ، خصوصا چپ سنتی، در اثر سالهای سرکوب و قتل عالم، بسیار محدود است. عمدهی فعالیت آنها در اتحادیههای تجاری است و موفق شدهاند در این اتحادیهها عملکرد فرافرقهای داشته باشند. حزب کمونیست رویکرد طبقاتی به مبارزه را کنار گذاشته میکوشد به جای تعریف خود به عنوان چپ سفتوسخت، زمین مشترکی برای فعالیتهای حقوق بشری و دمکراتیک پیدا کند. فعالان سیاسی کردستان، در تضاد میان ایجاد تغییرات سوسیالیستی و تأسیس نظام ملی خودمختار در نوساناند. عدم اعتماد بین حکومت مرکزی و دولت خودمختار شرایط را دشوارتر هم میکند.