پیشفرضهای متعصبانه و خود حقپنداری مهمترین آسیبهای تفسیر تطبیقی
مبلغ/ انسیه عسگری، نویسنده کتاب «جریانشناسی تفسیر تطبیقی» گفت: تعصب بر پیشفرضهای مذهبی و اینکه هر مذهبی از قبل خود را حق بداند و جعلی دانستن روایات مذهب مخالف با اتهامانی چون رافضی از جمله آسیبهای مبنایی در تفسیر تطبیقی است.
به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا، انسیه عسگری، استادیار دانشگاه حضرت معصومه(س) و نویسنده کتاب «جریانشناسی تفسیر تطبیقی»، در نشست نقد و بررسی این اثر که در دانشگاه حضرت معصومه(س)، برگزار شد، گفت: زمانی که مشغول نوشتن این کتاب شدم منابع مورد نیاز بسیار اندک بود و حتی تفسیر تطبیقی هیچ پیشینه علمی و تاریخی نداشت و این امر سبب دشواری کار شد.
وی با بیان اینکه تفسیر تطبیقی گونه نوظهوری از روشهای تفسیری مانند تفسیر قرآن به قرآن است، افزود: در برخی تفاسیر و کتب با عنوان تفسیر مقارن از آن یاد کردهاند، ولی ابتدا باید دقت کنیم که جایگاه این روش تفسیری در تفسیرپژوهی کجاست؟ کمااینکه ما دو نوع تعبیر داریم، متن و متنپژوهی یا تفسیر و تفسیرپژوهی، بنابراین جنس کار ما باید مشخص باشد.
تفاوت توصیف و تجویز
عسگری با اشاره به روش پرداختن به موضوع در این کتاب، اضافه کرد: نباید مقام توصیف و دستورالعمل یعنی هست و نیست را با باید و نبایدها آمیخته کنیم؛ این کتاب از هستها و نیستها سخن میگوید و قصد دارد دریچهای را از این منظر به سوی بایدها و نبایدها باز کند. بنابراین در فصل اول، چیستی تفسیر تطبیقی بیان و جایگاه آن در نظام طبقهبندی تفاسیر روشن شده است. استادان و پژوهشگرانی مانند حجج اسلام رضایی اصفهانی، نجارزادگان و طیب حسینی به چیستی تفسیر تطبیقی پرداختهاند و حداقل ده دیدگاه در این باره در کتاب بیان شده است و دیدگاهی که بیش از همه مورد توجه بوده، مقایسه تفسیر شیعه و سنی است. لذا جریانشناسی تاریخی هم انجام شده است.
استادیار دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه یکی از فصول کتاب، مبانی و روش تفسیر تطبیقی است، اظهار کرد: البته نویسنده مبانی، رهیافت و روش را تدوین نکرده است، بلکه به توصیف مبانی و رهیافتها و روشهای به کار گرفته شده در این تفسیر پرداخته و اولین مبنای ما هم وجود و پذیرش اختلافات مذهبی در این نوع تفسیر است. همچنین دو نوع رهیافت داریم؛ یکی تقریبی و دیگری حقجویانه.
آسیبهایی که متوجه تفسیر تطبیقی است
عسگری با ذکر اینکه آسیبشناسی هم شامل مبنایی و روشی است، اضافه کرد: جدل فرقهای، تعصب بر پیشفرضهای مذهبی، هر مذهبی از قبل خود را حق بداند و نیز جعلی دانستن روایات مذهب مخالف با اتهاماتی چون رافضی از جمله آسیبهای مبنایی در تفسیر تطبیقی است. آسیبهای روشی هم شامل مواردی مانند عدم رجوع به منبع اصلی و استفاده از منابع واسطه در نقد و تحلیل مذهب مخالف است. بنابراین وقتی مفسر میخواهد عقیده شیعه یا اهل سنت را بداند، نباید به منابع واسطه رجوع کند و دیدگاه هر مکتب را از منابع معتبر و مورد اعتماد بگیرد.
جذاب و دلنشین بودن کتاب
همچنین حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود طیبحسینی، دانشیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، به عنوان ناقد گفت: این کتابی بسیار خوب و جذاب در بین نوشتههای علوم قرآنی است و بدون اغراق جای تقدیر دارد، به خصوص اینکه در شرایطی نوشته شده که فضای علمی در بحث تفسیر تطبیقی مانند امروز نیست. حدود سال ۱۳۸۶ به عنوان مدیر علوم قرآن دایرةالمعارف قرآن از یکی از استادان مشهور کشور که ایجاد تفسیر تطبیقی مرهون تلاشهای او بود، خواهش کردم که مقالهای را برای دایرةالمعارف بنگارند و پیگیری زیادی هم کردم. بعد از اصرار بنده یک برگه کاغذ را که فقط یک روی آن نوشته بود، به بنده داد و گفت چیزی که بنده میتوانم ارائه کنم در این حد است و خودم مجبور شدم مقالهای را برای دایرة المعارف بنویسم، ولی آن هم از شش صفحه فراتر نرفت.
طیب حسینی بیان کرد: مولف در کتاب موجود یکسوم مباحث خود را کم و منتشر کرده است و اگر قرار بود همه آن منتشر شود، صفحات بسیار بیشتر بود؛ ایشان به نیکویی همه جوانب تفسیر تطبیقی را کاویده و به بحث گذاشته است. کسی را سراغ ندارم که مباحث نظری تفسیر تطبیقی را اینگونه کاویده باشد. بنابراین این کتاب ارزشمند است، به خصوص اینکه در این زمینه سابقهای نداشتیم. آقای رضایی اصفهانی مقالهای را در سال ۱۳۹۰ نوشت که در زمان خود خوب بود، ولی در این اثر پیشینه، تعاریف و اصطلاحات و تفکیک اصطلاحات مشابه به خوبی بیان شده است. همچنین از نقد و اظهارنظر و تحلیل مؤلف برخوردار است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه این کتاب در سال ۹۵ نوشته شد، تصریح کرد: نقد یک کتاب سالها بعد از تألیف آن آسان است، زیرا زمانی که کتاب نوشته شد افراد چندان با این نوع مباحث آشنا نبودند، ولی امروز چند اثر در این باره منتشر شده است. کتاب کماشکال است؛ گرچه بیان نقاط ضعف به تقویت اثر کمک میکند. کتاب مباحث خود را با تعریف تفسیر مقارن آغاز کرده، در حالی که عنوان کتاب تفسیر تطبیقی است؛ باید با تعریف تفسیر تطبیقی آغاز و بعد نوشته میشد که معادل عربی آن مقارن است و به تعریف مقارن میپرداخت.
پیشینه ادبیات تطبیقی در غرب و ایران
طیب حسینی بیان کرد: عربها زودتر از ما تفسیر مقارن را نوشتند ولی گمان میکنم ما تفسیر تطبیقی را از مقارن عربها نگرفتهایم. غربیها در اوایل قرون ۱۹ میلادی، فرانسویها اصطلاح ادبیات تطبیقی را مطرح کردند و سالها بعد یکی از محققان آنها این ادبیات را بازسازی کرد و عربها عنوان تفسیر مقارن را از آنها گرفتند و ما هم از ادبیات تطبیقی فرانسویها. فاطمه سیاح که فرزند یک ایرانی مقیم روسیه بود اولین کسی است که در دانشگاه تهران کرسی ادبیات تطبیقی راهاندازی کرد. بنابراین اصطلاح تطبیق ما کاملاً از اعراب مستقل است و آنها هم تعبیر مقارن خود را از فرانسویها و از شاگردان گیارد فرانسوی گرفتهاند.
وی با اشاره به اینکه تفاوت تفسیر ادبیات تطبیقی، تفسیر تطبیقی و مقارن لابهلای تعاریف در کتاب آمده است و باید برجستهتر شود، اظهار کرد: تفسیر تطبیقی در ایران در سالهای اخیر به سمت مباحث کلامی بین شیعه و سنی رفته است. از این رو در سال ۱۴۰۱ کتابی را نقد میکنیم که در سال ۱۳۹۵ نوشته شده و اگر ایشان امروز مینوشتند شاید نقدهای بنده وارد نبود. در تفسیر تطبیقی باید بیطرف باشیم، مثلاً وقتی میخواهیم دیدگاه علامه طباطبایی شیعه را با رشیدرضا، که سنی است، مقایسه کنیم باید دیدگاه طرفین را بیطرفانه نقل و آن دو را مقایسه کنیم که با تفسیر مقارن و تقریبی تفاوت دارد. مثلاً مجمع البیان طبرسی بیشتر رویکرد تقریبی دارد نه تطبیقی.