«ترکیه» در ره ترکستان
بررسی ابعاد سفر یک مقام ارشد دولت اردوغان به تلآویو پس از ۱۵ سال
مبلغ/ پس از چندین سال روابط تنشآلود میان ترکیه و رژیم اشغالگر صهیونیستی، مناسبات دو کشور ظاهراً چند وقتی میشود که وارد ماه عسل دوباره شده است؛ نمود اصلی آن، سفر اسحاق هرتزوگ، رئیسرژیم صهیونیستی به آنکارا در اواخر سال گذشته بود.
به گزارش «مبلغ» به نقل از قدس آنلاین، پس از چندین سال روابط تنشآلود میان ترکیه و رژیم اشغالگر صهیونیستی، مناسبات دو کشور ظاهراً چند وقتی میشود که وارد ماه عسل دوباره شده است؛ نمود اصلی آن، سفر اسحاق هرتزوگ، رئیسرژیم صهیونیستی به آنکارا در اواخر سال گذشته بود.
مناسبات طرفین پس از حمله نظامیان اسرائیل به کشتی ماوی مرمره در سال ۲۰۱۰ به پایینترین حد خود رسید و افزایش تنشها در فلسطین نیز تأثیر منفی بر روابط آنکارا و تلآویو گذاشت. اما در ادامه روند بازسازی روابط، روز گذشته «مولود چاووش اغلو» وزیر خارجه ترکیه به منظور دیدار با مقامات صهیونیست وارد اراضی اشغالی شد.
گفته میشود سفر وزیرخارجه ترکیه به اراضی اشغالی نخستین سفر یک مقام ارشد ترکیهای به تلآویو طی ۱۵ سال گذشته محسوب میشود. همین موضوع سبب شد در گفتوگو با دکتر هیراد مخیری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل به ابعاد اهمیت این سفر بپردازیم که در ادامه میخوانید.
آقای دکتر، همکاریهای راهبردی ترکیه و اسرائیل را از چند منظر میتوان مورد توجه قرار داد؟
باید از چند حوزه روابط راهبردی ترکیه و اسرائیل را مورد توجه قرار داد. نخستین حوزه بررسی اهداف مشترک ترکیه و اسرائیل، ژئوپلتیک سوریه و خاورمیانه و دوم ژئوپلتیک غرب و شمال غربی جمهوری اسلامی ایران است. سومین حوزه اهداف مشترک، در بازسازی تاریخ ترکان اغوز آسیای میانه نهفته است. چهارمین مورد جنگ اوکراین- روسیه است و در حوزه پنجم همکاریها؛ تعاملات آنکارا- تلآویو در شمال آفریقا وجود دارد. اما در این میان، به تضادهایی که این همکاریها در مقابل منافع کشورمان به وجود میآورد بیشتر توجه خواهیم کرد.
ترکیه و اسرائیل چگونه منافع مشترکی را در سوریه برای خود تعریف کردند؟
درزمینه اهداف حوزه اول، باید ذکر کرد از آنجا که ایران در سوریه در شرایط پیشرفت قرار دارد و این پیشرفتها به نوعی تهدید در مقابل ترکیه و رژیم اسرائیل است، خروج ترکیه در سوریه شکست محسوب میشود. بنابراین شاهدیم از عوامل همکاری چندوجهی تلآویو و آنکارا همین جبهه سوریه و بهخصوص شمال سوریه است. از آنجا که ایران در سوریه از لحاظ اطلاعاتی و امنیتی در جایگاه ویژهای قرار دارد بهویژه در بخشهای شمالی سوریه و بلندیهای جولان و مناطقی که در تضاد منافع رژیم صهیونیستی قرار میگیرد، ترکیه و اسرائیل منافع مشترک خود را در این جبهه تعریف کردهاند.
نباید فراموش کنیم این قبیل همکاریها از ابتدای جنگ سوریه و فراز و فرود داعش در سوریه، بین مقامات امنیتی اسرائیل و ترکیه برقرار بوده است اما دوسال گذشته این همکاریها به اوج خود رسیده است.
آیا حمایت از افکار تجزیهطلبانه در عراق و ایران نیز محصول همکاری تلآویو و آنکاراست؟
در موضوع جمهوری اسلامی ایران باید به این نکته توجه کنیم که همکاری اسرائیل-ترکیه در راستای تضعیف منافع ایران با رویکردی جدید مشاهده میشود و البته میتوان گفت نوع تعاملات بهگونهای است که میتوان به جنگهای هیبریدی نظیر هدایت افکار تجزیهطلبانه، رشد جریانهای پانکردی و پانترکی و به وجود آوردن تهدیدات زیست محیطی و بهخصوص جنگ آب و سدسازیهای مشترک ترکیه و رژیم صهیونیستی اشاره کرد که علیه ایران و عراق صورت گرفته است.
از سوی دیگر طرحریزی اقدامات تروریستی و ترور شخصیتهای نخبه نظامی و هستهای کشورمان را شاهد هستیم که بسیاری از آنها از مرزهای همسایگان غربی انجام شد. در باب این همکاریهای مشترک آنکارا و تلآویو در قفقاز جنوبی و نخجوان، سیاست تضعیف شیعیان و صدور شیعه صادراتی مشارکتی آنکارا-تلآویو در جمهوری آذربایجان و نخجوان را داریم و اقدامات علنی علیه شیعیان و مقامات جمهوری آذربایجان را نیز میتوانیم در این راستا قرار دهیم.
ترکیه و اسرائیل بحث تمدنسازی را چگونه برنامهریزی میکنند؟
باید اذعان کرد ترکیه هم در مشارکت با اسرائیل، اهداف نوعثمانیگرایی خود که رویای پیشبرد قلمرو تورانی است را در سر میپروراند و تمایل دارد نفوذ خود در سمت مناطق شرقی و شمال شرقی، قفقاز و آسیای مرکزی را توسعه دهد و حتی میتوان از دیگر ابعاد همکاریهای ترکیه و تل آویو را مرزهای شمال غربی و در آینده شمال شرقی کشورمان عنوان نمود. در نتیجهگیری نهایی میتوان گفت این سیاستهای مشارکتگونه اسرائیل-ترکیه در یک دهه گذشته، موجب تضعیف جایگاه ترکیه در جهان اسلام و رشد نارضایتیهای مردم ترکیه شده است که این مسئله به دلیل همکاریهای ترکیه و اسرائیل به وجود آمده است.