ایران و مصر از قطع کامل روابط تا احتمال بهبود روابط
مبلغ/ شرایط منطقه و تثبیت قدرت ایران و وجود پتانسیلهای همکاری متعدد میان مصر و ایران و نقطه نظرات مشترک ۲ طرف در خصوص برخی پروندههای منطقه، زمینه مناسبی را برای احتمال بهبود روابط ۲ کشور فراهم کرده است.
به گزارش «مبلغ» به نقل از فارس، تلاش برای بهبود روابط ایران و مصر پس از ۴۳ سال قطع روابط بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. در طول ۱۰ سال اخیر بارها منابع رسانهای از تلاش دو کشور برای همگرایی و برقراری روابط رسمی سخن گفته و برخی مواقع نیز امیدها در این خصوص افزایش یافته است، اما هربار شاهد نتیجهای نبودهایم.
در روزهای اخیر و همزمان با پیشرفت نسبی در گفتوگوهای تهران و ریاض، مقامات رسمی از تلاشها برای توسعه روابط مصر و ایران سخن میگویند. در این راستا «فؤاد حسین» وزیر خارجه عراق پنجشنبه هفته گذشته به شبکه العربیه گفت که گفتوگوهای اطلاعاتی ایران با مصر و اردن در بغداد شروع شده است. او جزئیات بیشتری در این باره بیان نکرد.
سپس حسین امیر عبدالهیان وزیر خارجه ایران نیز روز یکشنبه در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در مورد صحبتهای اخیر فواد حسین وزیر امور خارجه عراق گفت: «ما هنوز مذاکرهای برای پیشرفت روابط و توسعه روابط به صورت مستقیم با طرف مصری نداشتهایم ولی برخی از تلاشها در جریان است که در جریان همکاریها بین کشورهای اسلامی، تهران و قاهره هم روابطشان به حالت طبیعی و عادی برگردد.»
امیر عبداللهیان گفت که در حال حاضر دفتر حافظ منافع ایران در قاهره فعالیت میکند و مصر نیز در تهران دفتر حافظ منافع دارد، مصر کشور مهمی در جهان اسلام است و روابط طبیعی و رو به توسعه تهران و قاهره به نفع دو کشور و منطقه است.
بنابراین با این اظهارات و همزمان با این خبر که گفتوگوهای تهران و ریاض قرار است در سطح دیپلماتیک پیگیری شود، به نظر میرسد میتوان وضعیت فعلی و تلاشها برای بهبود روابط تهران و قاهره را جدیتر گرفت.
در ادامه نگاهی کوتاه به سیر روابط ایران و مصر و سپس شرایط دو کشور برای گام برداشتن در مسیر همگرایی میاندازیم.
روابط مصر و ایران با فراز و نشیب زیادی بر اساس ماهیت نظام سیاسی حاکم بر مصر روبرو بوده است. در دوره پادشاهی روابط میان طرفین محکم بود و گواه آن نیز ازدواج فوزیه خواهر ملک فاروق با شاه مخلوع ایران بود.
در دوره جمال عبدالناصر نیز وی از دولت مصدق که غربیها پس از ملی کردن صنعت نفت ایران وی را برکنار کردند، حمایت میکرد، هرچند در که در آینده روابط مصر با شاه ایران بشدت تیره شد، بالاخص پس از آنکه محمدرضا پهلوی در ارتباط ایران با رژیم صهیونیستی بهشکل دوفاکتو خبر داد.
در دوره انور سادات و حسنی مبارک روابط دو کشور قطع شد. در دوره سادات وی با انقلاب اسلامی ایران مخالفت و از شاه مخلوع حمایت کرد. رژیم مبارک نیز همسو با سیاستهای آمریکا و غربیها در مسیر ضدیت با جمهوری اسلامی ایران حرکت کرد.
پس از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ و سرنگونی رژیم حسنی مبارک و روی کار آمدن اخوان المسلمین، روابط دو کشور شاهد پویایی بود و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران به مصر رفت و به نظر میرسید که قرار است دوره جدیدی در روابط دو کشور آغاز شود.
اما با عزل مرسی و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی وی تلاش کرد که در راستای جلب حمایت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به ویژه سعودیها از برقراری روابط با ایران پرهیز کند.
با این روند پر فراز و نشیب، اما دو کشور در مقاطعی به سمت تلاش برای بهبود روابط پیش رفتهاند که تاکنون نتیجه ملموسی نداشته است. جالب توجه است که سابقه این تلاشها حتی به دوران «حسنی مبارک» نیز میرسد.
در این راستا میتوان به مقاله مشترک سید حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و «یاسین العیوطی»، استاد روابط بین الملل دانشگاه نیویورک در وبگاه آسیا تایمز اشاره کرد. در این مقاله ادعا شده است که در سال ۲۰۰۴ نشستی محرمانه میان رئیس کمیته روابط خارجی و امنیت ملی ایران با «اسامه البارز»، مشاور سیاسی وقت حسنی مبارک، رئیس جمهوری سابق برگزار شد. بعد از این که مذاکرات در قاهره انجام شد، توافقی به وجود آمد تا روابط مصر و ایران عادی شود. اما این توافق به دلیل مخالفت تصمیم گیران در قاهره و تهران به سرانجام نرسید.
هیثم حسنین، پژوهشگر در مرکز واشنگتن در این باره میگوید که تلاشهای بسیاری برای نزدیکی روابط تهران و قاهره بعد از سقوط حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر در سال ۲۰۱۱ صورت گرفت. وی میگوید: «تنها شش روز بعد از کناره گیری مبارک، شورای عالی نیروهای مسلح به ناوهای ایرانی اجازه داد که برای نخستین بار طی ۳۰ سال گذشته از کانال سوئز عبور کنند.»
بعد از آن هم عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر برای مراسم انتصابش از حسن روحانی، رئیس جمهور وقت ایران دعوت به عمل آورد. با این حال روابط دو کشور همچنان محدود و به دور از مناسبات رسمی ادامه یافته است.
درباره آن چه «تهدید شیعی» گفته میشود و عدهای در مصر تلاش دارند برای آن تبلیغ کنند، العیوطی میگوید: «اصولا تقسیم بندی سنی – شیعی در مصر وجود ندارد و چنین حرفهایی بیاساس است.»
سوریه، دروازهای به سوی همگرایی تهران-قاهره
پرونده سوریه و سیر تحولات پس از آن، اثبات قدرت ایران در منطقه در حفظ سوریه به عنوان متحد راهبردی در برابر شدیدترین توطئههای خارجی، این دستاورد را برای تهران در پی داشت تا موقعیت خود را در منطقه تثبیت کرده و به عنوان بازیگری که دیگران نمیتوانند نادیدهاش بگیرند، خود را به رقبا تحمیل کند.
مصر و سوریه دو کشور عربی با اشتراکات پر شمار تاریخ جهان عرب معاصر را رقم زدهاند. حتی دو کشور در دورهای از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱ متحد شده و کشور جدیدی به نام «جمهوری متحد عربی» را تشکیل داده بودند.
ملیگرایی عربی و مهمتر از آن مخالفت با تفکرات اخوانالمسلمین و همچنین روابط قوی هر دو با روسیه و نوع سیاست خارجی قاهره، نظر مقامات مصری مبنی بر لزوم ثبات در کشورهای عربی و منطقه، موجب شد تا مصر همواره حامی حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه و لزوم مبارزه با تروریسم در این کشور باشد. بنابراین در یکی از جنجالیترین بحرانهای منطقه که یک سوی آن آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و قطر و ترکیه حضور داشتند، نگاه مصر به ایران و روسیه نزدیک بود.
از همین رو بود که مصر به پیشنویس قطعنامه روسیه درباره سوریه در مهر ۱۳۹۵ رای مثبت داد که خشم عربستان را به دنبال داشت و سبب شد که ریاض صدور نفت به مصر را قطع کند. پس از آن بحثهایی درباره جایگزینی ایران به جای سعودیها در زمینه نفت مطرح شد و حتی خبر سفر وزیر نفت مصر به تهران در سال ۱۳۹۵ نیز در رسانهها انتشار یافت که سپس با فشار آمریکا و امارات سفر مذکور لغو و اصل سفر نیز تکذیب شد.
علاوه بر سوریه، در موضوع یمن نیز، مصر هر چند در گفتار حمایت خود را از ائتلاف سعودی اعلام کرد، اما در عمل به جز در ماههای ابتدایی حمایت چندانی در اعزام نیرو و تجهیزات به یمن انجام نداد. علاوه بر اینکه مصر تجربه شکست تلخ در جنگ ۱۹۶۰ در یمن را داشت و در آن زمان حداقل ۱۰ هزار نیرو را در یمن از دست داد، این بار نیز درگیری با نیروهای مردمی یمن از منظر منافع ملی هیچ منطقی برای مصر نداشت. به خصوص اینکه امنیت دریای سرخ، بابالمندب و مهمتر از همه کانال سوئز برای اقتصاد مصر حیاتی بود و آرامش در یمن بهترین خبر برای قاهره محسوب میشود.
به نظر میرسد همین شرایط موجب شد تا در جولای ۲۰۱۵ نیز محمد حسنین هیکل در گفتگو با روزنامه السفیر لبنان بگوید که در حال حاضر در مصر نوعی بحث و جدل برسر استقبال از ایران و یا عدم از استقبال از این کشور در جریان است اما تلاشهای زیادی برای همین نزدیکی وجود دارد.
افزایش دیدارهای نیمه رسمی و غیر رسمی
دیدار محمد جواد ظریف وزیر خارجه وقت ایران با «سامح شکری» همتای مصری وی در مهر ۱۳۹۴ در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل کافی بود تا انبوهی از تحلیلها و میزگردها در خصوص نزدیکی میان تهران و قاهره در رسانههای عربی شکل گیرد. دیداری که سال بعد نیز در مهر ۱۳۹۵ تکرار شد و تصاویر این دیدار در همه رسانههای عربی انتشار یافت.
در ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ دفتر حافظ نافع ایران در قاهره پس از سالها میزبان برگزاری مراسمی به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران بود که در آن «خالد ثروت» معاون وزیر امور خارجه مصر شرکت کرد. «ناصر کنعانی» رئیس وقت دفتر حافظ منافع ایران در این مراسم گفته بود: «روزی که مصر و ایران همدیگر را ملاقات خواهند کرد، نزدیک است.» کنعانی سپس گفته بود که تهران آماده است در صورت وجود اراده سیاسی از جانب مصر در راه توسعه روابط قدم بردارد.
در همین سالها است که به گفته منابع عربی و مصری، نشستهای کارشناسان و مقامات امنیتی و اطلاعاتی ایران و مصر به تدریج شکل میگیرد، اینکه پیش از آن نیز چنین نشستهایی وجود داشت یا نه، اطلاعی از آن در دست نیست، اما در تاریخ ۱۶ آگوست ۲۰۲۱ (۲۵ مرداد ۱۴۰۰) منابع دیپلماتیک مصری به وبسایت العربی الجدید گفتند که امارات متحده عربی و عربستان سعودی به دفتر ریاستجمهوری مصر پیام دادهاند که از نزدیکی روابط قاهره و تهران و ارتباطاتی که میان قاهره و حزبالله لبنان در همان ایام وجود داشته است، نگران هستند.۴
منابع مصری در آن تاریخ به العربی الجدید گفتند که امارات و عربستان سعودی از اینکه تهران و قاهره جدای از مذاکرات تهران و ریاض در حال گفتوگو هستند، نگرانند. به گفته این منابع عربستان سعودی و امارات عقیده دارند ایران از نزدیکی میان اردن، مصر و عراق حمایت میکند و این مسأله میتواند قدرت منطقهای آنها را تحتالشعاع قرار دهد. گفتنی است که سه کشور مصر، اردن و عراق تاکنون چندین نشست در سطح سران برگزار کرده و عبدالفتاح السیسی در یک سال گذشته دو بار به بغداد سفر کرده است.
در یکی از این سفرها که برای حضور در نشست «کنفرانس همکاری و شراکت بغداد» در ششم شهریور ۱۴۰۰ صورت گرفت، حسین امیر عبداللهیان نیز به نمایندگی از ایران حضور داشت و فیلم گفتوگوی وی با السیسی بازتاب گستردهای در رسانهها یافت.
در تاریخ ۱۹ ژانویه ۲۰۲۲ (۲۹ دی ۱۴۰۰) بار دیگر منابع مصری از ارتباطات میان ایران و مصر و برپایی نشستهای اطلاعاتی میان دو کشور برای بررسی و ارزیابی اوضاع منطقه و مسائل مورد اهتمام دو طرف خبر دادند. این منابع دیپلماتیک همچنین خبر دادند که یک سال پیش از آن نیز نشست امنیتی و اطلاعاتی بین دو کشور شکل گرفته بود.
به گفته منابع مصری، اقدام در راستای بهبود روابط دو طرف در آن مقطع مطرح نبود و تنها طرفین بر این توافق کرده بودند که هیچ کدام به منافع دیگری در منطقه ضربه نزند.
پس از آن در ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲ (۸ تیر ۱۴۰۱) بار دیگر منابع مصری به العربی الجدید گفتند که دیداری در سطح اطلاعاتی و امنیتی میان مقامات مصری و ایرانی انجام گرفته و پروندههای مربوط به امنیت منطقه در آن نشست بررسی شده است. به گفته این منابع مسیر جدیدی در ارتباطات میان ایران و مصر در سطح امنیتی شکل گرفته است.
طبق این گزارش مقامات قاهره در این نشست گفتهاند که مصر هرگز در هیچ ائتلافی علیه ایران حضور نخواهد یافت. مقامات ایران نیز به مصریها گفتهاند که ادعای صهیونیستها مبنی بر قصد تهران برای هدف قرار دادن گردشگران اسرائیلی در خاک مصر کذب محض است.
در جدیدترین مورد، روزنامه الزمان چاپ قاهره در روز دوشنبه (۱۳ تیر ماه) به نقل از منابع مصری نوشت که مصر هرگز درگیری نظامی با ایران را نمیپذیرد و وارد هیچ ائتلافی علیه ایران نخواهد شد و عبدالفتاح السیسی در سفر اخیر خود به عمان از این کشور خواسته تا این پیام را به ایران برساند.۵
نگاه مصر به چراغ سبز امارات و عربستان سعودی
همانگونه که ذکر شد، منابع عربی بارها از دیدار اطلاعاتی و امنیتی میان ایران و مصر خبر دادهاند، هرچند مقامات رسمی تهران و قاهره تاکنون سخنی در این باره به زبان نیاوردهاند.
سؤالی که مطرح میشود این است که چه عاملی موجب شده است تا مصر در برقراری روابط با ایران دست به عصا بوده و تعلل کند. آنگونه که از مواضع رسمی و غیر رسمی مصریها میتوان فهمید این است که مصریها تلاش دارند تا حد ممکن این نزدیکی با ایران موجب آزرده خاطر شدن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نشود. به طوری که منابع مصری به العربی الجدید گفتهاند که مصر آماده است که نه تنها سطح روابط تهران و قاهره کاهش نیابد، بلکه به شرط «پایبندی ایران به سیاستی مناسب در قبال کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس» سطح روابط گسترش نیز یابد.
بنابراین مصر نمیخواهد حمایت کشورهایی همچون امارات و عربستان سعودی را از دست بدهد، کشورهایی که کمکهای اقتصادی آنها اقتصاد مصر را از فروپاشی نجات داده است.
تهران و قاهره بر این عقیدهاند که شرایطی نه صلح و جنگ حاکم بر دو کشور توانایی مصر در اثرگذاری بر پروندههای منطقه را کاهش داده است.
میتوان گفت که اگر مشکلات اقتصادی و بحرانی که مصر با آنها مواجه است نبود؛ قاهره بسیاری از گزینههای تحمیل شده توسط دیگران را که اکنون ناگزیر از پذیرش آنهاست نمیپذیرفت، اما اکنون تلاش دارد تا حد ممکن در راستای بهبود وضعیت اقتصادی نامناسبش، خود را با این درخواستها وفق دهد.
در بخش پایانی باید به این نکته نیز توجه کرد که موضع آمریکا و رژیم صهیونیستی به بهبود روابط ایران و مصر است، واشنگتن و تل آویو به عنوان دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی ایران هرگز به این مسأله روی خوش نشان نخواهند داد و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از هر گونه تعامل میان کشورهای منطقه به عمل خواهند آورد. آمریکا به زعم خود، هرگز اجازه قدرت برتر غیر از رژیم صهیونیستی در منطقه یا تجمیع قدرتهای منطقهای را نمیدهد.
جمعبندی
مصر و ایران به عنوان دو کشور تمدنساز در منطقه، دارای پتانسیلهای همکاری و همافزایی متعددی در راستای تأمین منافع کشورهای منطقه و یکدیگر و تثبیت امنیت و ثبات در غرب آسیا و شمال آفریقا هستند.
جمهوری اسلامی ایران، همواره خواستار برقراری روابط میان کشورهای منطقه به دور از دخالتهای آمریکا و غرب بوده و بر این اصل بارها تأکید کرده که امنیت منطقه میبایست به دست خود کشورهای منطقه تأمین شود.
در مقابل مصر نیز پس از دههها اصرار بر حرکت در مسیر خواستههای آمریکا و وابستگی اقتصادی به برخی کشورهای عربی، به دلیل تحولات منطقهای و تثبیت قدرت ایران چندین سال است که خود را نیازمند به همکاری و هماهنگی با ایران میبیند و به دنبال پیگیری منافع ملی خود در منطقه میرود.
اراده سیاسی از جانب ایران بارها برای برقراری روابط با مصر اعلام شده است و در صورت وجود چنین ارادهای که به نظر میرسد، احتمال دارد که اکنون وجود داشته باشد، میتوان به برقراری روابط رسمی میان تهران و قاهره در آینده امیدوار بود.