ریشه تاریخی حکایت ایثار حضرت ابوالفضل(ع) / جویا جهانبخش
مبلغ نوشت: حکایت ایثار آب توسط حضرت ابولافضل(ع) در واقعه عاشورا با تفصیلی که معمولاً در منابر و مراسمات مطرح میشود در منابع کهن و معتبر موجود نیست. از همین روی برخی آن را در زمرۀ روایات نامستند انگاشتهاند و اصل حکایت ایثار حضرت ابوالفضل(ع) را ه مزیر سوال برده اند.
اطلاعات نوشت: در ماجراى شهادت حضرت ابوالفضل عباس که داستان دلاوری و جانفشانی و ازخودگذشتگی او همواره بخشی از تکاندهندهترین بخشهای «تاریخ خونبار عاشورا»ست، در میان ذاکران و گویندگان حکایتی مشهور و زبانگرد است حاکی از این که «عباس … دست فرا برد و کفى آب برگرفت تا بیاشامد، تشنگى سیدالشهدا(ع) در خاطرش صورت بست؛ آب را از کف برافشاند و مشک را پرآب نمود و از شریعه۱ بیرون شتافت، مگر خویشتن به لشکرگاه برادر برساند و کودکان را از زحمت تشنگى برهاند…»۲
این حکایت با این تفصیل، در منابع کهن و معتبر موجود، مسطور نیست. از همین روی برخی آن را در زمرۀ روایات نامستند حماسۀ عاشورا انگاشتهاند و اندراج مضمون این حکایت در ضمن نقلهای داستانگونۀ بعض منابع نسبه متأخر نهچندان موثوق،۳ این خیال را دامن زده است که اصل حکایت ایثار حضرت ابوالفضل(ع) در باب «آب» نیز ریشۀ تاریخی کهن نداشته باشد و از زمرۀ آن پیرایههای داستانی به شمار آید که حکایتگویان به نیت بیش شورانیدن عواطف سامعان نقل میکردهاند… چنین نباید پنداشت.
هرچند تفصیل حکایت، چنان که گفتیم، در منابع دیرین و معتبر موجود مسطور نیست، لیک گواه و سند تاریخی مهمی در دست داریم که نیک نشان میدهد مضمون این حکایت یا حکایتی از این دست، لاأقل در سدۀ دوم هجری معروف بعض أهل نظر بوده و آنچه در مقاتل متأخر آمده، ریشهای بسیار کهن دارد، هرچند که تفصیل جزئیات آن بر ما معلوم نباشد.
آری، سوکسرودهای بس عتیق در دست است که نشان میدهد این ماجرا، یا ماجرائی از این دست، فیالجمله ریشۀ قدیم و قویم داشته است، لیک منکران از این سند و دلالتش غفلت کردهاند. آن سوک سروده را از کتاب کرامند «مقاتل الطالبیین» ابوالفرج اصفهانى (۲۸۴ – ۳۵۶ق) میآوریم:
أحق الناس أن یبکى علیه فتى أبکى الحسین بکربلاء
أخوه و ابن والده علی أبوالفضل المضرج بالدّماء
و من واساه لایثنیه شئ و جاد له على عطش بماء۴
یعنى: «سزاوارترین مردمان به آن که بر وى بگریند، جوانى است که دیدۀ حسین(ع) را در کربلا سرشکبار کرد: برادرش و پور پدرش، على؛ یعنى ابوالفضل، آن به خون خویش گلگون! همو که خاطر حسین(ع) را تسلى مىبخشید و چیزى پشتش را خم نمىتوانست کرد. همو که با همۀ تشنگى، آب را نثار حسین کرد.»
این «همو که با همۀ تشنگى آب را نثار حسین کرد»، علیالظاهر اشارت است به همان حکایت مشهور و زبانگرد در میان ذاکران و گویندگان؛ و اگر تطبیق و استنباط نگارنده صحیح باشد، این شعر پشتوانه و گواه بسیار کهنى است از براى نقل پیشگفته که برخی آن را بیریشه انگاشتهاند. خود این سوکسروده یک سند تاریخی و فرهنگی است که نشان میدهد چنین مضمونیر ذهنیتی، سدهها پیش از آنکه برخی از مقاتل مشهور و متداول تدوین گردد، وجود داشته است؛ آن هم نزد چه کسانی؟ نزد خاندان خود حضرت عباس سلام الله علیه.
از دیرباز گفتهاند و شنیدهایم که: أهل البیت أدری بما فی البیت. سرایندۀ این سوکسروده، خود از زاد و رود حضرت ابوالفضل عباس بن علی (سلام الله علیهما) است و از کسانی که بالطبع پاسداشت و روایت حقائق احوال آن بزرگ و وقوف بر أخبار وی، از ایشان متوقع است. این بیتها که آمد، سرودۀ «فضل بن محمد بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن على(ع)» است؛۵ و این که چنین کسی در چنان تاریخی، از چنین واقعهای خبر میدهد، ارزش استنادی و تاریخی فوقالعاده دارد.۶
پی نوشت ها:
۱٫آبشخور، جاى درآمدن به آب
۲٫ ناسخ التواریخ، در أحوالات حضرت سیدالشهداء(ع)، لسانالملک میرزا محمدتقى سپهر، چ: ۴، تهران: انتشارات کتابچى، ۱۳۷۹ش، ۲ر۳۴۴ و ۳۴۵).
۳٫ سنج: تاریخ و مقتل جامع سیدالشهدا(ع)، گروهی از تاریخپژوهان، زیر نظر: حجتالاسلاموالمسلمین مهدی پیشوایی، چ: ۱، قم: انتشارات مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۹ش، ۱ ر ۸۴۴ و ۸۴۵
۴٫ مقاتل الطالبیین، أبوالفرج الأصفهانی، قدم له و اشرف على طبعه: کاظم المظفر، النجف الأشرف: منشورات المکتبه الحیدریه و مطبعتها، ۱۳۸۵ق، ص۵۵
۵٫ نگر: شرح الأخبار فى فضائل الأئمه الأطهار [ـ علیهم السلام ـ]، القاضى أبوحنیفه النعمان بن محمد التمیمى المغربى، تحقیق: السید محمد الحسینى الجلالى، ط: ۲، قم: مؤسسه النشر الإسلامى التابعه لجماعه المدرسین، ۱۴۱۴ق، ۳ ر ۱۹۳
۶٫ نیز نگر: فیض الدموع (شرح زندگانی و شهادت امام حسین(ع))، محمدابراهیم نواب تهرانی ملقب به بدایعنگار، مقدمه و تصحیح و تحقیق: اکبر ایرانی، چ: ۱، قم: مؤسسۀ انتشارات هجرت و دفتر نشر میراث مکتوب، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۹.