نگاهی بر امتیازات خاص پاپ جدید / محمد مسجدجامعی
مبلغ/به واقع اگر برای پاپ فرانسیس ممکن بود و از اعتراض بدنه روحانیت کاتولیکی نمیهراسید، بسیاری از قوانین کلیسایی را تغییر میداد و به عنوانی هماهنگ با زمانه میکرد. از موضوع امکان کشیش شدن زنان تا امکان ازدواج کشیشان، و این هر دو خصوصا ازدواج کشیشان یکی از معضلات بزرگ کلیسای امروز است.
به گزارش«مبلغ»- حجت الاسلام محمد مسجد جامعی در بخشی از مقاله ای که در مورد غدیر در اختیار روزنامه اطلاعات چهارشنبه ۱۴ تیر قرار داده است به ویژگی های خاص پاپ جدید اشاره کرده است که در ادامه میخوانید:
نگارنده پاپ موجود، آقای فرانسیس را بهخوبی میشناسد و تفاوتهایش را حداقل با دو پاپ قبلی، بندیکت شانزدهم و ژان پل دوم میداند، چه به لحاظ اعتقادی و دیدگاهش در مورد قوانین و حقوق کلیسایی، و چه به لحاظ سیاسی و رفتاری، و چه به لحاظ مدیریتش در مورد کلیسای جهانی کاتولیک و مرکزیت واتیکان. او فردی است یسوعی (ژزوئیت) و اصولا اولین پاپ یسوعی است و این نکته بسیار مهمی است؛ چرا که یسوعیان تاریخ و فرهنگ و سازماندهی خاص خود را دارند و عملا برجستهترین و در عین حال مترقیترین بخش کلیسای کاتولیک هستند.
نکته بعدی این است که او آرژانتینی و آمریکای لاتینی است و در فضای «پرونیستی» استقلالطلب و ضد امپریالیستی کشورش در دهههای پنجاه و شصت و هفتاد قرن گذشته، رشد یافته است و بالاخره اینکه درکش از کتاب مقدس و شیوه زیست و تبلیغ حضرت مسیح، بسیار متفاوت با اسلافش و به طور کلی با بدنه کلیسای کاتولیک کنونی، بهویژه در بخش اروپایی و غربی آن است؛ و بر همین اساس هم زندگی و رفتار میکند. و زندگی شخصی او و روش برخوردش خصوصا با توده مردم بهکلی متفاوت با پاپهای قبلی است.
او عمیقا متأثر از مارتین لوتر و «اصلاحات لوتری» است و همین نیز او را در میان مجموع پاپها قرون اخیر، متفاوت میکند. با کمال تعجب او در مراسم پانصدمین سالگرد «اصلاحات نود و پنجگانه» لوتر که پایه اصلی جنبش اصلاح دینی است و در سوئد برگزار شد، شرکت کرد و اعتراض بسیاری از اسقفان را برانگیخت.
به واقع اگر برای او ممکن بود و از اعتراض بدنه روحانیت کاتولیکی نمیهراسید، بسیاری از قوانین کلیسایی را تغییر میداد و به عنوانی هماهنگ با زمانه میکرد. از موضوع امکان کشیش شدن زنان تا امکان ازدواج کشیشان، و این هر دو خصوصا ازدواج کشیشان یکی از معضلات بزرگ کلیسای امروز است. رویگردانی بسیاری از کاتولیکهای مؤمن و معتقد از کلیسا در طی دو دهه اخیر، چه در اروپا و چه در امریکا و حتی در کانادا و استرالیا و بسیاری از کشورهای امریکای لاتین همچون شیلی، به دلیل کودکآزاری کشیشان و بعضا اسقفهایی بود که نظام کلیسایی مانع از علنی شدن تخلفاتشان میشد. بهواقع کلیسا بهای مادی و معنوی فراوانی از بابت آن پرداخت. بدون شک الزام به تجرد کشیشان کاتولیک در این میان سهم بزرگی دارد. مضافا که ضرورت تجرد مانع از آن میشود که بسیاری از افراد علاقهمند به کشیش شدن، بدان جذب شوند و بدین ترتیب کلیسا استعدادهای مناسب و فراوانی را از دست میدهد. نگارنده موارد متعددی از این قبیل را میشناسد.
برای نمونه طلاق به هر عنوانی در کلیسای کاتولیک ممنوع است، مگر در مواقع بسیار نادری که اصولا عقد ازدواج، فسخ و منحل میشود، گویی هرگز عقدی صورت نگرفته است. بر این اساس عقد مجدد زوجینی که پس از طلاق ازدواج میکنند، باطل و بدین معناست که آنان با این ازدواج پیوسته مرتکب عمل حرام میشوند. اصولا بودنشان با یکدیگر و فارغ از روابط همسری، گناهی دائمی است و لذا قابل بخشش با اعتراف نیست و توبه از آن تا زمانی که با یکدیگر هستند، مفهومی ندارد. با توجه به این نکته مرد و زنِ از یکدیگر جداشده، نمیتوانند در مراسم «عشای ربانی» شرکت کنند و «نان مقدس» را بگیرند. البته کسی مانع حضورشان در مراسم کلیسایی و گرفتن نان مقدس نمیشود، اما اینهمه فاقد اعتبار شرعی است و عبادتی باطل است.
پذیرش این قانون مشکلات فراوانی برای کاتولیکها، بهویژه در افریقای سیاه و امریکای لاتین ایجاد کرده و میکند. در بین آنها جداشدن و ازدواج مجدد فراوان است و عموما پس از ازدواج مجدد، بچهدار میشوند. گویا پاپ فرانسیس مکرر گفته بود نمیتوان آنان را از انجام مراسمی که حقشان است، محروم کرد؛ اما این را به عنوان یک قانون اعلام نکرد. در عین حال جهت جلوگیری از مخالفت کلیسائیان، مایل بود این موضوع از جانب اسقفان موافق با آن گفته شود و سپس او آن را تأیید کند که چنین شد.
نکته این است که او نمیخواهد و بلکه نمیتواند موضع و نظرات بدنه کلیسا را نادیده بگیرد، چراکه پیامدهای زیانبخش ناشی از چنین جریانی بهمراتب بیش از نتایج مثبت آن است. به هر حال میباید انسجام و وحدت کلیسا به هر قیمت حفظ شود. و چون چنین است، رهبر دینی میباید با احتیاط و ملاحظه فراوان، گام بردارد