مکتب تفکیک خراسان و قابلیت معاصرتی شدن در جامعه ایران اسلامی/ سید محمود نجاتی حسینی

مبلغ/ وجود خصیصه جمع‌گرایی در جریان مکتب تفکیک خراسان و جهت‌گیری دینی اجتماعی در این مکتب سنتی شیعی، ظرفیت خوبی برای معاصرتی شدن آموزه‌های آن در جامعه کنونی ایران اسلامی است، مشروط به آنکه بتوان خوانشی مدرن از این جریان داشت. 

ایکنا نوشت: در دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی در خراسان (مشهد)، جریانی معرفتی، عقیدتی و سنت‌گرا ظهور کرد که مدعی بود در پی شناخت ناب قرآن و حدیث شیعی و تدوین دانشنامه‌ای اسلامی شیعی بر این مبنا (مجموعه متون «الحیات» در ۱۲ جلد) بدون هرگونه ربط با فلسفه یونانی و اسلامی، عرفان شرقی و اسلامی و دانش‌های انسانی مدرن است.

این جریان معرفتی عقیدتی را از لحاظ تاریخ دینی فکر و تاریخ فکر دینی، «مکتب تفکیک» هم می‌توان نامید (آن‌گونه که بانیان آن به‌ویژه علامه محمدرضا حکیمی و برادران حکیمی به صراحت خود نیز ابراز کرده‌اند)؛ یعنی مکتب فکری دینی که خود را آگاهانه از تأثیرپذیری روشی و نظری از جریان‌های فلسفی، عرفانی و دانشی رایج در جهان اسلام کلاسیک و معاصر دور نگه می‌دارد و تلاش می‌کند تا قرآن را با قرآن و حدیث را با حدیث و قرآن فهم کند. جریان تفکیک خراسان به معنایی که گفته شد، حتی به سمت استناد به عقل سنت‌گرای خاصی می‌رود که به دور از عقل‌گرایی سنتی رایج در فلسفه یونانی و اسلامی است.

برون‌داد این جریان فکری عقیدتی ـ که البته متهم به علم‌ستیزی، عقل‌ستیزی، فلسفه‌زدایی و عرفان‌زدایی هم شده ـ مجموعه دانشنامه‌ای به نام «الحیات» است.

علامه محمدرضا حکیمی، بانی و مروج این مکتب و مؤلف اصلی این دانشنامه خود درباره رسالت عقیدتی مکتب تفکیک خراسان و نیز اهداف معرفتی الحیات چنین اظهار نظر کرده است: «کتاب الحیات سه هدف را تعقیب می‌کند؛ نشر حقایق قرآنی و تعالیم حدیثی که برای رشد متعالی انسان ضرورت دارد، ساختاردهی قرآنی حدیثی به جامعه که به جز این، ساختاردهی صالح به زندگی و موجودیت انسانی تحقق نخواهد یافت و تبیین این موضوع که آیا رسیدن به فضای تعالی و رشدگستری بدون توجه و تفقه (فهم جامع و عمیق) در قرآن کریم و تعالیم معصومان (مفسران واقعی قرآن) میسر و قابل تحقق است؟… .»

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.