تاکید امیرالمومنین(ع) بر توجه به افکار عمومی
مبلغ/ استاد دانشگاه مفید ضمن اشاره به راههای تشخیص حق و باطل در نهج البلاغه، یکی از این راهها را مراجعه به اذهان عمومی دانست و تاکید کرد: طبق روایتی از امیرالمومنین(ع)، زبان مردم زبان خدا است.
به گزارش «مبلغ»، جلسه بازخوانی خطبه ۱۴۷ نهجالبلاغه با سخنرانی محمدرضا یوسفی، دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، به صورت مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
دو بخش از خطبه ۱۴۷ را عرض کردیم. امروز قسمت سوم را دنبال میکنیم. در این قسمت حضرت میفرمایند: «وَ إِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِطُولِ آمَالِهِمْ وَ تَغَيُّبِ آجَالِهِمْ، حَتَّى نَزَلَ بِهِمُ الْمَوْعُودُ الَّذِي تُرَدُّ عَنْهُ الْمَعْذِرَةُ وَ تُرْفَعُ عَنْهُ التَّوْبَةُ وَ تَحُلُّ مَعَهُ الْقَارِعَةُ وَ النِّقْمَةُ»
ترجمه: و همانا آنان كه پيش از شما زندگى مىكردند، به خاطر آرزوهاى دراز، و پنهان بودن زمان اجلها، نابود گرديدند، تا ناگهان مرگ وعده داده شده بر سرشان فرود آمد، مرگى كه عذرها را نپذيرد، و درهاى باز توبه را ببندد، و حوادث سخت و مجازاتهاى پس از مردن را به همراه آورد.
بعد از اینکه حضرت فرمودند پیشبینی میکنم وضعیت آینده وضعیت بدی میشود فرمودند یک مسئلهای که هست این است که عملا گروهی از علما هستند که در خدمت حکومت میشوند و به وظیفه خودشان عمل نمیکنند و از طرفی حکومت ظلمش را افزایش میدهد. بعد حضرت میفرمایند اگر اینها به اقوام گذشته نگاه میکردند متوجه میشدند دو چیز باعث شده اینها به این مسیر بروند یکی آرزوهای درازی است که نصیبشان میشود و دنبال دنیا میافتند و دوم، اینکه مرگ را به فراموشی میسپارند.
حضرت در ادامه میفرمایند وقتی مرگ فرامیرسد دیگر راه برگشتی نیست که شخص بخواهد طلب بخشش کند. ممکن است شما در دنیا خطایی کنید و طلب بخشش کنید ولی وقتی طرف مرد، طلب بخشش معنا ندارد. توبه تا وقتی هست که شما دارید زندگی میکنید و وقتی انسان فوت کرد دیگر توبه معنا ندارد. وقتی شما زندگیات پر از گناه و ستم بود، وقتی با خدای خودت ملاقات میکنی جای توبه و عذرخواهی نیست و آنجاست که قارعه و کوبنده به سرت میآید.
راههای تشخیص حق و باطل
بعد از این امیرالمومنین(ع) میفرمایند آدمها اگر بخواهند متوجه شوند چه خوب است، چه بد است یک راهش این است که حق را بشناسند ولی یک راه دیگر این است که انسان هر چیزی را از ضدش بشناسد. اگر سراغ ضدش بروید ارزش چیزی که دارید میفهمید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ». یعنی شما نمیتوانی حق رشد و تعالی جامعه را بفهمید مگر آنانی که راه راستی را نرفتند بشناسید و ببینید چه بر سر آنها آمد. از اینجا متوجه میشوید راه درست کدام است.
حضرت در ادامه میفرمایند آدم هیچ وقت به پیمانهایی که با خدا بسته است، یعنی اینکه غیر خدا را نپرستد، وفادار نخواهد بود مگر اینکه پیمانشکنان را بشناسد. یکی از راهایی که انسانها و حکومتها میتوانند بفهمند کدام کار درست است، کدام کار درست نیست این است که نتیجه آن کار را در جامعه مشاهده کنند. دومین راهی که انسان میتواند بفهمد چه درست است، چه درست نیست قضاوت افکار عمومی است. اگر در خانوادهای همه میگویند فلانی آدم دروغگویی است معلوم میشود واقعا اینطوری است.
همین در مورد حکومت هم صادق است و یکی از معیارهایی که حضرت بیان میکند، افکار عمومی و نظرسنجیهاست که ببینید مردم درباره حکمت چه قضاوتی میکنند. یکی از معیارهایی که امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر میگوید همین است یعنی میگویند اگر میخواهی ببینی کدام حاکم خوب بوده، کدام حاکم بد بوده، ببین مردم چطور درباره آنها قضاوت میکنند. بعد حضرت میفرمایند زبان مردم زبان خداست: «إنّما يُستَدَلُّ عَلَى الصّالِحينَ بِما يُجري اللّه ُلَهُم عَلى ألسُنِ عِبادِهِ» یعنی مردمان نيكوكار از سخنانى شناخته شوند كه خداوند درباره آنان بر زبان بندگان خويش جارى مىسازد.
راه کسب رضایت جامعه
امام صادق(ع) میفرمایند مردم چه مسلمان باشند چه غیر مسلمان، سه چیز میخواهند که اگر شما توانستی این سه چیز را تامین کنی از شما راضی خواهند بود؛ امنیت، عدالت و رفاه. این نیاز هر جامعهای است و وظیفه حکومت این است این سه را تامین کند. به میزانی که حکومت این سه را محقق کند رضایت مردم بالا میرود. پس یکی از معیارهایی که وضعیت انسان را نشان میدهد این است؛ انسان ببیند مردم درباره او چه میگویند.
پس یکی از راههای تشخیص حق از باطل این است که به ضدش نگاه کنیم. اگر پشت کردن به تعهدات خوب است نگاه کنید آنهایی که پشت کردند چه نتایجی گرفتند. اگر میبینید نتایجش بد است رها کنید اگر دیدید خوب است آن را دنبال کنید. دومین مسئله این است که افکار عمومی هم گواه صادقی است؛ «بِما يُجري اللّه ُلَهُم عَلى ألسُنِ عِبادِهِ». وقتی همه دارند یک حرف را میگویند باید توجه داشت که زبان مردم زبان خدا است و خدا این حرف را سر زبانشان انداخته است، پس بفهم که داری اشتباه میکنی و وقتی فهمیدی اصلاح کن.
بعد حضرت به دنبالش میفرماید اگر میخواهید به سعادت برسید باید راه اهل بیت را بروید که آنها بر منبع وحی الهی تکیه میکنند و سعادت شما را میخواهند نه اینکه اهداف دنیوی داشته باشند: «فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ، فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ، لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِق».
ترجمه: پس رستگارى را از اهل آن جستجو كنيد، كه اهل بيت پيامبر(ص) رمز حيات دانش، و راز مرگ جهل و نادانى هستند، آنان كه حكمتشان شما را از دانش آنان، و سكوتشان از منطق آنان، و ظاهرشان از باطنشان، اطلاع مىدهد. نه با دين خدا مخالفتى دارند، و نه در آن اختلاف مىكنند، دين در ميان آنان گواهى صادق، و ساكتى سخنگوست.
منبع: ایکنا